❇️ تحولات اخیر در استان سویدا و شورشهای قومی-مذهبی جنوب سوریه، یک بحران ساده داخلی نیست بلکه بخشی از راهبرد کلان اسرائیل و نظام سلطه برای مهندسی ژئوپلیتیک منطقه از طریق «آشوب مدیریتشده» و «تجزیه هدفمند» است. حملات همزمان به زیرساختهای دفاعی سوریه ارتش این کشور را عقیم کرد، در حالی که دولت جدید در دمشق با وعده لغو تحریمها و پیوستن به پیمان ابراهیم، به دام دیپلماتیک و نظامی غرب و اسرائیل افتاد.
❇️ اسرائیل با دکترین قدیمی «اتحاد با اقلیتها»، جامعه منسجم و پراکنده دروزیها را به ابزاری راهبردی برای تجزیه عملی سوریه و مشروعیتبخشی به مداخلات خود بدل کرده است. در این چارچوب، از شورش سویدا تا بلندیهای جولان، تلآویو میکوشد منطقه حائل مطلوب خود را ایجاد کند و با تحمیل خطوط قرمز تازه، خردهدولتهای ضعیف و وابسته را جایگزین دولتهای مستقل منطقهای سازد. این سیاست، بخشی از همان «طرح یینون» برای بازتعریف مرزهای منطقه و تضعیف دائمی رقبای ژئوپلیتیکی اسرائیل است.
❇️ این الگو زنگ خطر جدی برای امنیت منطقهای است، چرا که در صورت موفقیت، نسخه بومیشده آن میتواند در عراق، ایران و ترکیه اجرا شود. پاسخ به این تهدید، تقویت انسجام ملی، حل مطالبات اجتماعی و توسعه همکاری امنیتی درونمنطقهای است. منطقه غرب آسیا میان دو مسیر سرنوشتساز قرار دارد: یا تسلیم در برابر پروژه تجزیه و بیثباتی دائم، یا حرکت به سوی مقاومت، همگرایی و معماری امنیتی بومی که حافظ حاکمیت و منافع ملتها باشد.