با گذشت دو هفته از عملیات طوفان الاقصی، همچنان آثار و پیامدهای این جنگ در سطوح مختلف ادامه دارد. رژیم صهیونیستی که در اثر این عملیات بی سابقه ضربه بسیار سختی از جنبه نظامی، امنیتی و حیثیتی خورده است؛ در صدد انتقامجویی و جبران این شکست بزرگ بوده و علاوه بر تداوم حملات وحشیانه و کور علیه نوار غزه؛ سناریوهای دیگری مد نظر دارد که تا به زعم خود سرنوشت جنگ را به نفع خود رقم بزند.
جنگ زمینی: یکی از سناریوهای اسرائیل در جنگ جاری، حمله زمینی به نوار غزه است؛ زیرا مقامات تل آویو دریافته اند که حملات کور هوایی نه تنها آنان را به نتایج مطلوب نمی رساند؛ بلکه در اثر جنایت جنگی که علیه مردم غیرنظامی غزه مرتکب می شوند زیر سوال می روند. کابینه اضطراری رژیم صهیونیستی ضمن تصویب حمله زمینی به نوار غزه، به دنبال سرنگونی حاکمیت حماس در غزه، از بین بردن توانمندیهای نظامی این جنبش مقاومت و نهادهای دولتی آن و همچنین مدیریت آن در غزه و سپس آوردن نیروی بینالمللی برای جایگزینی نیروهای حماس برای اداره غزه است.
به عبارتی رژیم صهیونیستی به دنبال از بین بردن نیروهای رزمی حماس، انهدام انبارهای مهمات، سلاح و موشکی و تونلهای حفاری شده است. تل آویو همچنین می خواهد نهادهای دولتی در غزه را منحل کرده و مقامات سیاسی را هدف قرار دهد.
البته آن گونه که برخی منابع صهیونیستی اعلام کرده اند رژیم اسرائیل پس از سیطره بر نوار غزه و از بین بردن حماس، در نواز غزه باقی نخواهد ماند که بخواهد بار مسائل مردم غزه را بر دوش بکشد، بلکه یک نیروی بین المللی را برای مدیریت و بازسازی آن وارد می کند تا با اتکا به کمک کشورهای عربی به ویژه در حوزه خلیج فارس، مسؤولیت این امر را برعهده بگیرد.
این در حالی است که مقامات مسئول و تحلیلگران اسرائیلی و غربی این روزها در خصوص هرگونه حمله زمینی به غزه به دلیل تردید در توانایی ارتش اسرائیل برای مقابله زمینی با جنبش حماس هشدار می دهند. منتقدان بر این باورند که عملیات زمینی به غزه، به منزله جهنمی برای نیروهای ذخیره اسرائیلی که به اندازه کافی آموزش ندیدهاند، خواهد بود وارتش اسرائیل از کمبود قابل توجه نیروهای ویژه مورد نیاز برای چنین عملیات بزرگی رنج می برد.
در این راستا، «ایهود اولمرت» نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی که تجربه تلخ شکست در جنگ زمینی در برابر حزب الله النبان در جنگ 33 روزه را از یاد نبرده هشدار داده آنچه در انتظار سربازان اسرائیلی است، بدتر از آن چیزی است که می توانید تصور کنید!
در مقابل، جنبش حماس نیز بارها به سران صهیونیست گوشزد کرده که مقاومت فلسطین، خود را برای چندین ماه رویارویی با دشمن صهیونیست، آماده کرده است و غافلگیریهای زیادی برای این دشمن در آستین دارد و تا به این لحظه از همه توانمندی نظامی خود استفاده نکرده است.
توسعه جنگ به فراسوی مرزهای غزه و گشوده شدن جبهه های جدید جنگ توسط محور مقاومت به ویژه حزب الله لبنان نیز از دیگر موانعی است که جنگ زمینی را برای اسرائیل تبدیل به یک ریسک بزرگ و پرمخاطره خواهد نمود.
کوچ اجباری: ارتش رژیم صهیونیستی از فلسطینیان ساکن در شمال غزه خواسته است تا محل خود را ترک کرده به جنوب این منطقه بروند. علت اصلی طرح این درخواست، این ادعای ارتش اسرائیل است که اعضای گردانهای عزالدین قسام در تونلها و زیر منازل غزه و همچنین در ساختمانهایی که غیرنظامیان در آن زندگی میکردند، مخفی شده اند. بنابراین، برای اینکه غیرنظامیان در حمله رژیم کشته یا زخمی نشوند، باید شمال غزه را ترک کنند.
