۱۸:۵۴
۱۴۰۴/۰۸/۱۷
لبنان، مرکز تحولات راهبردی؛

حزب‌الله و معماری نوین محور مقاومت

حزب‌الله و معماری نوین محور مقاومت
لبنان در میانه بحران‌های منطقه، به صحنه تثبیت محور مقاومت تبدیل شده است. حزب‌الله با توسعه توانمندی نظامی و ارتباطات راهبردی، نقش کلیدی در معادلات امنیتی منطقه دارد و بازدارندگی آن، توازن قدرت در شرق مدیترانه را شکل می‌دهد.
نویسنده :
حسین نجفی کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۳۴۵۴

لبنان امروز بار دیگر در کانون تحولات راهبردی خاورمیانه قرار گرفته است. این کشور از دل بحران‌های سیاسی و جنگ‌های نیابتی به صحنه بازتعریف مفهوم مقاومت تبدیل شده است. مقاومتی که دیگر محدود به جغرافیا نیست بلکه نماد آرایش تازه قدرت در برابر نظم آمریکایی صهیونیستی و نقطه کانونی معادلات امنیتی منطقه است. آنچه در لبنان جریان دارد تنها یک درگیری محلی نیست بلکه بخشی از فرآیند شکل‌گیری نظمی است که محور مقاومت در حال نهادینه‌سازی آن است، نظمی که بر بازدارندگی، هماهنگی راهبردی و بازآرایی قدرت‌های غیردولتی در منطقه استوار است.

پس از ناکامی‌های اسرائیل در جنگ‌های کوتاه‌مدت و هوایی، دولت نتانیاهو اکنون بر بازسازی ارتش زمینی و تغییر ساختار راهبردی خود تمرکز کرده است. افزایش مدت خدمت اجباری و تقویت نیرو‌های ذخیره بازتاب آمادگی برای نبردی فرسایشی است نه ضربتی. این تغییر در واقع اعترافی تاریخی به ضعف ساختاری ارتش رژیم در نبرد‌های جنوب لبنان و اذعان به ضرورت بازآرایی کامل توان رزمی آن است. در سوی مقابل، حزب‌الله با سرعتی چشمگیر در حال بازسازی زیرساخت‌های نظامی، ارتباطات تاکتیکی و پشتیبانی میدانی خود از شمال رودخانه لیتانی تا اطراف بیروت است. این بازسازی، نه صرفاً واکنش به تهدید بلکه بخشی از فرآیند بلوغ عملیاتی و تثبیت نقش منطقه‌ای حزب‌الله است.

بلوغ رزمی و راهبردی حزب‌الله موجب شده این گروه دیگر صرفاً نیرویی لبنانی نباشد بلکه در معماری گسترده محور مقاومت جایگاه مرکزی پیدا کرده است. با این حال، شرایط میدانی دگرگون شده است، بشار اسد سقوط کرده و سوریه اکنون در سیطره احمد جولانی، متحد راهبردی آمریکا و رژیم صهیونیستی، قرار دارد. این تغییر موازنه سبب شده کریدور زمینی ایران تا مدیترانه عملاً بسته شود و محور مقاومت یکی از حیاتی‌ترین مسیر‌های ارتباطی خود را از دست بدهد. با توقف این گذرگاه استراتژیک، حزب‌الله ناگزیر است ساختار ارتباطی و لجستیکی خود را بازتعریف کند، تمرکز بیشتری بر ظرفیت‌های داخلی لبنان و شبکه‌های غیرزمینی مقاومت بگذارد و در عین حال با حفظ پیوند‌های اطلاعاتی و تسلیحاتی با تهران، توازن جدیدی را در برابر نفوذ غرب بر منطقه برقرارکند.

حزب‌الله دیگر تنها گروه مقاومت محلی نیست بلکه سنگ‌بنای استراتژیک در معماری نوین محور مقاومت به شمار میرود. روابط استراتژیک با ایران از سطح پشتیبانی مالی و تسلیحاتی فراتر رفته و به هماهنگی عملیاتی در عرصه‌های اطلاعاتی، لجستیکی و برنامه‌ریزی راهبردی رسیده است. این همگرایی موجب شکل‌گیری مکانیزمی دفاعی شده که توان پاسخگویی منطقه‌ای مقاومت را به صورت تصاعدی افزایش میدهد.

در کنار این پیوند راهبردی، رابطه حزب‌الله با حماس نیز بُعد تازه‌ای یافته است. اگرچه تفاوت‌های ایدئولوژیک و تمرکز جبهه‌ها تشکیل فرماندهی واحد را ناممکن کرده، اما تبادل اطلاعات و تجارب رزمی میان این دو بازیگر، میدان نبرد را در برابر اسرائیل گسترده‌تر کرده است. به این ترتیب محور مقاومت دیگر مجموعه‌ای از جبهه‌های پراکنده نیست بلکه شبکه‌ای هماهنگ است که با پیوند‌های نرم‌افزاری و عملیاتی ساختار امنیتی منطقه را بازتعریف میکند.

