بعد از انقلاب اسلامی سال ١٣۵٧، سال ١٣۶٠ و ١۴٠٣ شباهت بسیاری با هم دارند. سال ١٣۶٠ مصادف بود با ترور گسترده مقامات و افراد تاثیرگذار نظام و سال ١۴٠٣ نیز به شهادت افراد مهمی در محور مقاومت منجر شد. اما در بین همه این اتفاقات شهادت شهید رئیسی را میتوان سهمگین ضربه دانست.
شروع انقلاب اسلامی ایران، باعث شکل گیری یک نبرد تمدنی بین نظام مقدس جمهوری اسلامی با نظام سلطه گردید. در طول این نبرد دشمنان هیچ فرصتی را برای ضربه زدن به نظام ایران از دست ندادند.
این ضربات از تجهیز و تحریک صدام برای حمله نظامی گرفته تا ترور مقامات توسط منافقین و ترور افراد به دست صهیونیست را شامل میشود.
در این بین اگر بخواهیم یکی از سهمگینترین ضربات در طول ۴٧ سال اخیر و سنگین ضربه بعد از طوفان الاقصی را مشخص کنیم قطعا این ضربه شهادت سید ابراهیم رئیسی است.
با قاطعیت میتوان گفت از بین شهادت فرماندهان حماس و حزب الله و شهادت سید حسن نصرالله، اسماعیل هنیه، یحیی سنوار، شهادت سید ابراهیم رئیسی سنگینترین ضربه بر پیکره محور مقاومت بود زیرا:
بعد از ٨ سال تضعیف قدرت ایران در دولت روحانی، شهید رئیسی دوباره قدرت ملی را تقویت کرد، زیرا نگاه دولت روحانی به غرب و عدم استفاده صحیح از ظرفیتهای داخل، منطقه و حتی جهان در دولت روحانی کشور را با بحرانهای شدیدی مواجه کرد که آشوبهای دی ماه ٩۶ و آبان ٩٨ و ترور شهید سلیمانی نتیجه این راهبرد بود، اما شهید رئیسی سعی کرد با تغییر در دکترین نظام استفاده از همه ظرفیتهای داخلی و بین المللی را مد نظر قرار دهد که نتیجه آن حل بسیاری از بحرانهای داخلی و منطقهای برای نظام بود.
حمایت قاطع شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان در تمامی اجلاسهای بین المللی از غزه باعث شد غربیها از بعد دیپلماتیک در تنگنا قرار گیرند، در حالی که ناتوانی دولت روحانی در دیپلماسی کار را به جایی رساند که عربستان در سال ٩۴، ۵٠٠ نفر ایرانی را در مکه به قتل برساند و حتی محمد بن سلمان در سال ٩۶ ادعای فتح تهران را داشته باشد و دولت روحانی برای کاهش تنش یه جای تقویت قدرت ملی خواستار عدم حمایت ایران از محور مقاومت بود تا جایی که ظریف در آن مصاحبه معروف دوگانه دیپلماسی و میدان را بیان کرد.
درحالی که در دولت روحانی تنها نگاه دولت به کشورهای غربی بود و عمده سفرهای وزیر امور خارجه و رئیس جمهور به چند کشور اروپایی محدود میشود، سفر شهید رئیسی به سوریه پس از ١٣ سال و سفرهای پی در پی امیرعبداللهیان به لبنان و نقطه صفر مرزی با صهیونیستها باعث قوت قلب اعضای محور مقاومت شد و روح تازهای در کالبد اعضای محور دمید.
بعد از ترور شهید سلیمانی بنا بر برخی گزارشات آقای روحانی مخالف پاسخ مستقیم ایران به این جنایت آمریکاییها بود در حالی که حمایت قاطع از عملیات وعده صادق (١)، که به اذعان بسیاری از فرماندهان شلیک این حجم از پهپاد و موشک با اصرار شهید جمهور صورت گرفت و شاید اگر او نبود این تعداد شلیک صورت نمیگرفت. شهید رئیسی اراده شلیک را به عمل تبدیل کرد.
اقدامات دیپلماتیک شهید امیرعبداللهیان بعد از عملیات طوفان الاقصی، سخنرانی مقتدرانه در آبان ١۴٠٢ در صحن سازمان ملل و حمله به دموکراسی و حقوق بشر دروغین آمریکایی و دفاع از مردم فلسطین و تحرکاتش قبل از وعده صادق (١) را میتوان نقطه عطف عملکردش در دیپلماسی انقلابی دانست، در حالی که دیپلماسی التماسی ظریف بعد از کشتار حجاج ایرانی، حل پرشتاب معظلات و مشکلات داخلی در دولت شهید رئیسی، قدرت ملی ایران به عنوان ستون اصلی محور مقاومت را افزایش داد و باعث شد حمایتها از محور مقاومت نیز گستردهتر شود.
در پایان شهادت شهید رئیسی شاید ضربه سنگینی بود، اما خون شهید رئیسی درخت تنومند انقلابی اسلامی را قدرتمندتر خواهد کرد.