۰۹:۲۳
۱۴۰۴/۰۷/۳۰
برجام؛

وعده ای شیرین، تجربه ای تلخ

امروز در دهمین سال برجام، دیگر هیچ تردیدی باقی نمانده است که این توافق نه‌تنها تحریم‌ها را برنداشت بلکه آنها ‌ را چند برابر کرد. قطعنامه‌ ۲۲۳۱ که روزی از آن به عنوان «سپر دیپلماتیک و حقوقی در برابر تحریم و جنگ» یاد می‌شد، حالا همان سندی است که آمریکا و اروپا با تکیه بر آن اسنپ بک را فعال کرده و ایران را در معرض فشار بیشتری قرار داده‌اند.
نویسنده :
دکتر مرتضی امیری نژاد
کد خبر:
۳۴۱۰

امروز در دهمین سال برجام، دیگر هیچ تردیدی باقی نمانده است که این توافق نه‌تنها تحریم‌ها را برنداشت بلکه آنها را چند برابر کرد. قطعنامه ۲۲۳۱ که روزی از آن به عنوان «سپر دیپلماتیک و حقوقی در برابر تحریم و جنگ» یاد می‌شد، حالا همان سندی است که آمریکا و اروپا با تکیه بر آن اسنپ بک را فعال کرده و ایران را در معرض فشار بیشتری قرار داده‌اند.

شیرینی میوه خودکفایی

برجام، میوه درختِ امید ملت بود، اما، چون چیده شد، مزه‌اش تلخ از آب درآمد. میوه‌ای که قرار بود اقتصاد را شکوفا کند و در‌های تعامل جهانی را بگشاید. اما این میوه شیرینِ وعده‌ها، وقتی چیده شد، طعم تلخی از بدعهدی، فشار و تحریم به‌جا گذاشت. آنان که با شعار «تعامل سازنده با جهان» دل‌ها را امیدوار کردند، فراموش کردند که در این جهان، قدرت بدون اتکا به درون، فقط به وابستگی می‌انجامد. نتیجه این وابستگی آن شد که دستاورد‌های علمی و هسته‌ای کشور در گرو اعتماد به غرب، قربانی شد و «هیچ» را به جای «همه چیز» نشاندند. از این رو، برجام برای ما یک درس ماندگار بود: در مکتب استقلال، شیرینیِ هر میوه‌ای از درخت خودکفایی و مقاومت می‌روید، نه از باغِ وعده‌های غرب.

مسیر واقعی دیپلماسی

برجام، بیش از آنکه سند پیروزی دیپلماسی باشد، آیینه‌ای شد از ساده‌باوری در برابر نظم سلطه. امروز بیش از هر زمان دیگری، دیپلماسی کشور باید در مسیر واقعی خود قرار گیرد؛ مسیری که بر سه اصل استوار است: «خنثی‌سازی تحریم‌ها به جای انتظار برای لغو آنها»، «تعامل فعال با شرق و همسایگان» و «تکیه بر قدرت ملی و مؤلفه‌های بازدارندگی» برخی از هر سه اصل یادشده واهمه دارند. چون هرکدام از این اصول، سندی است بر شکست گفتمان آنان. آنان می‌خواستند ملت ایران را به زانو درآورند تا غرب بر سرِ ما منت بگذارد، اما امروز ایران بدون نیاز به غرب، مسیر خود را می‌پیماید.

اتحاد راهبردی سه گانه ایران، روسیه و چین

دو کشور چین و روسیه نه‌تنها در حوزه اقتصادی و انرژی، بلکه در عرصه‌های راهبردی و امنیت منطقه‌ای ایران را شریک طبیعی خود می‌دانند. واقعیت این است که برای پکن و مسکو «تضعیف یا آسیب دیدن ایران به منزله آسیب به زنجیره امنیت و توسعه خودشان است.» چین نیازمند امنیت پایدار در مسیر انرژی و ترانزیت کریدور «جاده ابریشم نوین» است و ایران حلقه حیاتی این مسیر است. روسیه نیز که درگیر نبردی تمام‌عیار با ساختار تحریمی غرب است، به‌خوبی می‌داند اتحاد با ایران، سدی در برابر محاصره ژئوپلیتیکی ناتو و آمریکا خواهد بود. از این‌رو، اتحاد سه‌گانه ایران، روسیه و چین نه یک انتخاب موقت، بلکه ضرورتی راهبردی برای هر سه قدرت است؛ اتحادی که هرگونه ضربه به یکی از اضلاعش، زیان مستقیم برای دو ضلع دیگر به همراه دارد.

نتیجه راهبردی:

امروز راه نجات کشور، نه در پناه‌جویی زیر چتر آمریکا، بلکه در تکیه بر توان ملی و تعامل عزتمندانه با شرکای مستقل جهانی است. ملت ایران «دیپلماسی خنثی‌سازی تحریم‌ها» را برخلاف برجام، بر پایه واقعیت و اقتدار ملی استوار است؛ نه بر خیال خام لبخند غرب. تجربه برجام ثابت کرد که تکیه بر وعده بیگانگان، جایگزین اتکا به توان داخلی و مقاومت ملت نمی‌شود. این تجربه پرهزینه، امروز در حافظه سیاسی کشور ثبت شده است تا آیندگان بدانند: هر میوه‌ای که از باغِ اعتماد به غرب چیده شود، اگرچه در ظاهر شیرین باشد، سرانجام طعم تلخ وابستگی و پشیمانی خواهد داشت.

گزارش خطا