۱۵:۲۳
۱۴۰۴/۰۸/۱۰
پیامدهای داخلی جنگ غزه در رژیم صهیونی؛

شکاف‌ها به نقطه رویارویی می رسند؟

شکاف‌ها به نقطه رویارویی می رسند؟
دو سال جنگ وحشیانه در غزه، پیامدهای قابل توجهی برای رژیم تروریست اسرائیل، چه در خارج و چه در داخل، داشته است. این جنگ، قطب‌بندی داخلی را عمیق‌تر کرده و فرهنگ سیاسی جدیدی ایجاد کرده است که منجر به رکود اقتصادی، تشدید مهاجرت معکوس به ویژه در میان نخبگان تحصیل‌کرده که پیشران قدرت این رژیم محسوب می شوند، شده است. نسل کشی غزه پیامدهای خارجی از جمله؛ انزوای بین‌المللی فزاینده و تکه‌تکه شدن روایت تاریخی درگیری با فلسطینیان ،فروپاشی تصویر صلح طلبی و مظلوم نمایی ناشی از افسانه هولوکاست داشته است.
نویسنده :
حسین صحرایی
کد خبر:
۳۴۴۲

دو سال جنگ وحشیانه در غزه، پیامد‌های قابل توجهی برای رژیم تروریست اسرائیل، چه در خارج و چه در داخل، داشته است. این جنگ، قطب‌بندی داخلی را عمیق‌تر کرده و فرهنگ سیاسی جدیدی ایجاد کرده است که منجر به رکود اقتصادی، تشدید مهاجرت معکوس به ویژه در میان نخبگان تحصیل‌کرده که پیشران قدرت این رژیم محسوب می‌شوند، شده است. نسل کشی غزه پیامد‌های خارجی از جمله؛ انزوای بین‌المللی فزاینده و تکه‌تکه شدن روایت تاریخی درگیری با فلسطینیان، فروپاشی تصویر صلح طلبی و مظلوم نمایی ناشی از افسانه هولوکاست داشته است.

این مقاله به بررسی پیامد‌های جنگ غزه بر چشم‌انداز‌های داخلی اسرائیل می‌پردازد.

جنگ اسرائیل در غزه پیامد‌های داخلی متعددی داشت که مهمترین آنها عبارتند از:

اول، تعمیق قطب‌بندی و شکاف سیاسی-اجتماعی. قطب‌بندی و شکاف در جامعه اسرائیل پدیده جدیدی نیست؛ آنها از ابتدا با کشور اسرائیل و جامعه آن همراه بوده‌اند. با این حال، دولت و جامعه مدنی از طریق ابزار‌های مختلف در مدیریت این شکاف‌ها موفق بوده‌اند. جنگ علیه غزه قطب‌بندی داخلی را در سطح سیاسی تعمیق کرد، به طوری که اردوگاه نتانیاهو مخالفان خود را به فراخواندن نیرو‌های ذخیره برای حمله ۷ اکتبر متهم کرد و به حماس این تصور را داد که اسرائیل از نظر داخلی ضعیف و از نظر اجتماعی چندپاره است و فرصتی برای حمله به آن فراهم کرد. در مقابل، مخالفان دولت نتانیاهو او را به نادیده گرفتن هشدار‌های سرویس‌های امنیتی و حتی وزیر دفاع وقت خود، یوآو گالانت، مبنی بر اینکه ادامه تغییرات قانون اساسی یک تهدید امنیتی خواهد بود، متهم کردند. این امر توسط طرز فکر اسرائیلی‌ها هدایت می‌شد که معتقد بودند حماس «مهار شده» و علاقه‌مند به حفظ حکومت خود است و نتانیاهو در حال تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین و اجازه دادن به جدایی کرانه باختری از غزه است. این اختلاف نظر در محدوده بحث‌های سیاسی عادی قرار نگرفت، بلکه به اتهامات خیانت و سلب مشروعیت طرف مقابل گسترش یافت. زبان گفت‌و‌گو به خشونت گرایید و این درگیری گذشته طرف مقابل را آشکار کرد و منجر به ترور نخست وزیر اسحاق رابین در سال ۱۹۹۵ شد.

