به گزارش طنین سنتر؛ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، نهتنها یکی از بیرحمترین رهبران عصر حاضر در عرصه منطقه خاورمیانه است، بلکه میتوان او را نمایندهی تمامعیار سیاستهای متظاهرانه و ریاکارانهی غرب در قرن بیستویکم دانست. غربی که دهههاست ادعای دفاع از حقوق بشر و صلح جهانی دارد، اما در بزنگاههایی که این اصول به آزمون کشیده میشوند، یا سکوت میکند یا خود در صف اول جنایت میایستد.
در دوران جدید نخستوزیری نتانیاهو، بهویژه از اواخر سال ۲۰۲۳، آنچه در سرزمینهای اشغالی فلسطین رخ داد، فراتر از درگیری نظامی یا پاسخ امنیتی بود. یک نسلکشی تمامعیار، کشتار سیستماتیک غیرنظامیان، تخریب کامل زیرساختهای انسانی، حمله مستقیم به بیمارستانها، مدارس و اردوگاههای آوارگان. آمارها نشان میدهد که از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون که نزدیک به ۲۰ ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد، بیش از ۵۶ هزار فلسطینی در غزه جان باختند. اکثر آنان را زنان، کودکان و سالخوردگان تشکیل میدادند. این ارقام، نه تنها بیانگر یک فاجعه انسانی است، بلکه سندی قطعی بر ارتکاب جنایت علیه بشریت در مقیاسی گسترده است.
با این حال، در چنین شرایط هولناکی، نتانیاهو، در کنار متحدان غربی خود، همچنان در پشت تریبونهای بینالمللی، از «صلح» سخن میگوید. او و همدستانش در اروپا و ایالات متحده، با ژستهای دیپلماتیک و شعارهایی تهی، چنین القا میکنند که آنچه در فلسطین میگذرد، دفاع مشروع از خود است. گویی ویرانی کامل نوار غزه، بمباران بیوقفه خانهها و سلب کامل حق حیات از یک ملت، لازمهی امنیت رژیم اسرائیل است.
در عین حال، سکوت شرمآور سازمانهای بینالمللی، بهویژه شورای امنیت، اتحادیه اروپا و حتی دبیرکل سازمان ملل، در برابر این جنایات، چیزی جز همراهی خاموش آنها با جنایتکار نیست. بیانیههای بیاثر، جلسات فرمالیته و نشستهای بیپایان دیپلماتیک، هیچگاه نتوانستهاند حتی یک روز از رنج کودکی در اردوگاه رفح یا یک زن در بیمارستان شفا بکاهند. نهادهایی که روزگاری برای توقف نسلکشی در رواندا، بوسنی یا سوریه فریاد میزدند، امروز در برابر قتلعام زندهی یک ملت، تنها به ابراز نگرانی و توصیه به خویشتنداری بسنده کردهاند.
اینکه چرا دنیا در برابر چنین جنایاتی سکوت کرده، تنها یک پاسخ دارد: استاندارد دوگانه. سیاستمداران غربی، که از حمله به اوکراین با لحنی آتشین یاد میکنند، در برابر بمباران کودکان فلسطینی، سکوت میکنند یا با لحنی مبهم، آن را «پیچیدگی درگیریها» مینامند. انگار خون در خاورمیانه رنگی دیگر دارد. انگار اگر قربانیان مسلمان باشند، عدالت تعطیل است و صلح تنها شعاریست برای تکرار در کنفرانسهای مطبوعاتی.
نتانیاهو امروز نهفقط نخستوزیر یک رژیم اشغالگر، که نماد تناقض و دورویی سیاست غرب در قرن حاضر است. او با همراهی دولتهایی که مدعی تمدن هستند، بزرگترین جنایات تاریخ معاصر علیه یک ملت بیدفاع را رقم میزند، بیآنکه حتی سایهای از بازخواست یا مجازات بر سرش باشد. این، شکست کامل نظم بینالملل است. نظمی که باید حافظ صلح باشد، اما حالا تنها نظارهگر شعلهور شدن یک نسلکشی دیگر شده است.
هر روز و هر لحظهای که این وضعیت ادامه دارد، نهفقط کودکان بیشتری جان میبازند، بلکه وجدان انسانی جهانیان بیشتر تکهتکه میشود. صلحی که بر ویرانهی غزه بنا شود، صلح نیست. بلکه تثبیت ظلمی است که در تاریخ باقی خواهد ماند و اگر سازمانهای جهانی، واقعاً دغدغه صلح دارند، باید بدانند که نخستین گام برای آن، توقف فوری جنایت و محاکمهی جنایتکار است. نه نشستن بر سر میزهایی که بوی خون میدهند و نتیجهای جز تمدید مرگ بی گناهان و تشدید جنایات علیه آنها را ندارند.