۰۹:۴۷
۱۴۰۴/۰۵/۲۷
1404/05/27

رصد داخلی

هیئت تحریریه سایت طنین
نویسنده :
هیئت تحریریه سایت طنین
کد خبر:
۳۱۵۸

اهم بیانیه جبهه اصلاحات ایران

به گزارش هم میهن آنلاین: ۱- تغییر گفتمان حکمرانی به توسعه ملی از طریق تدوین و اجرای «دکترین توسعه و آبادانی ایران» بر محور رفاه، آبادانی و کرامت شهروندان، به جای اولویت‌دادن به منازعات ایدئولوژیک؛

۲- بکارگیری ابتکار هسته‌ای برای خروج از بحران و اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها، با هدف آغاز مذاکرات جامع و مستقیم با ایالات متحده آمریکا و عادی‌سازی روابط بر اساس عزت، حکمت و مصلحت؛

۳- خارج کردن اقتصاد کشور از تیول الیگارش‌های حکومتی و ایجاد فرصت‌های برابر اقتصادی برای همه مردم و فراهم کردن بستر برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی؛

۴- بازنگری در رویکرد‌ها و سیاست امنیت داخلی و حفظ توان دفاعی بازدارنده، در کنار کاهش نگاه امنیتی به جامعه و حذف نگاه گزینشی «خودی و غیرخودی؛

۵- انحلال نهاد‌های موازی و تغییر معنادار در نهاد‌های انتصابی و رویکرد آنها و پایان دادن به چندگانگی در تصمیم‌گیری‌ها و بازگرداندن اختیارات دولت و عدم مداخله شورا‌های متعدد فراقانونی و غیر شفاف و غیر پاسخگو در اداره کشور.

بیانیه جبهه اصلاحات در راستای راهبرد موساد است

عبدالله گنجی تحلیلگر مسائل سیاسی: ‏از جمله راهبرد‌های رسانه‌ای موساد برای موساد اینترنشنال خاص دوران پس‌از جنگ عبارت است از: ۱- القای گستردگی نفوذ انسانی در ایران ۲- دوقطبی‌سازی طرفداران و مخالفان غنی‌سازی. ‏نرگس محمدی اولین چراغ مخالفت با غنی‌سازی را روشن کرد و از جایزه‌اش قدرشناسی کرده است. ‏دومین مورد مخالفت با غنی‌سازی در بیانیه امروز جبهه اصلاحات آمده است. دوبار کل بیانیه را خواندم و باورم نشد مربوط به جبهه اصلاحات است. امثال عارف، پزشکیان، هادی خامنه‌ای، عطریان‌فر و قوچانی و... ذیل این بیانیه تعریف می‌شوند؟ ادبیاتش شبیه تاج زاده و همسرش هست.

بفهمید که آمریکا شما را نمی‌خواهد

روزنامه جوان نوشت: ابواب جمعی دولت چهاردهم و دولت اسبق دوباره به آمریکا دخیل بستند. جواد ظریف گفته است تهران و واشینگتن «پیمان عدم‌تعرض» امضا کنند. جعفر قائم‌پناه نیز قبلاً گفته بود برای اینکه دوباره جنگ نشود، برویم با امریکا مذاکره کنیم! مسئله اینجاست که آقایان از حداقل فهم اینکه فعلاً امریکا نمی‌خواهد با ما مذاکره کند، برخوردار نیستند. در سپهر سیاسی کشور چند روزی است که عبارت «تغییر پارادیم» به یک پرستیژ تبدیل شده. گویی هرکسی پشت این واژه، سنگر متفاوتی گرفته است. ظاهراً به‌نظر می‌رسد برخی با این واژه دنبال تغییرات جزئی و برخی دنبال تغییر نظام هستند. برای آنان که دنبال تغییرات اساسی هستند، گفتن «تغییر پارادایم» از بیان صریحی مثل «تغییر نظام» کم‌خطرتر است، چون ابهام دارد و می‌توان آن را انکار کرد. جذابیت آکادمیک این واژه نیز به منتقدان اجازه می‌دهد حرف‌هایشان را علمی و غیرشخصی جلوه دهند. بخش‌های رادیکال این جریان وقتی از «تغییر پارادایم» حرف می‌زنند، اما همزمان از «حاکمیت غیرپاسخگو»، «فساد ساختاری» یا «ناکارآمدی نظام» می‌گویند، به نظر می‌رسد منظورشان فراتر از تغییر سیاست‌های جزئی است.»

احمدی‌نژاد خودش را برای روز صفر آماده کرده است

فیاض زاهد، از اعضای شورای اطلاع‌رسانی دولت در روزنامه هم‌میهن نوشت: این احمدی‌نژادی که امروز می‌شناسیم، با آن چیزی که در گذشته بود یک تفاوت معنادار دارد. آقای احمدی‌نژاد در سال‌های بعد به این نتیجه رسید که ایران آبستن حوادث اجتماعی قابل ملاحظه‌ای است و همین آقای احمدی‌نژاد را به این نتیجه رساند که آن کسی که می‌تواند آینده ایران را در دست بگیرد، کسی که می‌تواند از بین گروه‌های حاشیه‌ای، مردم‌های شهرستان‌های کوچک و مناطق آسیب‌پذیر، لشکر جمع کند، خود اوست. او به این برداشت رسید که می‌تواند در روز موعود بالا قرار بگیرد و مردم را با خودش همراه کند. من اعتقاد دارم که آقای احمدی‌نژاد، یا به دلیل استعداد خودش و یا به دلیل تیمی که در اختیار دارد و یا به دلایلی که الان امکان واگویی آنها نیست، خودش را برای روز صفر آماده کرده است. او در همین داستان جنگ ۱۲ روزه، یکی از افرادی بود که اگر اتفاق غیرقابل پیش‌بینی رخ می‌داد، می‌توانست در صحنه سیاسی نقش‌آفرینی کند و به نظرم این از چشمان تیزبین دستگاه‌های امنیتی دور نمانده است.

