به گزارش پایگاه اسکای نیوز صادرات سال گذشته تسلیحات آمریکا با احتساب فروش مستقیم شرکتهای دفاعی آمریکایی به کشورهای خارجی به 238 میلیارد دلار رسید. این حجم از صادرات تسلیحات به عنوان یک رکورد برای ایالات متحده به شمار می رود. لهستان، آلمان، استرالیا و جمهوری چک در میان کشورهایی هستند که در سال ۲۰۲۳، میلیاردها دلار تسلیحات را به صورت مستقیم از ایالات متحده امریکا خریداری نموده اند.
علاوه بر کشورهای اروپایی، در خارج از اروپا نیز به عنوان مثال، استرالیا ۶٫۳۵ میلیارد دلار برای خرید هواپیمای هرکولس، کره جنوبی ۵ میلیارد دلار برای جنگنده F35 و ۱٫۵ میلیارد دلار برای هلی کوپترهای شینوک و ژاپن نیز ۱٫۳۸ میلیارد دلار برای خرید هواپیمای تجسس و مراقبت هزینه نموده اند. همچنین در سال ۲۰۲۳، کانادا ۵٫۹ میلیارد دلار برای خرید هواپیمای پوسیدون و کویت نیز ۳ میلیارد دلار برای خرید سامانه دفاع موشکی و ۱٫۸ میلیارد دلار برای دریافت حمایت های تکنیکی هزینه نموده اند. این قراردادهای خرید مستقیم از امریکا به میزان ۸۱ میلیارد دلار بوده که نسبت به سال ۲۰۲۲ شاهد ۵۶ درصد افزایش است.
بررسی زمینه ها، ابعاد و پیامدهای این رکوردشکنی و صادرات تسلیحات آمریکا در سال 2023 نشان می دهد که اساسا ایالات متحده نهایتا منتفع اصلی بحران های بین المللی است. در بحران هاست که می تواند تا ماهی خود را بگیرد و به زیست خود ادامه دهد. در ادامه زمینه ها، ابعاد و پیامدهای این رکورد شکنی آورده می شود:
زمینه ها
سال 2023 در حالی تمام شد که جهان در بحران های متعددی به سر می برد. بحران هایی که برخی به دلایل پرونده های ناتمام گذشته همچنان در جریان است و برخی دیگر در حالت بالقوه قرار دارند و ظرفیت تبدیل شدن به بالفعل را نیز دارا میباشند. بحران های بین المللی محلی است که نظام بین الملل ماموریت دارد تا آن را رفع و رجوع کند. اما به نظر می رسد که حداقل نظام بین الملل کنونی همچین توانایی و اراده ای را ندارد. بنابراین نیاز است تا دولت ها و ملت ها با تکیه بر ظرفیت و توان داخلی و قدرت ملی خود در این اوضاع بسیار پیچیده و هرج و مرج بین المللی از خود و هویت خود صیانت داشته باشند. هر چند که البته مثل همیشه یک عنصر فرصت طلب پیدا می شود و از این آشفته بازار برای خود نمدی تهیه می کند. ایالات متحده آمریکا دقیقا مصداق همین فرصت طلب است که البته به باور بسیاری از اندیشمندان خود این فرصت ها را بعضا به عمد برای خود به وجود می آورد. همین است که مقام معظم رهبری نیز در تحلیل هایی واقعی و مبتنی بر حقایق بار ها ایالات متحده را مسئول به وجود آمدن این بحران ها معرفی کرده اند. بررسی نقش ایالات متحده در بحران های به وجود آمده و استمرار آن ها در طول این چند سال نیز مؤید همین مطلب است.
از جنگ اوکراین که ایالات متحده کم کم در طی دو دهه اوکراین را به سمت یک بحران رهنمون ساخت تا ادامه جنگ در سرزمین های اشغالی ایالات متحده نقش محوری و فعال دارد. در موضوع اوکراین نهایتا کار به جایی کشید که روسیه ناچار به پاسخ به تحریک آمریکایی ها در استقرار و عضویت اوکراین در ناتو شد. شعار ناتو که برقراری صلح و امنیت و ثبات در کشور های عضو است هر چند که بسیار اغوا کننده به شمار می رود اما در عمل پیوستن به ناتو به معنای بازی کردن در پازل آمریکایی هاست. چراکه دیدگاه ایالات متحده نسبت به اعضای ناتو نه یک دید همکاری مانند بلکه به حالت دید منفعت طلبانه است. در واقع ایالات متحده هدف اصلی خود از گسترش ناتو را علاوه بر نمایش قدرت جهانی و توانایی اجماع سازی بین المللی، در وابسته سازی کشورها و هم چنین دریافت پول در قبال تامین امنیت آن ها تعریف می کند. هم چنان که سایر منافعی همچون توانایی نفوذ و دخالت در نظام سیاسی کشور های عضو، به دست آوردن بازار هدف تسلیحات نظامی، وابسته سازی نظامی و امنیتی کشور ها، استفاده از منابع و جغرافیای کشور ها و غیره را نیز بدست می آورد.
