در شرایطی که تا همین اواخر پالسهای مثبتی از هیئتهای ایرانی و روسی درباره قریبالوقوع بودن توافق ایران با آمریکا برای بازگشت احتمالی به برجام به گوش میرسید اما اظهارات مقامات کاخ سفید مبنی بر اینکه پیشرفت برنامه هستهای مسیر توافق را سختتر خواهد کرد، توپ در زمین ایران انداخته تا تبعات شکست در مذاکرات را به گردن تهران بیندازد.
مذاکرات برجام در وین به مرحله حساسی رسیده است که به گفته مقامات ایرانی، آمریکاییها باید تصمیم بگیرند که ارادهای برای بازگشت به برجام دارند یا نه. اینکه ۷۰ تا ۸۰ درصد اختلافات حل شده و تنها مسائل کلیدی باقی مانده است، اظهاراتی است که این روزها از سوی مقامات تهران و واشنگتن میشنویم، اما سوال اینجاست که آیا این اختلافات که تعداد آنها کم ولی به قول وزیر خارجه آمریکا مهم و تاثیرگذارتر است میتواند زمینه توافق احتمالی بین دو طرف را فراهم کند. آنچه مسلم است دو طرف بر سر اینکه چه کسی اول به تعهداتش در برجام برگردد به اختلاف برخوردهاند و ایران و آمریکا در پی راستیآزمایی دیگری و گرفتن تضمین کتبی از همدیگر هستند تا به راحتی نتوانند از تعهداتشان خارج شوند.
اگر چه مقامات تهران بارها اعلام کردهاند که این طرف آمریکایی بوده که از برجام خارج شده و باید اول به برجام برگردد و پس از راستیآزمایی، تهران نیز به تعهداتش ذیل برجام برمیگردد. اما آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در روزهای اخیر توپ را به زمین ایران انداخت و با بیان اینکه اختلافات اساسی در وین باقی مانده، ادعا کرد که پیشرفت برنامه هستهای ایران، شرایط برای بازگشت به برجام را دشوارتر خواهد کرد!
آمریکا تلاش میکند با نابودی نسل جدید سانتریفیوژها، اطمینان حاصل کند که ایران در آینده نزدیک به سمت غنیسازی ۶۰ درصدی و بالاتر از آن نخواهد رفت ولی بدعهدیهای آمریکا سبب شده تا تهران نیز به آمریکا اعتماد نداشته باشد و همین بیاعتمادی کار را برای رسیدن به توافق جدید سخت کرده است و مسئله راستیآزمایی از سوی ایران هم از همین بی اعتمادی ناشی می شود.
آمریکا با این ادعا که الان همه چیز دست ایران است و باید تصمیم خود را بگیرد، میخواهد هرگونه شکست در مذاکرات احتمالی را به گردن تهران بیندازد و خود را از زیر بار فشار افکار عمومی درباره ادامه تحریمها برهاند. حتی رابرت مالی، مسئول میز ایران در کاخ سفید هم علنا گفته «واشنگتن همه تحریمهای دوران ترامپ را لغو نخواهد کرد».
آنچه مسلم است آمریکا به رغم اعلام آمادگی برای رفع تحریمها و حل اختلافاتش با ایران، در عمل تحریمهایی که پول کلانی را وارد کشور کند، لغو نخواهد کرد. آمریکاییها دنبال تعلیق تحریمها هستند نه لغو آن، تا هر زمان که بخواهند تحریمها را برگردانند. بنابراین، انتظار لغو همه تحریمها که ایران خواهان آن شده، برای کاخ سفید امکانپذیر نیست و باتوجه به اینکه تحریمهای باقیمانده به نوعی با شرکتها و نهادهای ایرانی مرتبط هستند، واشنگتن به بهانههای مختلف مسیر بازگشت سرمایه به داخل ایران را سختتر خواهد کرد.
