
بر اساس برخی برآوردها، قبل از شروع جنگ داخلی در سوریه در سال ۲۰۱۱، علویها ۱۰ تا ۱۳ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدادند. جامعه علوی عمدتاً در لاذقیه و طرطوس و همچنین در شهرهای بزرگ دمشق و حمص واقع شده است. از منظر تاریخی، کشورهایی که علویان در آن زندگی میکنند سوریه و ترکیه هستند. وقتی صحبت از اقلیتها در سوریه میشود، یکی از اولین جوامعی که به ذهن میرسد علویان هستند. علویهای سوریه نگران هستند که ماهیت هویتی علویگری دولت بشار اسد، برای آنها مشکلاتی ایجاد کند؛ لذا از دولت انتقالی سوریه میخواهند با تفاهم فراجناحی به وظایف خود عمل کند و علیه علویها تبعیض قائل نشود. در این راستا جمعی از رهبران جامعه علوی سوریه در قالب «گردهمایی علویان مسلمان» اولین جلسه خود را در مسجد امام حسین (ع) در شهر طرطوس در اول ژانویه ۲۰۲۵ برگزار کردند و بیانیه ۱۵ مادهای منتشر شد.
اگرچه احمد الشرع، رهبر دولت انتقالی که با نام رمز خود محمد الجولانی نیز شناخته میشود، همواره تأکید کرده است که «در سوریه جدید، هیچ کس حق ندارد گروه دیگری را از بین ببرد.»؛ اما به نظر میرسد رویکرد دولت موقت با علویان، «نگرش واقعی آن نسبت به تساهل مذهبی، عدالت و دولتسازی» را آشکار خواهد کرد. البته این نگرش تساهل گرا تنها به مسئله سرکوب و کشتار محدود نخواهد بود؛ بلکه همانطور که رهبران جامعه علوی سوریه در بیانیههای خود به آن تأکید دارند «حاکمیت قانون در چارچوب حقوق بین الملل و اصول حقوق بشر» یک معیار مهم و اصلی در ارزیابی رویکرد و عملکرد دولت جدید خواهد بود.
به هر تقدیر، به نظر میرسد تا زمان اتمام دوران گذار، تدوین قانون اساسی فراگیر و تثبیت ساختار جدید، جامعه علوی همانند دیگر اقلیتهای موجود در کشور سوریه، روزگارشان را با نگرانیها و ترس و تبعیض سپری کنند. همچنین، مطالبه گری قانونی و مدنی و تعامل و پیوستگی با جامعه میانه رو و محب اهل بیت (ع) اهل سنت سوریه، میتواند برای حفظ هویت جامعه علوی و تحقق حقوق شهروندی شان مؤثر و نقش آفرین باشد و به تبع آن از میزان اضطرابها و تبعیضهای احتمالی بکاهد.
در پایان، اشاره به این موضوع مهم است که [همانطور که اخیراً در بیانیههای رهبران علوی سوریه به آن توجه و تأکید شده است]، اگرچه اغلب گفته میشود «علویان از قدرت گرفتن خانواده اسد سود بردند»، اما با نگاهی به گذشته، به نظر میرسد اینطور نبوده و گزارهای کامل نیست. بر اساس گزارش منتشر شده توسط آژانس پناهندگی اتحادیه اروپا (EU) در فوریه ۲۰۲۳، این استدلال که همه علویها در شرایط خوبی تحت حکومت اسد زندگی میکنند، صحت ندارد. متن مورد بحث شامل این ارزیابی است که «فعالان علوی اپوزیسیون توسط نیروهای دولتی مورد بازداشت و شکنجه قرار میگیرند».
همچنین علویان سوریه نیز تحت تأثیر جنگ داخلی که ۱۳ سال به طول انجامید، آسیب جدی دیدند. بر اساس دادههای اتحادیه اروپا، ۶۰ تا ۷۰ درصد مردانی که در شهرها و روستاهایی زندگی میکنند که جمعیت آنها عمدتاً علوی هستند، در جنگ کشته یا مجروح شدهاند.
نظرسنجیهای عمومی همچنین نشان میدهد که بسیاری از علویها در سوریه در دوره اسد با مشکلاتی مواجه بودند. مطالعهای که توسط بنیاد کنراد آدناور (KAS) مستقر در آلمان در اوایل سال ۲۰۲۴ انجام شد، نشان داد که علویهای سوری باید با مشکلات اقتصادی مشابهی مانند سایر سوریها دست و پنجه نرم کنند، مگر اینکه بخشی از نخبگان کوچک سوری باشند.
شایان ذکر است بند ۳ بیانیه رهبران علوی سوریه که در سطور فوق به آن اشاره شد هم، به این موضوع چنین اشاره میکند «دولت قبلی سوریه به هیچ وجه «رژیم اقلیت علوی» نبود؛ همه اجزای مردم سوریه را شامل میشد. جماعت علوی بیش از هر کس دیگری از شیوههای طرد، ظلم و ستمگری آسیب دیده است».
بخش فوق، بدین منظور اشاره شد که متأسفانه به دلیل تحرکات برخی از جریانهای ملی گرا و اسلامگرایان رادیکال در کشور سوریه و برخی کشورهای منطقه همواره عبارت «علویگری دولت بشار اسد» بی پروا انعکاس داده میشود و به نوعی قصد تزریق سیاست مذهبگرایانه و تشدید تسویه حسابهای هویتی و فرقه گرایانه در منطقه دارند. این در حالی است که همانطور که اشاره شد دولت بشار اسد تماماً علوی نبود.
در نهایت باید گفت که آینده مردم سوریه در مذاهب و قومیتهای مختلف، ایجاد محور مقاومتی خواهد بود که به تعرضات دشمنانی از جمله رژیم صهیونیستی که اکنون خاک آن را اشغال کرده اند پاسخ خواهند داد و استقلال و قدرت را به سوریه بازخواهند گرداند.