وضعیت «نه جنگ، نه صلح» نام دیگر همان جنگ فرسایشی ترکیبی است که دشمن با هوشمندی تمام، آن را به کشور تحمیل کرده است؛ جنگی بدون شلیک، اما با تأثیراتی بهمراتب مخربتر از نظامیگری متعارف. صورتبندی دقیق این جنگ، به ما نشان میدهد که هدف اصلی دشمن نه پیروزی میدانی، بلکه فلجسازی نرم اراده مدیریتی کشور و سرد کردن آتش حرکت ملی از درون است.
بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم «غلبه روحیه کار و تلاش بر فضای نه جنگ، نه صلح»، در حقیقت شکستن ستون فقرات همین راهبرد دشمن است. ملت و نظامی که در عمل وارد فاز اقدام مستمر، راهبردسازی داخلی و خلق ابتکار شود، عملاً معادله طراحی شده نظام سلطه را برهم میزند.
این تاکید، صرفاً توصیه مدیریتی به دولت نیست، بلکه نقشه مقابله با پروژه استیصالسازی است که دشمن از طریق القای «ناکامی دائمی»، «محال بودن پیشرفت» و «کابوس تکراری» در ذهن جامعه نهادینه کرده است. هر اقدام از جنس تولید، کنترل بازار، مسکن، دیپلماسی فعال و رسانه مقتدر، به معنای عبور از حالت برزخیای است که دشمن ماهها و بلکه سالها برای تحمیل آن هزینه کرده است.
قدر متیقن آن است که دشمن با «فرسایش اراده» به میدان آمده و راه شکست او تنها با «اراده برای اقدام» هموار میشود. تعلیق، خواست آنان است؛ حرکت بهسمت آینده، انتخاب ما.