با تغییر نظام درسوریه، به نظر می رسد خاورمیانه به دوره جدیدی از بی ثباتی و تفرقه وارد شود که آثار آن کشورهای منطقه را هم دربرخواهد گرفت. اولین نشانه این بی ثباتی و تنش از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری جدید آمریکا کلید زده شد: پیشنهاد «مهاجرت اجباری فلسطینیان به اردن و مصر»!
اگرچه مصر، اردن و دیگر کشورهای عربی به شدت با این پیشنهاد مخالفت کردهاند، اما ترامپ بر آن تاکید دارد. علاوه بر این، او مطمئن است که پیشنهاد او پذیرفته خواهد شد. دلیل ساده است زیرا به عقیده ترامپ: «آنها آن را خواهند پذیرفت زیرا ما کارهای زیادی برای آنها انجام داده ایم حالا نوبت آنهاست!».
فلسطینی ها برای اولین بار در سال 1967 از سرزمین خود به اردن تبعید شدند. پس از خروج از اردن در سال 1970 در جریان جنگ داخلی معروف به سپتامبر سیاه، آنها در سال 1982 از لبنان به تونس فرستاده شدند، جایی که سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) به رهبری عرفات به مبارزه خود علیه اسرائیل ادامه داد. پس از آن، حملات تروریستی موساد در درجه اول در اروپا و در سراسر جهان ادامه یافت که تاکنون ادامه دارد.
در جریان این تبعید، اردن توانست از کشور خود محافظت کند با وجود اینکه بهای سنگینی پرداخت، اما لبنان چندان خوش شانس نبود، جنوب آن توسط اسرائیل و شمال آن در اشغال سوریه بود. در سالهای بعد حزبالله در جنوب لبنان مستقر شد و وارد جنگ نیابتی با اسرائیل شد که تا امروز ادامه دارد.
به نظر می رسد همان بازی، یک بار دیگر به نمایش گذاشته خواهد شد؛ اخراج فلسطینی ها از سرزمینشان طرحی است که در گذشته آزمایش شده و نه تنها برای فلسطین و فلسطینی ها بلکه برای سایر کشورهای منطقه به ویژه اردن و لبنان نیز فاجعه به بار آورده است و آثار آن تا امروز ادامه دارد. این فقط بی ثباتی، جنگ و کشتار را در کل مغرب و مشرق تا تونس به ارمغان آورده است. به نظر می رسد امپریالیسم تصمیم گرفته یک بار دیگر همان بازی را به نمایش بگذارد.
با ورود اردن و مصر به درگیری داخلی و آشفتگی پس از سوریه، دو مانع دیگر بر سر توسعه طلبی اسرائیل و امپریالیسم آمریکا در خاورمیانه برداشته خواهد شد. آن وقت ناگزیر است که نوبت به ترکیه برسد. تحولات ایجاد یک دولت کُردی در خاورمیانه، با دو عملیات آمریکا در عراق و مداخله سوریه توسط هیئت تحریر الشام با حمایت ترکیه، نیاز به صحبت زیادی ندارد. سیاست و راهبرد ترکیه در تحولات نوظهور منطقه مهم است؛ چراکه ترکیه طی حداقل دو سه دهه اخیر با سیاست های امپریالیستی جهان غرب همراهی کرده است؛ بنابراین بعید نیست از رهبران آنکارا هم بخواهند با سیاست جدید غربی ها همراهی کند! اگرچه همانند گذشته مسئولین این کشور مخالفت خودشان را ابراز داشتند، اما از حرف تا عمل فاصله بسیار است.
نکته پایانی اینکه، دولتمردان آنکارا باید هوشیار باشند که منافع حیاتی ترکیه دور ماندن از درگیری ها در منطقه است. همانطور که در سطور فوق اشاره شد، نقش جدید منطقه هنوز در حال ترسیم است و بعید نیست با اجرایی شدن پیشنهاد جدید مهاجرتی ترامپ، آثار و تبعات آن کشورهای منطقه به ویژه ترکیه را هم درگیر کند. دلخوشی های کوتاه مدت تحولات سوریه به مثابه تله ای است که ممکن است ترکیه را بار دیگر فریب دهد؛ همانند تحولات عربی در سالهای 2010 - 2011، که زمینه به قدرت رسیدن محمدمرسی به مثابه یار نوین و سنگین وزن جریان اخوانی را فراهم کرد و رهبران حزب عدالت و توسعه دچار اشتباهات محاسباتی شدند و تا همین اواخر از معادلات کشور مصر عملاً حذف شدند.