بازار انرژی همیشه تحت تاثیر عوامل بنیادی مانند میزان عرضه و تقاضا و عوامل غیربنیادی مانند ریسکهای سیاسی و ژئوپلتیک است. شاید در هیچ دورهای به اندازه اکنون، بازار انرژی متاثیر متغیرهای سیاسی نبوده که مهمترین نمود آن تحریمهای غرب علیه روسیه به دلیل حمله به اوکراین است. این موضوع علاوه بر افزایش قیمت انرژی مانند گاز و برق به سطوح بیسابقه، نقش بازیگران دیگر بازار بهویژه گاز مانند قطر، استرالیا، ایالات متحده، الجزایر و آذربایجان را پررنگتر کرده است. از همین روی برای پیشبینی آینده بازار باید رفتار این کشورها در نتیجه بحران اوکراین را بررسی کرد.
تحریمهای روسیه و ورود بازیگران جدید
بازار جهانی انرژی در آشفتگی بزرگی قرار دارد که دلیل اصلی آن تحریمهای غرب علیه روسیه بهعنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز در جهان است. از سوی دیگر، اقتصاد روسیه عمدتاً به درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز طبیعی، همچنین مواد خام برای تولید فناوریهای انرژی هستهای مانند اورانیوم، وابسته است. باید توجه داشت که فروش نفت و گاز طبیعی بیش از ۶۰ درصد از صادرات روسیه را تشکیل میدهد و این کالاها منبع یک چهارم تولید ناخالص داخلی هستند.
با این حال، احتمالا مسکو در سالهای آینده، بخشی بازارهای خود را از دست بدهد یا بازارهای خود از اروپا به آسیا بویژه چین تغییر دهد. در این میان کشورهایی مانند ایالات متحده، قطر و استرالیا در بخش گاز طبیعی جای مسکو را بگیرند، کمااینکه پس از بحران اوکراین ایالات متحده به عنوان بزرگترین صادرکننده LNG به اتحادیه اروپا تبدیل شده است .همچنین به باور یکی از مسئولان انرژی این کشور مهمترین درس آموخته شده از جنگ اوکراین، نیاز آمریکا به استقلال در زمینه انرژی با توجه به افزایش چشمگیر قیمت گاز و نفت پس از بحران است.
همچنین انتظار میرود که کشورهایی مانند استرالیا، کانادا، نامیبیا و همچنین نیجر، بتوانند جای روسیه را در زمینه تامین اورانیوم بگیرند.
در حال حاضر توجه به قطر و کشورهای تولید کننده انرژی به عنوان جایگزینی برای تامین منابع معطوف شده است، به ویژه اینکه چندین کشور اتحادیه اروپا احتمالاً خرید نفت روسیه را به عنوان بخشی از تحریمهای اعمال شده علیه مسکو ممنوع خواهند کرد. بسیاری از کارشناسان باور دارند که اگر قطر تصمیم به افزایش تولید نفت و گاز خود بگیرد، میتواند به ثبات اروپا کمک کند، در همین راستا در هفتههای اخیر توافقنامه های همکاری مهمی بین این کشورها مانند بریتانیا، آلمان و فرانسه برای افزایش صادرات LNG به اروپا امضاء شد.
از همین روی ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین از قطر خواست تا میزان تولید منابع انرژی بهویژه گاز خود را افزایش دهد تا کمبود منابع اروپایی و بینالمللی را جبران کند. بنابراین افزایش صادرات دوحه به اروپا - به عنوان کشوری غنی از تولید گاز - به کاهش وابستگی قاره اروپا به واردات هیدروکربن از روسیه کمک میکند، البته نباید فراموش کرد که آن نیز نیازمند زیرساختهایی مانند کشتی و ترمینال است که ساخت و تهیه آن اندکی زمان میبرد.
البته اروپا به دنبال منابع متعدد علاوه بر قطر و ایالات متحده است که یکی از آنها نیز جمهوری آذربایجان است. این کشور در حال حاضر از طریق خط لوله تاناپ، سالانه ۱۰ میلیارد مترمکعب صادرات گاز به اروپا دارد که براساس توافق اخیر قرار شد این میزان دو برابر شود. البته باکو با درک شرایط اتحادیه اروپا به دنبال بازی با کارت گاز در مناقشه قره باغ نیز هست تا اروپا را متقاعد به گشودن دالان زنگزور کند
نگاهی به آینده
در سه ماهه سوم سال جاری، قیمت گاز طبیعی در اروپا و قیمت LNG در آسیا به سطوح بیسابقهای افزایش یافت. افزایش قیمت گاز به کاهش تقاضا برای گاز و همچنین تغییر به سمت سوختهای دیگر مانند زغال سنگ و نفت برای تولید برق کمک کرد. همچنین افزایش قیمت گاز در برخی از اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه منجر به کمبود برق و خاموشی شده است.
به نظر میرسد آشفتگی بازار انرژی بهویژه گاز حداقل در کوتاه مدت و میان مدت ادامه داشته باشد بهطوریکه آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کرده است که بازار جهانی گاز طبیعی تا سال آینده میلادی (۲۰۲۳) با کاهش عرضه روسیه به مقصد اروپا، همچنان در تنگنا قرار خواهد گرفت.
باید توجه داشت که بازارهای گاز طبیعی در سراسر جهان از سال گذشته (۲۰۲۱) شاهد کاهش عرضه گاز بودهاند و از همین روی انتظار میرود مصرف جهانی آن در سال جاری حدود ۰.۸ درصد کاهش یابد. انتظارات در مورد مصرف جهانی گاز همراه با کاهش بیسابقه تقاضای گاز در اروپا تا حدود ۱۰ درصد در سال ۲۰۲۲ و تثبیت تقاضا در منطقه آسیا و اقیانوسیه است. همچنین پیشبینی میشود تقاضای گاز چین- بزرگترین خریدار انرژی- در سال جاری کمتر از ۲ درصد افزایش یابد که پایینترین نرخ رشد سالانه از اوایل دهه ۱۹۹۰ است.