۲- شکاف مذهبی-سکولار در اسرائیل نیز عمیق‌تر شد، اما در این مرحله نه از منظر جایگاه دین در دولت یا حوزه عمومی، بلکه از منظر خدمت سربازی و تغییر مرحله از مسئله گذشته. بحران اقتصادی به یک مسئله اساسی مرگ و زندگی تبدیل شده است. شکاف دیگر بین کسانی که خدمت می‌کنند و کار می‌کنند در مقابل کسانی که نه خدمت می‌کنند و نه کار می‌کنند، نیست. بلکه به شکافی عمیق بین کسانی که خدمت می‌کنند و کسانی که کشته و تحقیر می‌شوند، تبدیل شده است؛ و آنها تمام امتیازات اقتصادی را از دولت دریافت می‌کنند. تقاضا برای خدمات به ... تبدیل شده است.

الزام خدمت سربازی برای مذهبیون به یک مسئله محوری تبدیل شده است و مرز باریکی را که هنوز بین جامعه مذهبی ارتدکس افراطی و اکثریت جامعه اسرائیل وجود دارد، تهدید می‌کند. تغییری که جنگ غزه ایجاد کرده است به این معنی است که این شکاف چیزی نیست که بتوان آن را به تعویق انداخت یا حفظ کرد؛ بلکه باید به صورت قانونی حل شود، به این معنی که در نهایت منجر به نابودی رأی‌دهندگان خواهد شد، که در نتیجه آن خدمت سربازی فراگیر می‌شود. علاوه بر این، مخالفان قانونی را که این افراد را از خدمت سربازی معاف کند یا آنها را به خطر بیندازد، نخواهند پذیرفت.

سوم: ظهور گرایش‌های شبه‌نظامی. جنگ غزه به افزایش گرایش‌های شبه‌نظامی در جامعه اسرائیل، به‌ویژه در میان راست‌گرایان مذهبی که گروه‌های مسلح را در کرانه باختری برای آزار و اذیت فلسطینی‌ها تشکیل دادند، و گروه‌هایی از معترضان علیه دولت، کمک کرد. این گرایش به دلیل عدم پاسخگویی قانونی برای این گروه‌ها تشدید شد. این گرایش حتی از سوی وزرای دولت، به‌ویژه ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی، حمایت سیاسی دریافت کرد. این گرایش به صفوف ارتش نفوذ کرده است، جایی که سربازان و افسران بر اساس جهت‌گیری‌های سیاسی و ایدئولوژیک در شیوه‌های نظامی خود عمل می‌کنند. این چیزی است که ارتش دیگر قادر به مهار یا جلوگیری از آن نیست. برای مقابله با این پدیده، به‌ویژه از سوی سربازان و افسرانی با گرایش‌های راست‌گرایانه، به دستگاه سیاسی ارتش تکیه شده است. گرایش‌های شبه‌نظامی یک تناقض اساسی در دولت است. به‌ویژه، دولت اسرائیل با نفی گرایش‌های شبه‌نظامی، چه سیاسی و چه نظامی، که در سال ۱۹۴۸ در جامعه شهرک‌نشینان غالب بود، ساخته شد. حوزه عمومی و ارتش دو ستون اصلی دولت هستند.

چهارم، جنگ غزه پیامد‌های عمیقی بر اقتصاد اسرائیل داشت، اما این پیامد‌ها ممکن است موقتی باشند. داده‌های اداره مرکزی آمار اسرائیل نشان می‌دهد که در طول سال اول جنگ (۲۰۲۴)، تقریباً ۸۳۰۰۰ اسرائیلی اسرائیل را ترک کردند. اکثر کسانی که اسرائیل را ترک کردند (۸۱ ٪) جوانان تا سن ۴۹ سال بودند و این بزرگترین تعداد ثبت شده در اسرائیل در یک سال است.

