بدهکارانِ طلبکار!
روزنامه جوان نوشت: روحانی که ابتدا نیروهای مسلح کشور را به خاطر حملات موفق به رژیمصهیونیستی ستود، در بندهای آخر سخنانش، به آنها تازید و با تکرار ادعاهای کلیشهای پیشین، تلاش کرد موقعیتشان را تضعیف کند. کلیدواژه محوری روحانی تغییرات در کشور بود که نسخه قابل بازگویی آن به همان تجویزات اصلی و غیرقابل اشاره دستیاران سیاسی وی همانند لزوم برقراری رفراندوم میرسید که خود با اتخاذ سیاستهای غلط و محاسبات اشتباه کشور را در بحرانهایی، چون تله برگشتناپذیر برجام و مکانیسم ماشه گرفتار کرد. معمار برجام که با ادعاهای بلد بودن زبان دنیا، همچنان خسارتهای تحمیلیاش به ایران هزینه وارد میکند، در ابتدای سخنانش کارنامه شوم نیات آمریکا در حمله به ایران را بازخوانی میکند، اما به طور متعارضی در آخر میگوید که باید تنش با آمریکا را کاهش دهیم، نه تنها اشکال ندارد که بر ما لازم و واجب است. اما حوادث اخیر ثابت کرد دفاع از غزه و لبنان، نهتنها هزینهساز نبوده، بلکه سدی حیاتی در برابر حمله مستقیم به ایران بوده است.
توئیت معنادار ظریف
به گزارش روزنامه اعتماد، محمدجواد ظریف نوشت: زمان انتخاب اکنون فرا رسیده است. انتخاب برای ایران، منطقه و قدرتهای جهانی روشن است: تکرار فاجعهبار گذشته، یا شجاعت ساختن مشترک آینده. جنگافروزان با بستن هر پنجرهای بهروی دیپلماسی رشد میکنند.
مستقیم برای آقای پزشکیان
روزنامه قدس نوشت: آقای رئیسجمهور! شایعاتی ظاهراً مستند، در فضای مجازی دست به دست میشود که نشان میدهد مدیران ارشد وزارتخانه جهاد کشاورزی (وزارتخانهای که از قضا با پارهای از زحمتکشان جامعه سروکار دارد) رقمهایی میلیونی با عنوان مدیریت دفاع مقدس ۱۲روزه، دریافت کردهاند؛ آن هم درست چند روز پس از آنکه «غلامرضا نوری قزلجه» وزیر جهاد کشاورزی موضوع پرداخت پاداش به خودش و به دیگر مدیران این وزارتخانه را رد کرد. آقای رئیسجمهور! لطفاً به نهادهای ذیصلاح بفرمایید راست و دروغ این شایعات ظاهراً مستند را معلوم کنند؛ اگر دروغ بود با بانیان بدنامی مدیران مملکت برخورد کنید؛ اما اگر درست بود، وزیر و مدیران خاطی را اول بهخاطر برداشت نابحق از بیتالمال، سپس به خاطر دروغگویی به مردم، از خود برانید؛ چنانکه مدیر خاطی را به خاطر سفر گرانقیمت نوروزی عزل کردید.
ضرورت تغییر در ساختار انتخابات
محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با سایت اقتصادنیوز درباره چالشهای سیاست داخلی صحبت کرده و در خلال صحبتهایش انتقادات تندی را به شورای نگهبان وارد کرده است. مسائلی از قبیل رد صلاحیت افراد و انتخاب آنها پس از رد صلاحیت به سمتهای مختلف وجود داشته است. مثل آقای لاریجانی که حالا بهعنوان دبیر شورایعالی امنیتملی انتخاب شده. در مورد همین رد صلاحیت؛ شورای نگهبان سه واژه دارد، تأیید صلاحیت، رد صلاحیت و عدم احراز صلاحیت. ما باید همه دستبهدست دهیم که سرمایه اجتماعی را حفظ کنیم و نگهش داریم. زمانی ۷۰-۸۰ درصد مردم در انتخابات مجلس شرکت میکردند، در انتخابات ریاستجمهوری ۷۵ درصد شرکت میکردند، اما الان اعداد ۴۰-۴۱ درصد است. من یکبار در مجمع تشخیص مصلحت نظام که اتفاقاً روسای قوا، فقهای شورای نگهبان و دیگران هم بودند، گفتم که بخشی از فروپاشی سرمایه اجتماعی بر اثر کار شما حقوقدانان و فقهای شورای نگهبان است.
ابهام هستهای؛ اهرم ایران
روزنامه آرمانامروز نوشت: سخنان چند روز پیش نتانیاهو و نفتالی بنت نخست وزیر قبلی، نه تنها حاوی یک تشدید نگران کننده بود، بلکه تا حدودی دورنمای بحران فعلی را روشن کرد. اشاره به ۴۰۰ کیلوگرم ذخایر اورانیوم و مخصوصاً تاکید افراطی روی تنش آبی مبین رویکرد آتی اسرائیل در برابر ایران است. صلاح الدین خدیو، تحلیلگر مسائل بین الملل در این رابطه میگوید: نکته این جاست که طرف دیگر ماجرا چقدر آماده تحمل این ابهام است! روشن است که به دقت رفتار ایران را زیر نظر دارد و میکوشد از رهگذر مذاکره یا جنگ به آن خاتمه دهد. از سخنان مقامات اسرائیلی چنین بر میآید که خود را آمادهی دور دوم جنگ کرده و توافق را منتفی میدانند. یا اینکه مانند گذشته با مذاکره مخالف و به طرق گوناگون اجازهی احیای ترتیبات آن را نمیدهند.
دولت بیپروژه، کابینه بیژنرال
سایت فردا نیوز نوشت: در سیاست، حتی بلندپروازانهترین پروژهها، بیکارگزارانی با قدرت، تجربه و مهارت اجرایی، عقیم میمانند. دولت پزشکیان از حیث نیروی انسانی به شکل معناداری تهی از «ژنرال» است. چهرههای کابینه، هرچند بعضاً خوشسابقه یا تکنوکراتاند، اما در قامت بازیگران بزرگ سیاست و اقتصاد، «ستاره» محسوب نمیشوند. این فقدان، نشانهای است از ضعف «میکروفیزیک قدرت» در بدنه دولت؛ جایی که نه شبکههای نخبگانی فعالاند و نه هژمونی فکریای شکل گرفته که بتواند نیروهای شاخص را جذب کند. به بیان دیگر، ترکیب کابینه بازتاب همان بیپروژگی کلان دولت است: وقتی افق روشن و گفتمان هژمونیک وجود ندارد، سیاستورزان درجهیک تمایلی به پیوستن به کشتی بیمقصد ندارند. اینگونه، دولت به مجموعهای از مدیران میانی و کارگزاران روزمرهکار فروکاسته میشود.