- اعتراف ترامپ به شکست ماشین جنگی صهیونیستها
- منطقه غرب آسیا "فلسطین جدید"
- اعلام رسمی مرگ دیپلماسی یک طرفه
- 4 نکته در مورد یک برکناری پُرحاشیه در دولت ترامپ
- نشست کاخ سفید، زلنسکی زیر فشار و اروپا نگران
- نگاه ابزاری آمریکا به دولت های منطقه؛ تثبیت سلطه و بی ثبات سازی منطقه
- هیدروپولیتیک ایران و ادعاهای نتانیاهو
- پارادوکس امپریالیستی ترامپ و افول هژمونیک آمریکا در گذار به چندقطبی
- فقر قدرت و عبرت اوکراین؛ از کییف تا آلاسکا
- پوتین، زلنسکی و ترامپ؛ سه روایت، یک میز
- جنگ ۱۲ روزه؛ بازمهندسی حافظهاجتماعی و بازآرایی موازنه قوا
- مخالفت روسیه و چین با مکانیسم ماشه؛ دریچهای به دوقطبی تازه قدرت در جهان
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- روانشناسی سیاسی پافشاری نتانیاهو بر «اسرائیل بزرگ»
- واکاوی اهمیت سفر منطقه ای علی لاریجانی
پیدا و پنهان بحران سودان
جنگ کنونی در سودان بین ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع به ۱۵ آوریل ۲۰۲۳ بازمی گردد که با دهها هزار کشته و بیش از ۱۲ میلیون آواره، به یکی از شدیدترین بحرانهای انسانی جهان تبدیل شده است. همچنین نگرانیهایی وجود دارد که سودان، با گذشت بیش از یک دهه پس از ایجاد سودان جنوبی، دوباره تجزیه شود.
نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) به رهبری محمد حمدان دقلو (حمیدتی) وابسته به امارات متحده عربی، با پیشرویهای اخیر، دارفور را تبدیل به پایگاه خود کردهاند. این در حالی است که ارتش سودان، کنترل خارطوم، پایتخت سودان و همچنین شمال و شرق کشور را در دست دارد.
پیشروی نیروهای پشتیبانی سریع پس از مذاکرات هفته گذشته توسط مجموعهای از چهار کشور متشکل از ایالات متحده، عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی صورت گرفته است. این کشورها قصد داشتند نقشه راهی را با هدف پایان دادن به جنگ در سودان ارائه کنند؛ اما با درگیریهای اخیر در دارفور عملا طرح آنها ناکام شده است.
نیروهای پشتیبانی سریع در سودان، بیش از یک سال و نیم شهر «الفاشر» مرکز دارفور شمالی در غرب این کشور را محاصره کرده بودند. طبق گزارشهای میدانی، پس از سقوط الفاشر دست به قتل عام گروهی مردم زدهاند. برخی از گزارشها تعداد کشته شدگان را حدود ۲ هزار تن تخمین زدهاند و به نظر میرسد الفاشر به شکل سیستماتیک و عمدی، در معرض پاکسازی قومی جوامع غیرعرب بومی شامل فور، زغاوه و برتی از طریق آوارگی اجباری و اعدامهای دستهجمعی قرار دارد؛ اقداماتی که از نگاه ناظران میتواندمصداق جنایت جنگی باشد.
عبدالفتاح البرهان رهبر نیروهای مسلح سودان (SAF) یک روز پس از آنکه شبه نظامیان نیروهای پشتیبانی سریع، کنترل پایگاه اصلی ارتش سودان در الفاشر را به دست گرفتند و در آنجا اعلام پیروزی کردند، از عقب نشینی نیروهای خود از آخرین دژ خود در منطقه دارفور خبر داد. وی در عین حال تاکید کرده است ارتش سودان انتقام مردم این شهر را خواهد گرفت و مبارزه برای بازپس گیری آن ادامه مییابد.
سقوط الفاشر عملاً تقسیم جغرافیایی کشور را بین جناحهای مسلح رقم زده است. اکنون شرق سودان تحت کنترل ارتش و غرب تحت کنترل نیروهای واکنش سریع قرار دارد.
الفاشر، پایتخت ایالت دارفور شمالی، از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است. این شهر آخرین پایگاه ارتش سودان در پنج ایالت دارفور بود که چهار ایالت دیگر آن (ال جنینه، نیاله، ال دائین و زالینگی) پیشتر توسط نیروهای واکنش سریع تصرف شده بودند. موقعیت الفاشر در مرز با چاد و لیبی و دسترسی آن به شهرهای شمال و بندر سودان، آن را به یک مرکز تجاری و لجستیکی حیاتی، به ویژه برای دریافت کمکهای بشردوستانه، تبدیل کرده است.
کنترل کامل دارفور، این امکان را به نیروهای واکنش سریع میدهد که نفوذ خود را بر منطقه وسیع دارفور تثبیت کرده و پایگاهی برای یک دولت موازی ایجاد کنند و در نتیجه زمینههای تجزیه مجدد در این کشور فراهم خواهد شد.
البته درگیریهای سودان تنها دلیل داخلی ندارد؛ بلکه با توجه به حمایت امارات از نیروهای واکنش سریع، جنگ جاری در سودان ناشی از مطامع امارات نسبت به منابع سودان میباشد. در واقع سودان به دلیل مداخلات خارجی به ویژه از سوی امارات متحده عربی، به یک میدان درگیری ژئوپلیتیکی و اقتصادی تبدیل شده است. امارات جاه طلبیهای خود را برای تسلط بر منابع طلا، زمینهای کشاورزی، بنادر و حتی تصمیمات حاکمیتی سودان پنهان نمیکند و از ابزارهای اقتصادی و تجاری برای تقویت اهداف توسعه طلبانه خود، هر چند به قیمت فروپاشی سودان، بهره میگیرد.
این در حالی است که عربستان سعودی از ارتش سودان حمایت میکند و در نتیجه، درگیری کنونی در این کشور را میتوان پردهای از جنگ نیابتی در میان کشورهای خلیج فارس قلمداد کرد.
در این میان، آمریکا که پیشتر طرح آتش بس نوار غزه را ارائه کرده بود، اصرار داشت از طریق نشست چهارجانبه در واشنگتن، بحران سودان را نیز به نحوی آرام کند؛ اما با توجه به تحولات اخیر در دارفور دولت آمریکا در این زمینه ناکام شده است.
از طرفی، برخی تحلیلگران بر این باورند که سودان، قربانی توطئه آمریکایی - اسرائیلی در انتقام از مواضع چند سال گذشته این کشور در حمایت از مساله فلسطین شده و از این رو جنگ تحمیل شده بر این سرزمین آفریقایی، ادامه خواهد داشت و تلاشهای منطقهای و جهانی برای توقف جنگ و یا وضع تحریم علیه آتشافروزان، تاکنون بینتیجه بوده است. از این منظر، عزم جدی برای یافتن راه حل در بحران کنونی سودان به ویژه از سوی کشورهای غربی و به طور خاص آمریکا دیده نمیشود.
به نظر میرسد راهکار اصلی برای حل بحران سودان، دستیابی به وفاق ملی و توافق پایدار نیروهای داخلی این کشور است؛ زیرا تا وقتی که سودان در معرض مداخلات خارجی باشد، روی ثبات و امنیت را نخواهد دید.
در این راستا، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سودان ناظر به ضرورت تحقق حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی این کشور میباشد؛ آرمان مهمی که متاسفانه در سایه جاه طلبیها و اختلافات حاد داخلی و نیز مداخلات مخرب خارجی، دورنمای روشنی از آن دیده نمیشود.