در طول دو دهه اخیر همواره شاهد تصمیمات سیاسی لحظهای و تحرک برانگیز از سوی ساختار سیاسی در عرصه داخلی و خارجی بودهایم. حدود یک ماه پیش این مسئله بار دیگر تکرار شد. در اصل، با توجه به نوع و شیوه سیاست ورزی رهبران آنکارا که عمدتاً واکنشی و متأثر از تحولات سیاسی داخلی، منطقهای و بین المللی میباشد؛ این نوع سیاست ورزی طبیعی است؛ لذا این بار هم بعد از عملیات طوفان الاقصی، سیاستهای داخلی و خارجی ترکیه متأثر از این روند طراحی و اجرایی میشود.
به رغم رعایت احتیاط و ملاحظات همه جانبه ترکیه در نوع سیاست ورزی در قبال بحران کنونی منطقه، کاملاً مشهود است که مسائل امنیتی و سیاسی نگرانیهایی برای رهبران آنکارا به وجود آورده است. نگرانیهایی که «دستور کار قرار گرفتن» یکی از مسائل عمیق و دیرین این کشور را سبب شد؛ به طوری که خبر «آب شدن یخ» میان ساختار سیاسی ترکیه با کُردها و دیدار با عبدالله اوجالان رهبر دربند پ ک ک در مجلس ترکیه از زبان تندروترین رهبر حزب سیاسی ملی گرای ترکیه مطرح گردید و بازتابهای داخلی و منطقه و بین المللی آن تاکنون ادامه دارد.
از همان اول، خیلی از کارشناسان و صاحب نظران سیاسی این موضوع را یک تاکتیک از سوی دولت حزب عدالت و توسعه برای عبور از بحرانهای نوظهور و بهره برداری برای تحقق بخشیدن به یک حیله سیاسی داخلی قلمداد کردند؛ شواهد و قرائن موجود روزهای گذشته هم مؤید این نوع نگاهها میباشد چراکه در طول روزهای گذشته تعدادی از شهرداران متعلق به حزب کُردی دموکراسی و برابری (DEM) اخراج شدند. به طوری که اخیراً عبدالقادر سلوی یکی از رونامه نگاران مشهور وابسته به ساختار حاکم در یادداشتی از برکناری قریب الوقوع ۳۸ تن از شهرداران منتخب مردم در کردستان ترکیه به اتهام رابطه با پ ک ک خبر داد؛ بنابراین موضوع پیچیدهتر از آن است که در سیاستهای اعلانی حکومت ترکیه و اظهارنظرهای برخی افراد و شخصیتهای سیاسی مطرح میشود.
مهمترین مسائل خارجی نگران کنندهای که ترکیه را وادار به ورود به زخم دیرین مسئله کُرد در این بازه زمانی حساس کرده است، عبارتند از:
۱. نگرانیهای امنیتی و سیاسی به جهت احتمال وقوع جنگ منطقهای و بین المللی
رهبران آنکارا نگران بحرانی شدن تحولات منطقه و کشیده شدن جنگ به عراق و سوریه و نهایتاً ترکیه است. با توجه به نفوذ و جایگاه کردها، در منطقه و ارتباطات پشت پرده برخی از رهبران کردها با رژیم صهیونیستی، بعید نیست از این پتانسیل علیه منافع سیاسی- امنیتی و حتی تمامیت ارضی ترکیه بهره برداری شود؛ لذا رهبران آنکارا بر این تصورند که با اقناع رهبر پ ک ک، میتوانند حداقل بخشی از این تهدید را خنثی کنند.