در واقع ایالات متحده به پیمان نامه ناتو نه به عنوان یک توافقنامه شراکت محور بلکه به عنوان یک توافقی برای گسترش هژمونی خود نگاه می کند. در بحث موضوع جنگ اسرائیل و فلسطین نیز خواست ایالات متحده نه حل و فصل موضوع بلکه همواره به وجود آوردن یک حالت بحرانی است. دقیقا به همین خاطر است که طرح دو دولتی را نیز در موضوع اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی ارائه کرده است. بگذریم که ایالات متحده به چیزی جز منفعت شخصی و گسترش هژمونی خود فکر نمی کند که البته این هژمونی هم در ساحت های مختلف کاملا دچار آسیب و جراحات شدید شده است. ناتوانی تشکیل ائتلاف دریایی بر علیه حوثی های یمنی، شکست در برابر باز کردن تنگه باب المندب برای کشتی های اسرائیلی، ناتوانی در شکست حماس و ... تنها چند مورد از این مظهر افول قدرت هژمونی ایالات متحده آمریکاست.
ابعاد
اساساً اقتصادهای مبتنی بر فروش تسلیحات، تنها به دنبال گسترش جنگ در جهان هستند تا بر سود خود از نبود امنیت بیفزایند. ایالات متحده امریکا یکی از بزرگترین نمونه از این گونه از اقتصادها است و با وجود چنین نظام اقتصادی ، امکان برقراری صلح در جهان منتفی خواهد بود. یکی از ابعاد جالب توجه این است که فروش تسلیحات ایالات متحده عمدتا در منطقه اروپا و غرب آسیا روی داده است. به علاوه فروش تسلیحات نظامی به ژاپن و کره جنوبی. این به معنای آن است که تقریبا گستره بازار تسلیحات آمریکایی سراسر دنیاست. اما نکته حائز اهمیت تر این است که تا جای ممکن ایالات متحده می خواهد تا خود را و امنیت خود را به دور از تجهیزات نظامی نگه دارد بنابراین تمایل آن چنانی به تسلیح مکزیک یا کانادا یا کشور های آمریکای جنوبی ندارد. کما اینکه کشور های آمریکای جنوبی اغلب توسط تسلیحات ساخت روسیه و چین تجهیز می شوند.
نکته دیگر این است که عمده خریداران تسلیحات آمریکایی دولت هایی هستند که تحت تاثیر جریان رسانه ای و پروپاگاندای تبلیغاتی آمریکایی از یک دشمن همسایه خود ترس شدیدی دارند. در واقع همسایه هراسی راهبرد اصلی ایالات متحده در پیدا کردن و فروش سلاح و مهمات نظامی آمریکا به شمار می رود. به عنوان نمونه کره جنوبی و ژاپن را بخاطر کره شمالی مجبور به خرید تسلیحات نظامی کرده است یا کشور های اروپایی را بخاطر دولت فدرالیسم روسیه ملزم به خرید تجهیزات نظامی کرده است یا برخی کشور های حوزه خلیج فارس را با ایران هراسی ناچار به خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی کرده است. بنابراین راهبرد اصلی ایالات متحده در امر فروش تسلیحات و مهمات آمریکایی، به وجود آوردن یک جنگ روانی و عملیات رسانه ای برای ساختن یک دشمن فرضی و ضرورت مجهز بودن برای مقابله با این دشمن می توان عنوان کرد.
سومین مورد اما بحث سود و بهره وری بسیار بالای فروش سلاح و مهمات می باشد. عدد سرسام آور فروش 238 میلیارد دلاری ایالات متحده به تنهایی بسیار بیشتر از میزان تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشور های دنیاست. سود بسیار بالا و در عین حال بهره وری بسیار زیاد باعث شده است که ایالات متحده علی رغم وجود کمپین ها و گروه های ضد جنگ بسیار زیاد در خود دل ایالات متحده در صدد انجام چنین کاری باشد. هم چنان که برای همگان کاملا عیان است این فروش تسلیحات به کشور ها باعث به وجود آمدن یک رقابت تسلیحاتی شده و باعث می گردد تا دنیا تبدیل به یک انبار باروتی گردد که حضور افرادی همچون، هیتلر یا صدام حسین و غیره می تواند این انبار باروت را مشتعل سازد.
پیامدها
پیامد این رکورد شکنی آن است که سایر تولید کنندگان سلاح و مهمات در دنیا همانند آلمان، انگلیس، نروژ و چین و روسیه و سایرین وارد بازی رقابت برای پیدا کردن بازار هدف مناسب و افزایش خشونت در سطح نظام بین الملل و هم چنین استمرار بحران های موجود باشند. در واقع اجماع نظر برای توسعه قابلیت ها و ظرفیت های ساخت و ارائه تجهیزات نظامی با سرعت بسیار بالایی افزایش پیدا خواهد کرد. هم چنین انگیزه ها در داخل ایالات متحده برای فعالیت در عرصه ساخت و صادرات تجهیزات نظامی افزایش پیدا می کند. جدای از آن صادرات تسلیحات به کشور های مختلف باعث به هم خوردن موازنه قوا در برخی حالات می شود. هر چند که خرید صرف تجهیزات نظامی نمی تواند تولید کننده قدرت درون زا باشد و دقیقا برعکس ممکن است تبدیل به پاشنه آشیل و وابستگی نظامی و امنیتی شود اما دولت های مختلف سعی دارند تا با خرید تجهیزات نظامی به روز، هم عقب ماندگی فناوری و تکنولوژیکی خود را جبران کنند و هم چنین بازدارندگی خود را ارتقا دهند. پیامد نهایی این رکورد شکنی در صادرات تسلیحات و تجهیزات نظامی آن است که صلح جهانی در معرض از دست رفتگی جدی قرار خواهد گرفت و هم چنین بحران های بالقوه در اقصی نقاط دنیا تبدیل به بالفعل شده و نهایتا بحران های موجود نیز استمرار پیدا کنند. چرخه باطل خشونتی که برای نگه داشت آن معلوم نیست که چه باید انجام گیرد.
منابع خبر :