جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی سالهاست که در یک «جنگ ترکیبی» به سر میبرند، جنگی که طی این سال ها، حسب برخی از رویدادها، «فعال» و در برخی از مقاطع «نیمه فعال» و گاه «غیر فعال» بوده است. جنگ ترکیبی با ابعاد تنوع و مختلف ازجمله؛ نظامی، دفاعی، امنیتی، روانی، رسانهای، سایبری، شناختی و اقتصادی را در بر میگیرد. این مدل از جنگ ترکیبی، مدرن و جدید است که با جنگهای کلاسیک تفاوتهای بسیاری دارد. در جنگ ترکیبی میان ایران و رژیم صهیونیستی، طرفین دارای مزیتهای نسبی هستند. ایران با داشتن بازوی قدرتمند جبهه مقاومت مزیت نسبی قابل توجهی دارد و با محور مقاومت توانسته است، موجودیت و منافع حیاتی این رژیم آپارتاید را دچار چالش جدی دائمی نماید و این رژیم کودک کُش را دچار استیصال نماید. از طرفی اسرائیل غاصب در جنگ روانی، اطلاعاتی، سایبری، شناختی و به ویژه در جنگ اقتصادی در سایه حمایت بلوک غرب به رهبری آمریکا و همکاری برخی از بازیگران منطقهای دارای مزیت نسبی است.
سوال اساسی اینجاست؛ چرا رژیم صهیونیستی به ویژه شخص نتانیاهو تلاش میکند جبههای مستقیم علیه ایران بگشاید و آمریکا را آشکارا و فعال وارد جنگ در منطقه نماید؟ و در صورت موفقیت این راهبرد نتانیاهو آینده منطقه و جهان چه وضعیتی پیدا خواهد کرد؟
پاسخ این است که در حال حاضر جمهوری اسلامی یران در جنگ ترکیبی دست برتر را دارد و ایران موفق شده است با استفاده از مزیت نسبی خود یعنی جبهه مقاومت، مرگ تدریجی اسرائیل را به نتیجه برساند. از طرفی تاکنون ایران در جنگ سایبری، روانی، اطلاعاتی، شناختی و اقتصادی دچار استیصال نشده است، در حالی که «جنگ غزه» با رهبری یک گروه به تنهایی اسرائیل را دچار استیصال کرده است؛ بنابراین رژیم صهیونیستی خود به این آگاهی رسیده است که تا نابودی کامل فاصله چندانی را دارا نیست و در نتیجه به دنبال راهبرد جدیدی با عنوان درگیری منازعه و جنگ با مشارکت فعال آمریکا و هم پیمانانش میباشد تا شاید بتواند خود را از سراشیبی سقوط نجات دهد.
از منظر راهبرد جنگ ترکیبی؛ حکمتِ عملیات «عین الاسد و وعده صادق» بیشتر درک میشود، زیرا رژیم صهیونیستی در بَطن جنگ ترکیبی روز به روز به نابودی نزدیک میشود؛ رفتار حکیمانه و دوراندیشی نظام جمهوری اسلامی ایران در عملیات وعده صادق؛ پیامی استراتژیک و شفاف را به سران رژیم صهیونیستی ارسال نمود که ایران میتواند موشکهای خود را به هر گونه هدفی در اسرائیل برساند و از طرفی جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت نمیخواهد در زمینی که اسرائیل غاصب طراحی کرده است، بازی کند و این تدبیر عین عقلانیت و شجاعت است.
آنچه که مسلم است اینکه؛ عملیات وعده صادق در قبال آمریکا و هم پیمانانش بازدارنده بوده است و نشانه آن پیامهای مستقیم و غیر مستقیمی است که این روزها از سوی آمریکاییها فرستاده میشود تا ایران را از پاسخ نظامیبه اسرائیل غاصب منصرف کنند و دلیل این امر این است که ما در حال حاضر در طرف مقابل شاهد یک رفتار کاملاً شخصی غیر عقلانی توسط نتانیاهو میباشیم که محصول ترس و نگرانی عمیق او از آینده سیاسی خویش است، به طوری که حتی عناصر رژیم صهیونیستی نیز او را به دیوانگی متهم میکنند. در واقع تقلای نتانیاهو برای حفظ جایگاه سیاسی و فرار از سقوط کابینه افراطیاش بازمیگردد، زیرا اکنون فشارها در داخل سرزمینهای اشغالی به ویژه از سوی سران ارتش و نهادهای امنیتی، بر کابینه نتانیاهو برای توقف جنگ و معامله اسرا بسیار شدیدتر شده است و نتانیاهو با آگاهی از ویران شدن آوار ناکامی در جنگ بر سر او و فشار مخالفان برای شروع تحقیقات مشخص کردن مسئولان اصلی شکست امنیتی هفتم اکتبر و در نتیجه حمایت عمومی از برگزاری انتخابات زودهنگام، به هر راهبردی برای به شکست کشاندن مذاکرات و روند توقف جنگ دست میبرد؛ بنابراین ادامه دست بردن به اقدامات انتحاری، امنیتی اماکن و همچنین ترور افراد توسط باند تبهکار حاکم بر فلسطین اشغالی دور ذهن نخواهد بود.
اما از طرفی ترور اسماعیل هنیه در خاک ایران، پاسخ قاطع ایران را میطلبد. پاسخی که بازدارنده باشد، اما این پاسخ نباید ایران را وارد جنگی مستقیم و بیپایان با رژیم صهیونیستی نماید، زیرا تجربه عملیات وعده صادق به همگان ثابت کرد ایران تنها با اسرائیل غاصب نمیجنگد؛ بلکه مشارکت نظامی، اطلاعاتی و ... آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، اردن و سایر کشورها در رهگیری موشکهای ایران با هزینههای بسیار بالا بوده است. ملاحظه مهم دیگر این است که بیش از آنکه این پرسش مورد تحلیل قرار گیرد که رژیم صهیونیستی چگونه موفق شده رئیس حماس را در تهران ترور کند، این مسئله مورد توجه است که با توجه به واکنش گذشته ایران در جریان عملیات «وعده صادق» به اقدامات انتحاری رژیم، این بار محور مقاومت چه گزینهای را برای پشیمان کردن دشمن صهیونیستی طرحریزی و اجرا خواهد کرد و این واکنش قطعی چه تحولی در راهبرد معادله بازدارندگی برای جلوگیری از جنگ گسترده منطقهای و فرامنطقهای ایجاد خواهد کرد؟ و اساساً با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت که پس از عملیات «وعده صادق»، اعتماد به نفس بسیار بیشتر و دست بالاتر در ضربه زدن مستقیم به سرزمینهای اشغالی را دارد، اکنون و در حالت تهاجمی خود چگونه عمل خواهد نمود؟
پُر واضح است که جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی پاسخ قاطعی خواهد داد، اما پاسخ ایران دوراندیشانه و مبتنی بر عقلانیت و شجاعت خواهد بود تا ایران را وارد زمین طراحی شده رژیم آپارتاید نکند. در شرایط کنونی جنگ کنترل نشده و مستقیم ایران با اسرائیل، خواسته صهیونیستها به ویژه شخص نتانیاهو این است که آمریکا و ائتلافی از کشورها را وارد جنگی علیه جمهوری اسلامی ایران کنند که در این صورت عملأ شاهد گسترش جنگ منطقهای و حتی شاید در سطح بین الملل باشیم.