از همه مهم‌تر، جنگ بحران در بخش فناوری پیشرفته را که ستون فقرات اقتصاد اسرائیل را تشکیل می‌دهد، عمیق‌تر کرده است. گزارشی که توسط وزارت علوم و فناوری در مورد تحقیق و توسعه در اسرائیل منتشر شده است، بیان می‌کند که بخش فناوری پیشرفته ۳۳۸.۸ میلیارد شکل (تقریباً ۱۰۰ میلیارد دلار) به اقتصاد اسرائیل کمک کرده است که تقریباً ۱۸٪ از اقتصاد اسرائیل را تشکیل می‌دهد. با این حال، در همان سال شاهد کاهش تعداد کارمندان فناوری پیشرفته و افزایش جابجایی شرکت‌های فعال در این بخش به خارج از کشور بودیم. ذکر شد که شرکت‌های خصوصی نیمی از کارمندان خود را در تحقیق و توسعه در خارج از اسرائیل استخدام می‌کنند. این بخش همچنین شاهد کاهش استارتاپ‌های جدید بود، در نتیجه افزایش تعداد شرکت‌هایی که فعالیت‌های خود را تعطیل می‌کنند و عدم افتتاح شرکت‌های جدید. در همین راستا، ایتای آتر، استاد اقتصاد دانشگاه تل‌آویو، خاطرنشان می‌کند که بحران اقتصادی در سال‌های آینده، به‌ویژه در سال‌های ۲۰۲۵-۲۰۲۶، بدتر خواهد شد. آتر خاطرنشان می‌کند که در سال ۲۰۲۳ (با روی کار آمدن دولت فعلی)، کسری بودجه به ۴.۱ درصد از تولید ناخالص داخلی رسید. در سال ۲۰۲۴، دولت فعلی کسری بودجه را به ۴.۱ درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش داد. در سال ۲۰۲۴، دولت فعلی کسری بودجه را به تقریباً ۵ درصد افزایش داد که ناشی از هزینه‌های جنگ و سیاست‌های اقتصادی غیرمسئولانه دولت بود.

پنجم، تغییر چشم‌انداز سیاسی داخلی. جنگ علیه غزه، موازنه قدرت را در عرصه سیاسی اسرائیل تغییر داده است و نظرسنجی‌ها، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نشان می‌دهد که این جنگ، دولت فعلی را سرنگون خواهد کرد. انتخابات، پایان دوران سیاسی نتانیاهو در اسرائیل خواهد بود. بنابراین، نتانیاهو در برابر همه تلاش‌ها برای پیشبرد انتخابات مقاومت کرده است و این واقعیت به طولانی شدن جنگ کمک کرده است. این بدان معنا نیست که ایده‌های راست‌گرایانه رو به زوال رفته‌اند. کاملاً برعکس. ایده‌های راست‌گرایانه در جامعه اسرائیل غالب شده‌اند و چالشی را در مورد درگیری با فلسطینیان ایجاد می‌کنند. علاوه بر این، مخالفان شامل اجزای راست‌گرا (مانند نفتالی بنت و آویگدور لیبرمن) و اجزای راست میانه (مانند یائیر لاپید و بنی گانتز) هستند. با این حال، مخالفان بر دولت فعلی نتانیاهو، علیه شخص او و علیه جنبش‌های آن، و علیه جنبش‌ها و دو حزب متمرکز هستند. تمرکز اصلی این است که علاوه بر عملکرد ضعیف در همه زمینه‌ها، به ویژه عدم موفقیت در جلوگیری از حمله ۷ اکتبر، از مسیر صحیح در مورد آزادی‌ها، حفظ اقتدار قضایی، افراط‌گرایی پوپولیستی و سایر مسائل منحرف شده است.

خطرناک‌ترین پیامد‌های داخلی برای رژیم اسرائیل همچنان باقی است. اگر هر یک از مسائل قطبی‌کننده بین نیرو‌های مخالف حل شود، شکاف‌ها به نقطه رویارویی رسیده‌اند. حل مسئله دین و دولت منجر به درگیری بین مذهبیون و مخالفان آنها خواهد شد و حل و فصل مسئله فلسطین منجر به درگیری بین موافقان حل و فصل و مخالفان آن خواهد شد. با توجه به این شکاف‌ها، انتخابات اکتبر ۲۰۲۶ ممکن است شاهد مواردی از رویارویی باشد که در انتخابات قبلی رژیم اسرائیل بی‌سابقه بوده است.

گزارش خطا
آخرین اخبار