- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
حزب الله با استراتژی جدید
گزارش جدید فاش میکند: حزبالله تحت هدایت ایران در حال بازسازی قدرت خود و پنهان کردن سلاحها در تونلها و زیرساختهای غیرنظامی است. اسرائیل از زمان آتشبس ۶۱۳ بار حمله کرده است، اما این سازمان یک سوم قدرت آتش اولیه خود را حفظ کرده است.
تال باری، رئیس بخش تحقیقات مرکز آلما در یک گزارش مفصل که معاریو نیز آن را منتشر کرد، بیان کرد حزب الله با استراتژی جدید و «با هدایت، بودجه و راهنمایی ایران و تحت پوشش زیرساختهای ظاهراً غیرنظامی» در حال انجام بازیابی قدرت خود است. به گفته باری، حزبالله با کمک متخصصان ایرانی، از جمله اعضای نیروی قدس، در حال انجام تلاشهای «کامل و متمرکز» برای بازسازی نظامی است. در این گزارش آمده است که ایران «به طور فعال در آموزش، پشتیبانی حرفهای و انتقال متخصصان مشارکت دارد که به بازسازی ماهیتی استراتژیک و عمیق میبخشد».
باری خاطرنشان میکند که مرکز ثقل نظامی حزبالله به شمال رودخانه لیتانی، به بخش یگان بدر، منتقل شده است که پس از آسیبهای شدید واحدهای آن در جنوب رودخانه در جنگ، به قلب فعالیتهای این سازمان تبدیل شده است. «منطقه بقاع همچنان عمق لجستیکی و عملیاتی این سازمان است، با زیرساختهایی برای آموزش، تولید و ذخیرهسازی سلاح که بسیاری از آنها زیرزمینی و بدون آسیب هستند.» این گزارش بیان میکند که اگرچه کریدور زمینی از سوریه از بین رفته است، «حزبالله همچنان هر هفته تلاش میکند تا سلاحهای سبک و متوسط را از سوریه به لبنان قاچاق کند.» این قاچاق شامل «دهها و صدها موشک ضد تانک کورنت و موشکهای گراد» میشود. برخی از آنها متوقف شدهاند، اما برخی دیگر موفق هستند. به گفته بری، مسیرهای قاچاق جایگزین ایجاد شدهاند که به عنوان «کریدور جدید» شناخته میشوند و شامل شبکهای از صرافیها نیز میشوند که «محور اصلی در تأمین مالی، استخدام و آموزش» است.
باری توضیح میدهد که زیرساختهای «سرزمین تونلها»ی حزبالله در لبنان به طور کامل نابود نشده است: «هنوز زیرساختهای بزرگی از تونلهای تاکتیکی و استراتژیک وجود دارد، عمدتاً در مناطقی که هیچ مانور زمینی انجام نشده است.» نوشته شده است که این تونلها «مقادیر زیادی سلاح، برخی برای اهداف انبار و برخی آماده برای پرتاب» را ذخیره میکنند. این گزارش خاطرنشان میکند که حزبالله در حال گذار از حضوری آشکار به حضوری پنهانتر است، در حالی که در حال بازسازی قابلیتهای تولید سلاح است: «قابلیت تولید انبوه سلاحهای ساده و قابلیت بوتیک برای سلاحهای پیشرفته و دقیق». این سند بیان میکند که حزبالله تلاشهای بازسازی نظامی خود را در مجموعهای از زیرساختهای غیرنظامی و اقتصادی ادغام میکند: «بازسازی نظامی و غیرنظامی در هم تنیده شدهاند. زیرساختهای غیرنظامی به عنوان پایه بازسازی نظامی عمل میکنند.»
بری تأکید میکند که «تا زمانی که زیرساختها به عنوان پوشش و مبنایی برای بازسازی نظامی حزبالله عمل میکنند، حق لبنانیها برای بازسازی غیرنظامی وجود ندارد.»
بر اساس این گزارش، دولت لبنان «اراده یا توانایی مقابله با حزبالله را ندارد.» در این گزارش آمده است که ارتش لبنان «در فعالیتهای خود بسیار محدود است و بخش بزرگی از سربازان آن شیعه هستند. ارتش از رویارویی مستقیم و محدودیتهای جغرافیایی میترسد و فقط در جنوب لیتانی و فقط با اجازه حزبالله فعالیت میکند.» در این گزارش آمده است که در بسیاری از موارد «ارتش لبنان به مکانهایی که قبلاً توسط اسرائیل مورد حمله قرار گرفتهاند، میرسد، فقط برای تخلیه تلفات» و گاهی اوقات حتی «به عنوان بخشی از هماهنگی داخلی، سلاحها را به حزبالله بازمیگرداند».
