۲۰۲۴ ۰۵ November - سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
کد خبر: ۲۲۱۱
۱۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۹

تأثیر انتخابات آمریکا بر تحولات منطقه

انتخاب شدن هریس یا ترامپ هر دو به معنای دو روی یک سکه است و تفاوت چندانی در اصل قضایا و سیاست‌های ایالات متحده ایجاد نمی‌کند. تنها این روش‌ها و شیوه‌های سیاست ورزی است که ممکن است کمی با همدیگر تفاوت داشته باشد. ترامپ اعتقاد به روش‌های با بازدهی سریع و کوتاه دارد اما در مقابل هریس به دنبال گام به گام جلو رفتن و روش‌های با بازدهی بلند مدت و در عین حال کم تنش‌تر دارد.
۱۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۹
نویسنده : رامین نصیری کارشناس مسائل بین الملل

 ایالات متحده به عنوان رکورد دار مداخله گرترین کشور قرن اخیر در امور کشور‌ها و ملت‌های مختلف دنیا قلمداد می‌گردد؛ تهاجم نظامی به ویتنام، مداخله در کوبا و آمریکای جنوبی، تهاجم همه جانبه به دو کشور افغانستان و عراق و نهایتاً حضور گسترده در منطقه غرب آسیا به بهانه‌های مختلف از جمله حمایت از حقوق بشر و همچنین مبارزه با تروریسم. گرچه با تغییر سکاندار اصلی کاخ سفید انتظار می‌رود که منجر به تغییر سیاست‌های کلی ایالات متحده شده و نتیجتاً باعث تحولاتی در منطقه شود، اما شگفت انگیز این است که تغییر روسای جمهور اساساً منجر به تغییری در سیاست‌های کلی ایالات متحده نمی‌شود و صرفاً تاکتیک‌ها و روش‌های اتخاذ این سیاست‌ها تغییر پیدا می‌کند؛ بنابراین در بررسی تاریخی سیاست خارجی ایالات متحده از پس از جنگ جهانی دوم چند عنصر اصلی بیشتر از همه به چشم می‌آید که عبارت‌اند از تلاش برای هژمون شدن و ثبات هژمونی ایالات متحده، مداخله در امور سایر کشورها، یکجانبه گرایی و استثناگرایی آمریکایی و نهایتاً انجام عملیات پیش دستانه برای از بین بردن تهدیدات متوجه ثبات هژمونی ایالات متحده. در این هندسه قدرت است که بازیگران بین المللی اجازه به چالش کشیدن هژمونی قدرت ایالات متحده را ندارند و منجر به برخورد سیاسی، نظامی و گاهاً اقتصادی با این بازیگران می‌شود. با این مقدمه کوتاه در ادامه تلاش می‌شود تا اصلی‌ترین مؤلفه‌ها و نکات تأثیر گذار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تحولات منطقه بیان شود.
۱) نکته اول این است که انتخابات آمریکا و تحولات منطقه در این برهه تاریخی دارای یک رابطه کاملاً مستقیم است. بدین معنا که همان گونه که انتخابات در ایالات متحده ممکن است بر تحولات منطقه تأثیر گذار باشد، تحولات منطقه و به ویژه عملیات طوفان الاقصی و در ادامه جنگ غزه نیز امروزه بر روند انتخابات ایالات متحده کاملاً تأثیر گذار شده است و نتیجه انتخابات آمریکا را تحت الشعاع قرار داده است؛ بنابراین یکی از سنجه‌ها و فاکتور‌های اصلی رأی دهندگان آمریکایی، تحولات منطقه‌ای غرب آسیا و نوع سیاست‌های اعلام شده نامزد‌های انتخابات در رابطه با این تحولات است.
۲) نکته دوم این است که هرچند که دو نامزد انتخابات آمریکا، هریس و ترامپ به ظاهر در برابر یکدیگر قرار دارند و به نوعی مخالف سیاست‌های همدیگر هستند، اما در رابطه با برخی موارد و اصول، اشتراک نظر کامل دارند و این اشتراک نظر را در مواضع اعلام شده خود و همچنین کارنامه عملکردی خود به عینه نشان می‌دهند؛ بنابراین درست است که در رابطه با موضوعاتی همانند اقتصاد، سقط‌جنین و مهاجرت اختلاف نظر جدی میان ترامپ و هریس وجود دارد، اما در رابطه با لزوم حمایت از اسرائیل در غرب آسیا یک اشتراک نظر جدی میان آن‌ها هم وجود دارد که باعث می‌شود عملاً تفاوت چندانی برای منطقه و به ویژه فلسطینیان نکند که کدام یک پیروز انتخابات باشند.
۳) نکته سوم این است که بر اساس نظرسنجی‌های مختلف شاهد یک رقابت بسیار نزدیک میان دو نامزد هستیم که اساساً نشان دهنده این است که هر دو نامزد در موضوعات کلان و اساسی بسیار شبیه هم دیگر هستند و بنابراین رأی دهندگان نیز تمایز چندانی میان هریس و ترامپ قائل نیستند و بنابراین آرای این دو نامزد بسیار شبیه به هم و نزدیک به هم می‌باشد.