واضح است که الان غربیها از برنامه هستهای ایران عبور کردهاند و دنبال گرفتن توافقی هستند که برنامه موشکی و رفتارهای منطقهای ایران را نیز شامل شود و به کار بردن لفظ توافق طولانیمدت از سوی آمریکاییها، بر گرفتن امتیازهای جدید اشاره دارد و کش دادن مذاکرات هم برای گنجاندن بندهای اضافی در مسائل اختلافی است وگرنه لغو تحریمهای هستهای با یک امضای جو بایدن هم رفع میشود. تصور آمریکاییها این است که در صورت سرازیر شدن پول به ایران، بخشی از این داراییها به سمت حزبالله لبنان، انصارالله یمن و حشدالشعبی عراق روانه خواهد شد که تهدیدی برای منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه هستند. آمریکاییها بارها مخالفت خود را با قدرت گیری گروههای مقاومت در منطقه اعلام کردهاند و برای مقابله با این گروهها، ائتلاف سه جانبهای نیز در منطقه شکل گرفته است که موضوع این بحث نیست. بنابر تصور آمریکاییها، نباید انتظار چندانی داشته باشیم که واشنگتن تحریمها را لغو خواهد کرد. هر چند در ظاهر توافق نسبی حاصل خواهد شد تا جلوی غنی سازی ۶۰ درصدی را بگیرند ولی بازگشت داراییها که بتواند گشایشی در اقتصاد ایران ایجاد کند، دور از ذهن است. موسسه مالی بین المللی (IIF) هم این مسئله را پیشبینی کرده است که «بازگشت آمریکا به برجام، اقتصاد ایران را متحول نمیکند. ایران تنها در صورتی رشد اقتصادی را تجربه خواهد کرد که به یک توافق جامع، فراتر از برجام با غرب دست پیدا کند».
موضع گیریهای رژیم صهیونیستی و اعراب خلیج فارس درباره توافق احتمالی ایران و آمریکا و اینکه آنها نیز باید بخشی از توافق احتمالی باشند، بیانگر این است که مسائل منطقهای و موشکی بیش از خود برنامه هستهای در اولویت قرار گرفته اند. آمریکاییها با تجربه دو سال پس از برجام به این تصور رسیدهاند که با دسترسی ایران به داراییهایش، این کشور برنامه موشکی را بیش از گذشته تقویت خواهد کرد و تهدیدات از جانب ایران علیه منافع اسرائیل و عربستان سعودی بیشتر خواهد شد. لذا، تا زمانی که از نگرانیهای آمریکا از برنامه موشکی ایران و رفتارهای منطقهای آن کاسته نشود و به قول خودشان به توافقی طولانی مدت با تهران دست پیدا نکنند، روال سابق ادامه خواهد یافت.
نکته مهم دیگری که نباید از آن غافل شد، موضع جمهوریخواهان در کنگره است که خواهان ادامه فشار حداکثری هستند و این بار هر گونه توافق با ایران را منوط به تصویب آن در مجلس نمایندگان و سنا کردهاند و این مسئله کار را برای جو بایدن، اگر هم واقعا ارادهای برای تحریمها داشته باشد، سختتر خواهد کرد. توافق هستهای ۲۰۱۵ که با «فیلی باستر» در کنگره آمریکا به تصویب رسید اکنون مخالفان جدی دارد و حتی دموکراتها به راحتی حاضر نیستند تن به توافقی بدهند که پول زیادی را به ایران تزریق کند. اگر فرض بگیریم دولت بایدن توافقی احتمالی با تهران امضا کند که بازگشت واشنگتن به برجام را ریلگذاری کند، اما در آینده کاخ سفید به بهانه فشارهای کنگره و اینکه قدرت ایستادگی در برابر این فشارها را ندارد میزان دسترسی ایران به داراییهایش در خارج را محدود خواهد کرد و قطرهچکانی به ایران پول خواهد داد.
مسئله مهم دیگر که سبب میشود آمریکا تحریمها را به طور کامل لغو نکند، نزدیکی ایران به چین است. از آنجا که راهبرد اصلی واشنگتن مقابله با نفوذ اقتصادی و نظامی چین است و برای مهار اژدهای زرد از همه ابزارهای خود استفاده میکند، لذا گسترش تعاملات تهران با پکن را نیز در تضاد با سیاستهای جهانی خود میبیند و برای اینکه از نزدیکی دو شریک تجاری جلوگیری کند، همچنان ابزار تحریم را به عنوان گزینه کارآمد برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده خواهد کرد.
مذاکرات هستهای ایران اکنون در پیچ تاریخی خود قرار گرفته است، آمریکا به هر طریقی میخواهد برنامه موشکی را در توافقات جدید بگنجاند و ایران مذاکره در این زمینه را خط قرمز توصیف کرده است که راه رسیدن به توافق را دچار مشکل کرده است. از طرفی، نبودن تضمینهای کافی و قانونی برای پاسخگو کردن آمریکا در صورت خروج دوباره از برجام، تا این لحظه دورنمای دقیق و روشنی برای لغو تحریمها وجود ندارد و فشار حداکثری کماکان ادامه خواهد یافت.