بصیرت، به مثابه توانایی فهم عمیق و دوراندیشانه مسائل، پیوسته در طول تاریخ نقش سرنوشت سازی در شکلگیری رویدادها داشته است. در باب تحولات سوریه نیز، میتوان به وضوح مشاهده کرد که نبود بصیرت در لایههای مختلف، چه داخلی و چه بینالمللی، چه تأثیرات ویرانگری بر این کشور گذاشته است.
در سطح داخلی سوریه اگر رهبران سوریه از همان ابتدا به مطالبات مردمی توجه کرده و با بصیرت بیشتری به اصلاحات ساختاری و سیاسی میپرداختند، شاید میتوانستند از وقوع یک جنگ داخلی تمامعیار جلوگیری کنند.
در همان بعد داخلی گروههای معارض سوریه نیز میتوانست با داشتن یک دیدگاه روشن و واحد، از اتخاذ تصمیمات احساسی و واکنشهای تندروانه پرهیز کند و به جای آن، بر روی یک راهبرد مشخص و مبتنی بر منافع ملی تمرکز کند.
ساختار اجتماعی سوریه نیز میتوانست با افزایش آگاهی عمومی و تقویت گفتگوهای ملی، به ایجاد یک وحدت برای حل بحران کمک کند.
اما در سطح بینالمللی قدرتهای بزرگ با مداخله زورگویانه و مستبدانه، به پیچیدگی اوضاع سوریه افزودند و مانع از یافتن یک راه حل سیاسی پایدار شدند. سازمانهای بینالمللی نیز مانند سازمان ملل متحد میتوانستند با اتخاذ یک رویکرد فعالتر و الزام آورتر، از گسترش بحران و نقض حقوق بشر در سوریه جلوگیری کنند.
نتیجهگیری
بصیرت، یک عنصر حیاتی برای حل بحرانهای پیچیده مانند بحران سوریه است. با بررسی عوامل مؤثر بر فقدان بصیرت در این بحران، میتوانیم درسهایی را برای آینده استخراج کنیم و از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کنیم.