آنچه که در ماههای اخیر بر جمهوری اسلامی گذشت، خروجی تحولاتی است که بیش از 40 سال تداوم داشته و در ادوار مختلف روش دشمنی و اعمال فشار بر ایران برای ضربه زدن و به زانو در آوردن کشور و به شکست منتهی کردن انقلاب اسلامی به روزرسانی شده است. التهابات سیاسی _ اجتماعیِ شبه شورش چندماه گذشته در کنار فعالیت پرفشار نهادهای اطلاعاتی محور غربی_عبری_عربی با وجود ایجاد چالش برای جمهوری اسلامی نتوانست به هدف اصلی خود که تضعیف یا براندازی نظام مستقر در کشور بود جامه عمل بپوشاند از این رو در تلاش است با فعال نمودن بخشهای دیگری از توان خود روندی که آغاز کرده را به سرانجام برساند. التهابات ارزی و نوسانات اقتصادی اخیر بخش مهمی از همین تلاشهای تخاصم جویانه محور ضد ایرانی است و در چند نکته به اهم موضوعات مطروح در این حوزه اشاره خواهم نمود.
خروجی گرفتن از آشوبها
ویلیام برنز، رئیس CIA در 24آذرماه طی مصاحبهای با NBC NEWS در مورد تحولات داخلی جمهوری اسلامی به این نکته اشاره کرد که وقایع اخیر در ایران با وجود فروکش کردن در عرصه میدانی، انگارههایی را تولید کرده که تا سالها اذهان ایرانیان را به خود مشغول خواهد ساخت. در دیدگاههای سازهانگارانه روابط بینالملل اظهارات و منظومه فکری و موضعگیری رهبران و نخبگان موثر یک دولت و جامعه برای تحلیل وضعیت موجود و نوعی آیندهپژوهی، دادههای اساسی محسوب میشوند. از این منظر و بر اساس اظهارات برنز و دیگر نخبگان موثر آمریکایی نظیر سناتورهای تندروی کنگره، ایالاتمتحده و اتاق فکر متشکل از دستگاههای اطلاعاتی محور غربی-عبری-عربی آمریکاییها حاضر نخواهند بود که از آوردههای اغتشاشات اخیر به راحتی عبور کرده و از آنها استفاده نکنند. با آغاز اغتشاشات، و پس از فروکش کردن هسته اصلی التهابات در اواخر آبانماه، روند آغاز نوسانات قیمت ارز و طلا با شیب تندی آغاز شد.
در این عرصه فارغ از ضعفهای نهادی و ساختاری اقتصاد کشور، نقش عوامل و محرکهای بیرونی نظیر کانالهای عرضه فردایی، فشار برصرافیهای دوبی و سلیمانیه و تحت رصد قرارگرفتن بانکهای عراقی بخش مهمی از اقدامات زمینهساز ایالات متحده برای آغاز تنش ارزی در داخل کشور بود. از این منظر، ایالات متحده و دستگاه اطلاعاتی آن به راحتی حاضر به رها کردن انگارههای تولیدی اغتشاشات اخیر نیستند و ایجاد نوسانات ارزی و اقتصادی یکی از جذابترین گزینهها برای آمریکاییها باقی خواهد ماند.
اتاقهای فکر ضد ایرانی
اندیشکدهها و مراکز سیاستپژوهی در نظام تصمیمسازی در ایالاتمتحده در موارد و موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا میکنند. این نهادها به دلیل آنکه تمرکز موضوعی دارند در تعریف پروژههای خود به صورت نقطه زن عمل میکنند. FDD یا بنیاد دفاع از دموکراسیها از جمله اتاقهایفکر آمریکایی است که تمرکز موضوعی آن بر خاورمیانه و به ویژه بر جمهوری اسلامی ایران متمرکز است. مارک دوبینتز مدیر این اندیشکده ضد ایرانی و مسئول نظامتحریمسازی وزارت خارجه آمریکا در دوره ترامپ در توئیتی نوشت که قیمت دلار در ایران به 60 هزارتومان رسید و رسیدن آن به 100 هزار تومان در آینده نکته غیرقابل باوری نیست. در کنار FDD موسسات مطرح دیگری نظیر انستیتو واشینگتن، هریتیج، بنیادکارنگی و موسسه اتحاد علیه ایران هستهای نیز طرحها و گزارشهای سیاستی متعددی را در مورد فضای اقتصادی ایران در دوران پسا اغتشاشات منتشر کردند و در توصیههای خود به دولت آمریکا بر این نکته تاکید داشتند که تحولات اخیر ایران اگر با چاشنی تشدیدتحریم و فشار اقتصادی همراه گردد، میتواند اهرم قدرتمندی را برای ایالاتمتحده در روند مذاکرات هستهای با ایران ایجاد کند و سبب پذیرش توافق از جانب تهران گردد. از این منظر در نوسانات ارزی و اقتصادی اخیر نقشآفرینی و ایدهپردازیهای این موسسات و نهادهای سیاستپژوهی بسیار پررنگ و برجسته بوده است.
گذار به قدرت به شرق
در نگاهی کلانتر به مسئله و عرصه بینالمللی، فارغ از دشمنی تاریخی و ریشهای غرب و ایالاتمتحده با ایران باید به گذار قدرت از شرق به غرب نیز توجه داشت. وقتی قدرت در حال خروج از غرب و انتقال به شرق و بازیگران میانی عرصه نظام بینالملل است، دولتها و نهادهای غربی به راحتی اجازه این انتقال قدرت را نمیدهند از این رو تمام تلاششان را به کار بستهاند که بحرانها در شرق شعلهور شده و انبوهی از مسائل و چالشها برای کشورهای محور شرق ایجاد گردد. براین اساس جمهوری اسلامی که در یک سال اخیر عموم نقش آفرینیهایش در ضدیت با محور غربی بوده و از طرفی به عنوان یک قدرتمنطقهای نقش مهمی را در معادلات بینالمللی ایفا میکند طبعا برای غربیها یکی از گزینهها مهم برای مهار شدن است که این مهم با حمله نظامی به ایران برای غرب فراهم نمیگردد و گزینه قابل دسترس برای واشنگتن و همپیمانانش تشدیدفشار و تحریم اقتصادی برای ایجاد شکاف میان مردم ایران و انقلاب اسلامی است تا از دل این رهیافت بتواند انتقال قدرت به شرق را مهار کند.
بهرهسخن
در التهابات ارزی و اقتصادی دو ماه اخیر حتما مشکلات ساختاری گذشته موثر بوده اما برای فهم دقیقموضوع نمیتوان محرکهای بیرونی و خارجی را نادیده انگاشت و نقش آنها را کتمان نمود چرا که اساسا طرف مقابل به صورت علنی و آشکار به نقش خود در تشدید التهابات ارزی و اقتصادی اعتراف میکند و آن را اهرمی برای مهار جمهوری اسلامی معرفی میکند. از این منظر باید در مقام تحلیل و بررسی باید متغیرها و محرکهای بیرونی را حتما در نظر داشت تا با اتکا به آن بتوان تحلیل و پیشبینی درستی از وضعیت ارائه داد.