۴) نکته چهارم این است که مردم در ایالات متحده باید میان بد و بدتر یکی را انتخاب کنند. چرا که سیاست کلی ایالات متحده در قبال منطقه غرب آسیا بد است، اما نوع و روش اجرای این سیاست‌ها متفاوت است؛ شاید هریس مجری سیاست‌های بد و ترامپ مجری سیاست‌های بدتر باشد؛ بنابراین برآورد کلی این است که دموکرات‌ها بد هستند، اما اگر ترامپ انتخاب شود، وضعیت بدتر خواهد شد. البته به صورت کلی انتخاب هیچ کدام از آن‌ها باعث به وجود آمدن هیچ امیدی در مردم آمریکا به ویژه عرب تباران و جامعه مسلمانان آمریکایی نخواهد شد.
۵) نکته پنجم این است که هیچ کدام از دو نامزد انتخابات آمریکا در حال حاضر تأسیس یک کشور مستقل فلسطینی را اولویت‌های خود ندارند و به وضوح در مناظرات و کمپین‌های تبلیغاتی خود نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند. کاملاً هریس نیز بعضاً سعی کرده است تا برای متمایل ساختن آرای مسلمانان و جامعه عرب تباران آمریکایی در برخی ایالات نوسانی و تأثیر گذار یک شو تبلیغاتی انجام داده و شعار تأسیس کشور مستقل فلسطینی با اجرای طرح دو دولتی را ارائه کرده است. اما واقعیت سیاست‌های هریس را می‌توان از بعد از عملیات طوفان الاقصی مشاهده کرد که با حمایت کامل اطلاعاتی، لجستیکی و نظامی از اسرائیل، تبعیض مثبت به نفع اسرائیل و پایمال کردن حقوق فلسطینیان را باعث شده است. به گزارش ویکی لیکس، آمریکا ۷۳ درصد از هزینه‌های نظامی مرتبط با حمله به غزه را تأمین مالی کرده است. همچنین بر اساس تحلیل موسسه روابط بین‌الملل و عمومی واتسون دانشگاه براون، دولت ایالات متحده از زمان آغاز درگیری در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ۲۲.۷۶ میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل ارائه کرده است. این بودجه شامل ۱۷.۹ میلیارد دلار برای کمک نظامی مستقیم و برای عملیات غیر مستقیم نظامی ۴.۸۶ میلیارد دلار کمک پرداخت کرده است؛ بنابراین مواضع ترامپ که کاملاً به صورت عیان، حمایت گری از جنایات اسرائیل است و مواضع هریس هم تبلیغاتی و فاقد حقیقت است. مثلاً کمپین کاملا هریس تبلیغات انتخاباتی را با پیام‌های متناقضی با هدف قرار دادن رأی‌دهندگان یهودی در پنسیلوانیا و رأی‌دهندگان مسلمان در میشیگان منتشر کرده است. کمپین هریس در پنسیلوانیا حمایت هریس از توانایی اسرائیل برای دفاع از خود را برجسته کرد و در میشیگان، با تعداد مسلمان زیاد، هریس گفت که در مورد وضعیت غزه سکوت نخواهد کرد. یا به رغم عملکرد نامطلوب تیم بایدن در کاخ سفید در قبال جنگ غزه، اما هریس وعده پایان جنگ داده است. هریس در آخرین میتینگ انتخاباتی خود گفت که امسال با توجه به میزان مرگ و میر و تخریب در غزه و با توجه به تلفات غیرنظامیان و آوارگی در لبنان، سال خیلی دشواری بود. خیلی ویرانگر بود. ولی من به عنوان رئیس جمهور هرکاری در توانم باشه می‌کنم تا جنگ رو در غزه پایان بدم، گروگان‌ها رو به خونه برگردونم، رنج بردن غزه رو پایان بدم، از امنیت اسرائیل اطمینان حاصل کنم و از اینکه فلسطینی‌ها میتونن حقوق خودشون برای کرامت، آزادی، امنیت و تصمیم گیری رو احقاق کنن، مطمئن بشم. در مقابل ترامپ هم گفته که اگر رئیس جمهور بشود جنگ در غزه را خیلی سریع تمام می‌کند و اطمینان می‌دهد به رژیم صهیونیستی که دیگر عملیاتی به مانند طوفان الاقصی رخ نخواهد داد.
نهایتاً در یک جمع بندی کوتاه می‌توان گفت که انتخاب شدن هریس یا ترامپ هر دو به معنای دو روی یک سکه است و تفاوت چندانی در اصل قضایا و سیاست‌های ایالات متحده ایجاد نمی‌کند. تنها این روش‌ها و شیوه‌های سیاست ورزی است که ممکن است کمی با همدیگر تفاوت داشته باشد. ترامپ اعتقاد به روش‌های با بازدهی سریع و کوتاه دارد، اما در مقابل هریس به دنبال گام به گام جلو رفتن و روش‌های با بازدهی بلند مدت و در عین حال کم تنش‌تر دارد.

  • ارسال نظرات
  • پربازدیدترین ها آخرین اخبار
  • پربحث ترین ها پرطرفدارترین ها