۲. نگرانیهای امنیتی در خصوص طرحهای اقتصادی و ترانزیتی
ترکیه در طی سالهای گذشته (به ویژه بعد از سالهای ۲۰۱۵ و بحران پارک گزی و کودتای نافرجام ۲۰۱۶) به دلیل تغییر نسبی سیاست خارجی و عدم همراهی با برخی سیاستهای توسعه طلبانه جهان غرب و بالعکس همراهی با سیاستهای منطقه ای، دچار برخی تنگناهای ژئوپلیتکی شده است. همچنین شکست دولت ترکیه در تحقق سیاستهای توسعه طلبانه در سوریه و عراق بعد از تحولات بیداری اسلامی- بهار عربی، عملاً ترکیه در جهان شرق و عرب هم با موانع گستردهای مواجه شده بود. اما تحولات اخیر یعنی رخدادهای بعد از ۷ اکتبر، بازگشت دوباره ترکیه به مدار سیاسی منطقه را سبب شده است؛ ترکیه بار دیگر فرصت احیاء روابط با کشورهای جهان عرب را به دست آورده است. لذا، با عادی سازی روابط با کشورهای عربی ترکیه تلاش میکند گروههای واسطهای و دخیل در این فرایند را با خود همراه سازد تا این بار با همراهی همه دولتها و جریانهای سیاسی امنیت پایداری برای طرحهای اقتصادی و ترانزیتی فراهم گردد. پروژه کریدور راه توسعه که از سوی ترکیه در عراق دنبال میشود، یکی از موضوعات مهمی است که رهبران آنکارا تلاش دارند تا سال ۲۰۲۸ فازل اول این پروژه را کلید بزنند؛ بنابراین عادی سازی روابط با جهان عرب و صلح با کردها دو مکانیسم مهمی هستند که ترکیه برای تحقق منافع اقتصادی و ترانزیتی خود در غرب آسیا نیاز دارد.
در خصوص مهمترین مسائل داخلی نگران کنندهای که رهبران آنکارا را وادار به ورود به مسئله کُرد کرده است، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- نگرانیهای امنیت داخلی به جهت احتمال سرایت بحران منطقهای به داخل مرزهای ترکیه
دولتمردان ترکیه همانطور که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور بارها تکرار کرده است معتقدند که رژیم صهیونیستی به دنبال کشاندن جنگ به کل منطقه و تحقق رویای اسرائیل بزرگ است. رویایی که تمامیت ارضی ترکیه را هم تحت الشعاع قرار میدهد؛ لذا ترکیه برای رهایی از این تهدید، نیازمند همراهی و وحدت همه اقوام و جریان های سیاسی است. بدین منظور پروسه صلح و آشتی با کردها بار دیگر از سوی ساختار سیاسی مطرح شد؛ موضوعی که تاکنون با، اما و اگر به مسیر خود ادامه میدهد و علی الحساب نتیجه قابل توجهی هم نداشته است.
۲- نگرانیهای انتخاباتی و تغییر قانون اساسی
بعد از شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات شهرداریها در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۲۴، رهبران این حزب همواره به دنبال راه حلی برای عبور از این بحران و افزایش مشروعیت و مقبولیت شان در جامعه هستند. به نظر میرسد روند کنونی چندان رضایت بخش نیست و نظرسنجیها هم نشانگر تضعیف مشروعیت پیوسته این حزب و حتی شخص رجب طیب اردوغان است؛ لذا تنها راهی که میماند «تغییر قانون اساسی» است؛ تغییری که میتواند هم آقای اردوغان را بار دیگر در مدار سیاست نگه دارد و بار دیگر در سال ۲۰۲۸ نامزد انتخابات ریاست جمهوری کند؛ هم اینکه تغییر در مفاد قانون اساسی به منظور حذف برخی احزاب و جریانهای سیاسی و همچنین تغییر در شیوه برگزاری انتخابات نظیر حذف برگزاری انتخابات برای شهرداریها و ... ضروری است؛ لذا همراهی برخی از جامعه کردی و احزاب وابسته به آنها میتواند رأی و حمایت لازم را برای این موضوع فراهم کند.
۳- نگرانیهای تاریخی و هویتی
به نظر میرسد تحولات منطقه چندان خوشایند رهبران آنکارا و حتی برخی از جریانهای سیاسی و دینی نیست و این موضوع نگرانیهای تاریخی و هویتی را بار دیگر زنده کرده است؛ لذا برخی از صاحبن ظران سیاسی بر این باورند رهبران آنکارا از تقویت جایگاه محور مقاومت و تأثیرات هویتی و تاریخی جهان تشیع نگرانند. مباحث رقابت و درگیری میان امپراتوری صفوی و عثمانی بار دیگر در برخی اذهان تداعی میشود.