
اخیراً شاهد تحولات عظیمی در منطقه بودهایم، از جمله تغییرات در لبنان و غزه، و همچنین ریاستجمهوری ترامپ. این تحولات هم در سطح منطقه و هم در نظام بینالملل پیچیدگیهای خاص خود را دارند. با توجه به این تحولات و سیاستهای آمریکا درقبال منطقه و همچنین سناریوهای مقابله با آن،، بر آن شدیم مصاحبهای را با جناب آقای دکتر حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین الملل صورت داده و پیرامون این موضوع برخی سوالها پرسیده شود.
خبرنگار: اخیراً منطقه شاهد تحولات پیچیدهای بوده است؛ از وضعیت لبنان و غزه گرفته تا شهادت سید حسن نصرالله و تحولات ریاستجمهوری آمریکا. این تغییرات چه معنا و مفهومی دارند و چگونه میتوان آنها را تحلیل کرد؟
استاد حنیف غفاری: یکی از چالشهای اساسی ما در تحلیل تحولات سیاست خارجی، چندگانگی در توصیف صحنه است. درک درست از تغییرات بینالمللی و منطقهای مستلزم داشتن یک چارچوب تحلیلی دقیق و شناخت عمیق از بازیگران و متغیرهای تأثیرگذار است. امروز با تحولاتی روبهرو هستیم که هم ساختار نظام بینالملل را متأثر کرده و هم بر معادلات قدرت در منطقه تأثیر گذاشته است.
عبور از افق برجام: بنبست یا مسیر جدید؟
خبرنگار: در دو ماه اخیر مذاکراتی میان ایران و سه کشور اروپایی (آلمان، انگلیس و فرانسه) انجام شده است. این مذاکرات به چه سمت و سویی رفته و چشمانداز توافق هستهای چیست؟
استاد غفاری: برجام دیگر برای هیچیک از طرفین، چه ایران و چه اروپا، جذابیت سابق را ندارد. ایران حاضر به توقف غنیسازی ۶۰ درصدی نیست و طرف غربی نیز طبق برنامهریزیهای شورای امنیت سازمان ملل باید در اکتبر ۲۰۲۵ تمامی تحریمها را لغو کند. اما آنچه غرب در پی آن است، چیزی فراتر از توافق هستهای است. آنها میخواهند مذاکرات جدیدی را پیش ببرند که علاوه بر مسئله هستهای، شامل سه محور دیگر نیز باشد:
۱. مسئله موشکی ایران
۲. حقوق بشر و بهویژه حقوق زنان
۳. نقش منطقهای ایران
اروپا و آمریکا به دنبال توافقی هستند که در آن، تمام ابزارهای بازدارنده ایران محدود شود، اما چنین هدفی از سوی جمهوری اسلامی ایران بههیچوجه پذیرفتنی نیست.
راهبرد غرب در منطقه: مقاومت بدون سلاح؟
خبرنگار: به مسئله مقاومت و فشارهای منطقهای بر آن اشاره کردید. استراتژی غرب در این زمینه چیست؟
استاد غفاری: کلیدواژه جدیدی که غرب به دنبال آن است، "مقاومت بدون سلاح" است. آنها میخواهند گروههای مقاومت مانند حزبالله لبنان، انصارالله یمن و حشدالشعبی عراق تنها بهعنوان جریانهایی هویتی و فرهنگی باقی بمانند، بدون آنکه در حوزه نظامی و امنیتی قدرتی داشته باشند.
نمونهای از این فشارها را میتوان در موضعگیری دولت عراق مشاهده کرد، جایی وزیر امور خارجه این کشور، تحت فشارهای غربی به دنبال خلع سلاح حشدالشعبی است. در لبنان نیز پس از سال ۲۰۰۷، دولتهای حریری و پس از آن، رئیسجمهور جوزف عون و نخستوزیر نواف سلام، بیش از هر زمان دیگری مخالف جریان مقاومت هستند.
مسئله موشکی ایران: خطوط قرمز جمهوری اسلامی
خبرنگار: غرب تا چه اندازه بر برنامه موشکی ایران متمرکز شده است؟
استاد غفاری: استراتژی غرب در حوزه موشکی بر سه محور متمرکز است:
۱. محدود کردن برد موشکهای ایران به زیر ۱۸۰۰ کیلومتر
۲. ممنوعیت آزمایش موشکهای بالستیک
۳. افشای مراکز مخفی موشکی ایران
این در حالی است که توانمندی موشکی، یکی از اصلیترین مؤلفههای بازدارندگی جمهوری اسلامی محسوب میشود و از همین رو، ایران هیچگاه حاضر به مذاکره در این خصوص نبوده و نخواهد بود.