مذاکره پس از جنگ دوم؟

کیومرث اشتریان استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در روزنامه شرق نوشت:اصرار بر مذاکره و واسطه‌تراشی‌های گوناگون نتیجه معکوس دارد. وقتی شعار‌ها با عمل و با قدرت بازدارندگی متوازن نبوده باشد، طبیعی است که ارسال پیاپی «پالس» مذاکره بیهوده است. این دیگر درخواست مذاکره نیست بلکه جامه سیاست خود را به شوخ آلودن و در خاک حقارت، خاکسار گشتن است. طرف هم که به خیال واهی خود از نقطه ضعف آگاه‌تر می‌شود، مذاکره را نخواهد پذیرفت، بلکه به طمع راه‌اندازی جنگ دوم می‌افتد و این‌بار رئوس نهاد‌های سیاسی را می‌زند یا می‌رباید تا پس از آن باقی‌ماندگان را به پای میز مذاکره بنشاند. یعنی این‌بار تشویق می‌شود که مذاکره را به پس از جنگ (شاید) کوتاه دوم به تعویق بیندازد. این که تل‌آویو و حیفا با موشک‌های ایرانی آسیب‌های جدی دیده‌اند، دست‌کم نگیرید.

جلوی ولنگاری خبری را بگیرید

روزنامه خراسان نوشت: در روز‌های اخیر چندین روایت متفاوت از حمله به محل جلسه شُعام در جریان جنگ ایران و اسرائیل منتشر شده است؛ روایت‌هایی که هر روز به‌روزرسانی می‌شوند و نسخه تازه‌ای از ماجرا ارائه می‌دهند. در این میان هنوز مشخص نیست چه کسی ناجی بوده و چه کسی از دل حادثه عبور داده شده است. این حجم از روایت‌های متناقض، خود به موضوعی مهم‌تر از اصل ماجرا تبدیل شده است و آن شکاف در مدیریت روایت و پیام‌رسانی است. وقتی هر مقام محلی یا مسئول جزئی در جایگاه راوی اصلی قرار می‌گیرد، دو پیامد جدی رخ می‌دهد. تضعیف اعتماد داخلی به منابع رسمی: جامعه‌ای که هر روز روایت تازه‌ای می‌شنود، به‌تدریج اعتمادش به روایت رسمی فرومی‌ریزد. این بی‌اعتمادی در بزنگاه‌های بحرانی به شکاف اجتماعی بدل می‌شود. قدرت‌دادن به دشمن: داده‌هایی که در لابه‌لای اظهارات غیرمسئولانه منتشر می‌شوند، برای طرف مقابل گنجینه‌ای بی‌هزینه از اطلاعات محسوب می‌شوند؛ از زمان و مکان جلسات گرفته تا سازوکار‌های حفاظتی و شیوه واکنش مقامات.

کاش سخنگوی دولت کمتر سخن بگوید!

کیهان نوشت: فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت که معمولاً اظهاراتش به دلیل عدم اطلاعات کافی با حاشیه‌های جذابی مواجه می‌شود؛ این بار در تازه‌ترین اظهارات خود به نکته نغز و طنزی اشاره کرده است: "آقای روحانی با تدبیر کشور را تا یک‌جایی آوردند، اما صداقت آقای پزشکیان بهتر دارد جواب می‌دهد. " جهت اطلاع خانم مهاجرانی دوران ریاست جمهوری حسن روحانی معمولا به دلیل تعطیلی گسترده کارخانه‌ها و معطل ماندن ظرفیت بومی و در نتیجه عقب ماندن کشور با عنوان «دهه تعطیل ۹۰» شناخته می‌شود و اساسا به همین دلیل نیز مسعود پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی اصرار بر فاصله گذاری با روحانی داشت و تأکید می‌کرد دولت سوم روحانی نیست.

جمهوری‌آذربایجان زیر ذره‌بین مجلس

سایت همشهری‌آنلاین نوشت: تحولات قفقاز جنوبی بار دیگر به موضوعی قابل بحث تبدیل شده؛ توافق اخیر آذربایجان و ارمنستان با حضور مستقیم آمریکا برای راه‌اندازی کریدور موسوم به «زنگزور» که نخجوان را به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان متصل می‌کند، از دید بسیاری از تحلیلگران چیزی فراتر از یک مسیر ترانزیتی صرف است. از همین رو، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در نشستی فوق‌العاده، با حضور نمایندگان دستگاه‌های امنیتی و فرماندهان نیرو‌های مسلح، این موضوع را به طور ویژه مورد بررسی قرار داد. در میانه‌ی این بررسی‌ها، برخی نمایندگان هشدار دادند که واشنگتن در پی آن است تا با برچسب «ترانزیت و توسعه»، جای پایی بلندمدت در منطقه پیدا کند؛ جای پایی که می‌تواند موازنه سنتی و پایدار میان کشور‌های منطقه را به‌کلی بر هم بزند.

گزارش خطا