بری با تأکید مینویسد که «هر کسی که فکر میکند حزبالله از هم میپاشد یا خلع سلاح میشود، اشتباه میکند و گمراهکننده است. آنها قبل از اینکه سلاحهایش را بگیرند، روحش را قبض خواهند کرد.» به گفته او، «حزبالله همچنان قابلیتهای تهاجمی خود را حفظ میکند، حتی اگر در حال حاضر توانایی حمله به جلیل را نداشته باشد.»
این گزارش نشان میدهد که از آغاز آتشبس (نوامبر ۲۰۲۴)، اسرائیل ۶۱۳ حمله در لبنان علیه اهداف مرتبط با بازسازی حزبالله انجام داده است. ۴۷.۵٪ از آنها در جنوب لبنان، ۳۷.۵٪ در شمال لیتانی (در بخش بدر) و ۱۳٪ در بقاع بوده است. در این گزارش آمده است: «هدف، مختل کردن بازسازی، آسیب رساندن به سلاحها و کاهش آزادی عمل عوامل این سازمان است.»
باری تخمین میزند که حزبالله در حال حاضر «حدود یک سوم قدرت آتشی را که قبل از جنگ داشت، دارد». بر اساس این گزارش، «افسران و کارشناسان حرفهای سپاه پاسداران در لبنان هستند و از نزدیک با حزبالله همراهی میکنند.» در این گزارش آمده است که ایرانیها «تصمیم استراتژیکی برای احیای نظامی این سازمان و حفظ جایگاه سیاسی آن گرفتهاند.»
معاریو نیز نوشت، «حزبالله، تحت حمایت و کمک مستقیم ایران، در حال انجام یک فرآیند بازسازی نظامی و غیرنظامی در مقیاس بزرگ در لبنان است که برای بازیابی قابلیتهای آن پس از خسارات شدیدی که متحمل شده، طراحی شده است. زیرساختهای غیرنظامی مورد حمله اسرائیل در واقع به عنوان پایهای برای بازسازی نظامی حزبالله عمل میکنند.
دولت لبنان و ارتش آن بسیار محدود هستند و این سازمان همچنان جایگاه سیاسی و تسلط خود بر جامعه شیعه را حفظ میکند. از دیدگاه حزبالله، بازسازی نظامی و غیرنظامی هر دو شرط لازم برای ادامه نفوذ آن در لبنان و در درگیری آینده با اسرائیل است.»
مرکز آلما استدلال میکند که مشکل این رویکرد، که میگوید خلع سلاح به آرامی و تنها پس از روند بازسازی کشور انجام خواهد شد، این است که زمان به نفع حزبالله بازی میکند. آنها خاطرنشان میکنند که حزبالله امیدوار است که با گذشت زمان، عزم و شکیبایی اسرائیل، دولت لبنان و ایالات متحده برای اقدام علیه آن، کاهش یابد و محو شود. بنابراین، برای آن، استراتژی همیشه این است که تا حد امکان زمان بخرد تا روند بازسازی نظامی خود را ممکن سازد.
طبق گزارش گاردین، تاکنون دامنه فعالیتهای خلع سلاح ارتش لبنان بسیار محدود بوده است. دلیل فقدان شواهد، تمایل دولت لبنان برای تحریک نکردن بیش از حد حزبالله با انتشار سلاحهای کشف و ضبط شده است.
انتخاب لبنان بین جنگ با حزبالله یا با اسرائیل نیست، بلکه انتخابی بین یک لبنان مستقل و دارای حاکمیت در خاک خود و یک لبنان تجزیهشده که تسلیم دیکتههای ایران و حزبالله میشود، است. ایالات متحده نه تنها بر لبنان، بلکه بر اسرائیل نیز فشار وارد میکند. پس از آنکه دولت لبنان تصمیم به خلع سلاح حزبالله گرفت، ایالات متحده از اسرائیل خواست تا حملات در لبنان را مهار کند و به ارتش لبنان اجازه عملیات بدهد. اگر نیروهای امنیتی لبنان گامهایی برای خلع سلاح بردارند، اسرائیل نیز گامهای متقابلی از جمله کاهش تدریجی حضور نیروهای دفاعی اسرائیل با هماهنگی ایالات متحده، برخواهد داشت.
نتیجه گیری
مرکز آلما میگوید ارتش لبنان نمیتواند حزبالله را بهطور کامل (یا حتی جزئی) بهطور مستقل خلع سلاح کند، بنابراین، اسرائیل باید مراقب باشد و از عقبنشینی زودهنگام، چه از نظر فیزیکی از پنج منطقه لبنان و چه از فعالیتهای تهاجمی خود علیه احیای حزبالله، خودداری کند. زمانبندی نادرست به حزبالله اجازه میدهد تا قابلیتهای نظامی و سیاسی خود را بازیابی کند و دوباره تهدیدی قابل توجه برای اسرائیل ایجاد کند. در هر صورت، اسرائیل باید آزادی عمل خود را علیه حزبالله حفظ کند.