حقوق بشر و تغییر سبک زندگی در ایران
خبرنگار: موضوع دیگری که در راهبردهای غرب دیده میشود، مسئله حقوق بشر است. آیا این مسئله بهانهای برای اعمال فشارهای سیاسی است؟
استاد غفاری: دقیقاً. غرب مسئله حقوق بشر را بهعنوان ابزاری برای مداخله در امور داخلی ایران به کار میگیرد. هدف نهایی آنها تغییر سبک زندگی در ایران است تا از این طریق بر زیست سیاسی و حتی ماهیت نظام تأثیر بگذارند. در واقع، آنها بهدنبال مهندسی اجتماعی و ایجاد تغییرات فرهنگی هستند که نهایتاً بتواند بسترهای فشار سیاسی را فراهم کند.
راهبرد ایران در برابر مهار حداکثری غرب
خبرنگار: در شرایط فعلی، ایران چه استراتژیای در برابر فشارهای غرب اتخاذ کرده است؟
استاد غفاری: رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که جمهوری اسلامی ایران هرگونه توافقی را که در راستای مهار حداکثری باشد، نمیپذیرد. سه خط قرمز اصلی ایران در مذاکرات هستهای به شرح زیر است:
۱. حفظ زیرساختهای غنیسازی ۶۰ درصدی
۲. کسب امتیازات بیشتر نسبت به دادههای ارائهشده در مذاکرات
۳. رفع تحریمها با معیارهای عملیاتی و کمی، نه تعلیق و وعدههای مبهم
در مورد توان موشکی نیز، ایران اصل مذاکره را رد کرده است؛ زیرا این توانمندی یکی از اصلیترین مؤلفههای بازدارندگی کشور است.
بهرهبرداری ایران از شکافهای ژئوپلیتیکی
خبرنگار: با توجه به تحولات بینالمللی، زمین بازی ایران در شرایط کنونی کجاست؟
استاد غفاری: یکی از راهبردهای کلیدی ایران، بهرهگیری از درگیریها و شکافهای ژئوپلیتیکی میان بازیگران جهانی و منطقهای است. نمونه بارز آن را میتوان در پرونده سوریه مشاهده کرد. در این بحران، یک بلوک شامل قطر و ترکیه از گروههای مسلح جولانی حمایت میکند، زیرا آنها ریشههای فکری مشترکی در اخوانالمسلمین دارند. در مقابل، امارات و عربستان نگران افزایش نفوذ ترکیه در سوریه هستند و به دنبال تقویت موقعیت خود در منطقهاند. در این میان، مصر و اردن نیز با توجه به حساسیتهای داخلی خود، نسبت به گسترش نفوذ اخوانالمسلمین در سوریه محتاطاند. ایران با درک این شکافها و استفاده هوشمندانه از آنها، توانسته است معادلات منطقهای را به نفع خود تغییر دهد.
نظم نوین جهانی و آینده آمریکا
خبرنگار: برخی تحلیلگران معتقدند که آمریکا در مسیر افول قرار دارد. نظر شما در این مورد چیست؟
استاد غفاری: یکی از نشانههای افول آمریکا، ظهور ترامپ و شکاف عمیقی است که میان جمهوریخواهان و دموکراتها ایجاد شده است. امروز، رقابت سیاسی در واشنگتن از سطح یک رقابت معمولی عبور کرده و به مرحله نفرت و انزجار متقابل رسیده است.
در این میان، سیاستهای ترامپ نیز نظم نوین جهانی را تحت تأثیر قرار داده است. او حتی به متحدان دیرینه آمریکا مانند کانادا، مکزیک، اتحادیه اروپا و تایوان نیز رحم نکرده و با اعمال تعرفههای سنگین، روابط تجاری و سیاسی را دچار تنش کرده است.
ترکیب قدرت سخت و دیپلماسی هوشمندانه
خبرنگار: در پایان، چه راهکاری را برای مقابله با فشارهای غرب پیشنهاد میکنید؟
استاد غفاری: تلفیق قدرت سخت (توان نظامی و هستهای) با قدرت نرم (دیپلماسی هوشمندانه) رمز موفقیت ایران در منطقه و جهان است. حفظ بازدارندگی موشکی و هستهای، در کنار بهرهگیری از فرصتهای دیپلماتیک و مدیریت منازعات منطقهای، راهبردی است که ایران را در برابر فشارهای غرب مقاوم نگه خواهد داشت.