توان تسلیحاتی و نظامی حزب‌الله هسته اصلی معادله بازدارندگی در شمال اسرائیل است. برآورد‌ها از وجود زرادخانه‌ای شامل ده‌ها هزار موشک با دقت‌پذیری بالا حکایت دارد که میتواند تمامی خاک اسرائیل را هدف قرار دهد. این توانمندی بازتاب مستقیم راهبرد ضد دسترسی و محدودیت مانور نیرو‌های دشمن است، راهبردی که ایران و متحدانش برای خنثی‌سازی تفوق نظامی غرب و اسرائیل در منطقه طراحی کرده‌اند. بهره‌گیری از پهپاد‌های مسلح، موشک‌های ساحلی، قایق‌های تندرو و تسلیحات زمین‌به‌زمین بخشی از این منطق دفاعی است که ساختار بازدارندگی را به سطح جدیدی رسانده است. رژیم صهیونیستی با وجود برتری نظامی کلاسیک در دام تردید راهبردی گرفتار آمده است. از یک سو نیاز دارد با اقدام نظامی اعتبار از دست‌رفته خود را بازیابد و از سوی دیگر میداند هر حمله تازه میتواند به درگیری‌ای فرسایشی منتهی شود که هزینه‌های سیاسی و اقتصادی آن از توان تل‌آویو فراتر است. این توازن شکننده همان اثر بازدارندگی حزب‌الله است که امنیت شمال اسرائیل را به بهایی سنگین تبدیل کرده و ناپایداری را به عمق تصمیم‌گیری‌های ارتش اسرائیل میکشاند.

چشم‌انداز امنیتی پیش‌رو میان دو سناریو در نوسان است، تثبیت آتش‌بس شکننده یا شکل‌گیری درگیری تمام‌عیار. تجربه جنگ‌های اخیر نشان میدهد تهدید به مسدود کردن مسیر‌های حیاتی انرژی از جمله تنگه هرمز میتواند بازار جهانی نفت را متلاطم سازد. این واقعیت نشان میدهد هر نبرد آینده میان اسرائیل و مقاومت از مرز‌های لبنان فراتر خواهد رفت و تأثیر مستقیم بر اقتصاد جهانی و توازن قدرت بین‌المللی خواهد گذاشت. چند مسیر برای آینده حزب‌الله در لبنان قابل تصور است. نخست، تداوم وضع موجود که در آن حزب‌الله همچنان قدرت تعیین‌کننده در موازنه درونی لبنان باقی میماند. دوم، ادغام تدریجی در ساختار دولت و ورود رسمی به فرآیند تصمیم‌گیری مشروط بر توافقی جامع درباره پرونده خلع تسلیحات. سوم، سناریوی پرخطر درگیری داخلی که در صورت تشدید بحران اقتصادی و سیاسی ممکن است فعال شود.

اما فراتر از این سناریوها، تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی نقش واقعی تعیین‌کننده دارند. از مذاکرات هسته‌ای تا تغییر رویکرد قدرت‌های بزرگ همگی بر فضای مانور حزب‌الله تأثیر خواهند گذاشت. لبنان و حزب‌الله مانند دیگر واحد‌های محور مقاومت در نقطه اتصال بین عوامل درون‌زا و برون‌زا قرار دارند؛ ترکیب سرمایه انسانی و فرهنگ سیاسی از درون، و معادلات سرمایه‌گذاری، امنیت انرژی و روابط بین‌الملل از بیرون. این پیوند دوگانه موجب میشود سرنوشت حزب‌الله نه تابع تصمیم‌های داخلی بلکه محصول روند‌های جهانی باشد.

جان کلام

لبنان امروز نه تنها سنگر حزب‌الله بلکه بستر معماری نوین محور مقاومت است. این کشور به میدان آزمون نظم امنیتی تازه‌ای بدل شده که در آن مفهوم مقاومت از سطح چریکی به سطح سازمانی، منطقه‌ای و بازدارنده ارتقا یافته است. حزب‌الله با بهره‌گیری از تجربه جنگ‌های سوریه و جنوب لبنان اکنون به بازیگری تبدیل شده که توان شکل‌دهی به معادلات منطقه را دارد. در این چارچوب، راهبرد‌های آینده مقاومت نیازمند ظرافتی دووجهی است؛ از یک سو حفظ پایداری اجتماعی و خدمات‌رسانی برای تقویت مشروعیت داخلی، و از سوی دیگر مدیریت مدبرانه فشار‌های خارجی و جنگ‌های ادراکی برای تداوم بازدارندگی. هرگونه درگیری آینده از مرز‌های لبنان و اسرائیل فراتر میرود و قدرت مقاومت را به محور جدیدی در نظم منطقه‌ای تبدیل می کند. تل‌آویو که هنوز با ذهنیت جنگ‌های ضربتی حرکت میکند از درک این واقعیت تاریخی غافل مانده است که هر حمله به بیروت موجی از هم‌پیوندی و اتحاد در سراسر شرق مدیترانه برمی‌انگیزد. نظم آینده خاورمیانه در حال شکل‌گیری است و لبنان با همه چالش‌هایش در قلب این تحول ایستاده است. حزب‌الله دیگر نه صدای مقاومت یک ملت بلکه نشانه استقرار توازن تازه قدرت در جهانی است که محور مقاومت در آن از حاشیه به متن آمده است.

گزارش خطا
آخرین اخبار
باج گیری سیاسی "حزب قوات" در لبنان؛
همسویی راهبردی با رژیم صهیونی
پیامدهای داخلی جنگ غزه در رژیم صهیونی؛
شکاف‌ها به نقطه رویارویی می رسند؟
مرکز تحقیقاتی آلما؛
حزب الله با استراتژی جدید
تشدید موج مهاجرت از رژیم صهیونیستی؛
تعمیق شکاف اجتماعی و آسیب پذیری جمعیتی
دزدان دریایی کارائیب؛
آمریکا در ونزوئلا به دنبال چیست؟