برخی منابع به نقل از آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گزارش دادند که رژیم صهیونیستی قصد دارد غزه را با خاک یکسان کند. بنابراین، طرح انتقال یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از مردم شمال غزه را مطرح کرده است که این جمعیت ابتدا به مصر منتقل شده و سپس در کشورهای عربستان، اردن، قطر و امارات توزیع خواهند شد.
این در حالی است که همه این کشورها تا کنون با این طرح مخالفت کردهاند. رئیس جمهور مصر با تاکید بر لزوم کنترل اوضاع تاکید کرده که آواره کردن مردم غزه در صحرای سینا و وادار کردن آنها به کوچ اجباری به مصر، به معنای پایان مساله فلسطین است. به گفته عبدالفتاح السیسی اهالی غزه حتی اگر به مصر بیایند به مقاومت ضد اشغالگری خود ادامه میدهند و اسرائیل هم به آنها جواب میدهد و در نتیجه جنگ ادامه می یابد.
اما بلینکن تهدید کرده که در صورت مخالفت کشورهای عربی با این طرح، مسئولیت خسارتهای انسانی گسترده در نتیجه حمله گسترده اسرائیل و تخریب خانههای غزه بر سر ساکنانش را متوجه آنها میداند.
ظاهرا اسرائیل حاضر به بررسی هیچ طرحی جز تخلیه کامل غزه نیست و منتظر است که یا بلینکن سران عرب را به این طرح متقاعد کند یا بدون توجه به حجم خسارتهای انسانی غزه را کاملاً با خاک یکسان کند.
پذیرش آتش بس: سناریوی احتمالی دیگر تن دادن رژیم غاصب به آتش بس با حماس با میانجی گری یک طرف ثالث است. طبق تجارب جنگ های پیشین معمولا مصر به میانجی گری بین دو طرف پرداخته و آتش بس اعلام می شد. اما این بار شرایط برای توقف جنگ مهیا نیست؛ زیرا رژیم صهیونیستی با توجه به ضربه بسیار سختی که خورده است، هر گونه مذاکره و سازش با دشمن را به مثابه اعتراف به شکست خود و پیروزی مقاومت قلمداد می کند. لذا پیش از آن که ضربه شدیدی به طرف مقابل وارد نسازد آتش بس را نخواهد پذیرفت.
در این رابطه «بنی گانتز» وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی صراحتا گفته که جنگ در جنوب و شمال اسرائلل در صورت لزوم، می تواند ماهها طول بکشد. وی تاکید کرد که هنوز برای پایان جنگ زود است، زیرا این امر، نخست نیازمند بازسازی ویرانه های ناشی از حملات فلسطینیان و اعاده اعتبار اسرائیل است.
نکته دیگری که احتمال آتش بس را تسریع می کند تلاش بین المللی قدرت های بزرگ جهانی به ویزه چین و روسیه از طریق شروای امنیت است که البته در شرای کنونی با توجه به جانبداری آشکار ایالات متحده آمریکا از اسرائیل و حمایت از سناریوی ادامه جنگ، بعید به نظر می رسد.
مدیریت معرکه کنونی توسط مقاومت و واکنش مناسب در پاسخ به حملات رژیم غاصب اعم از هوایی یا جنگ زمینی نیز از دیگر عواملی است که ممکن است اسرائیل را در شرایط دشواری از نظر هزینه های ادامه جنگ قرار داده و این رژیم را وادار به پذیرش آتش بس نماید.
در مجموع به نظر می رسد رژیم غاصب صهیونیستی در انتقامجویی و ضربه کاری به حماس کاملا جدی است و سناریوهایی چون پیشروی زمینی و کوچ اجباری اهالی غزه در این راستا مطرح شده است؛ با این حال با توجه به موانع و چالش ها و هزینه های بالایی که این گونه طرح ها برای اسرائیل در برخواهد داشت، جانب احتیاط را نگاه داشته و اگر دست به حمله زمینی بزند سعی می کند حساب شده و محدود باشد. در هر حال آمادگی مقاومت در برابر سناریوهای مختلف دشمن به گونه ای است که در صورت هر گونه حماقت از سوی سران تل آویو، شکست غافلگیرانه دیگری علیه آنان به ثبت خواهد رسید.