
در شرایطی که تحولات یمن و درگیریهای میان غرب و رژیم صهیونیستی با انصارالله در صدر اخبار منطقه قرار دارد، برخی رسانههای غربی و عربی اعلام کردهاند مزدوران وابسته به امارات متحده عربی و وفاداران به دولت سابق یمن، ائتلاف جدیدی شکل داده و قصد دارند به پایتخت و قلمرو سرزمینی که در کنترل نیروهای انصارالله است حمله کنند.
در این میان، نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال تاکید کرده که این مزدوران که شامل نیروهایی، چون جدایی طلبان جنوب یمن هستند، به دنبال بسیج دست کم ۸۰ هزار نیرو جهت حمله به انصارالله هستند. در گزارش این رسانهها هدف اصلی این نیروها که تحت حمایت آمریکا هستند، تصرف بندر راهبردی الحدیده است که در سالهای اخیر نقش حیاتی در تأمین تسلیحات و درآمدهای اقتصادی انصارالله داشته است.
پیش از این، نشریه بلومبرگ هم خبر داده بود که حدود یک ماه پس از شروع حملات هوایی تحت رهبری آمریکا علیه یمن، نیروهای یمنی مخالف حوثیها جهت حمله و بیرون راندن این گروه از سواحل دریای سرخ وارد مذاکره با آمریکا و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شدهاند. در این راستا، پیمانکاران امنیتی آمریکایی در زمینه طراحی عملیات زمینی به نیروهای مخالف یمنی مشاوره دادهاند. به ادعای این نشریه، هدف بعدی پیشروی زمینی در سایه عملیات هوایی غرب، برای بازپس گیری پایتخت صنعا میباشد.
با این حال، اینگونه خبرها هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و به گفته برخی مقامات عدن، هر چند مذاکرات در جریان است، اما هنوز تصمیم نهایی برای حمله فراگیر به انصارالله اتخاذ نشده است.
این در حالی است که مقاومت یمن همچنان تهدیدات و عملیاتهای خود را در دریای سرخ علیه منافع غرب و اسرائیل ادامه داده و آمریکا و انگلیس هم کم و بیش به بمباران مواضع انصارالله در صنعا و سایر مناطق میپردازند. حملاتی که هدف اصلی آن تضیف توان نظامی و حتی المقدور ترور رهبران ارشد انصارالله یمن میباشد.
تصور آمریکا و متحدانش این است که طی حملات اخیر به یمن با استفاده از سنگینترین بمباران ها، مقاومت یمن ضعیف شده و اکنون بهترین زمان است که مزدوران و متحدان منطقهای نظیر امارات، به انصارالله و قلمرو سرزمینی تحت کنترل آن حمله کنند و به زعم خود تکلیف مقاومت یمن را یکسره کنند.
در مقابل، مقاومت اسلامی یمن اعلام کرده به رغم آنکه پرهیز از جنگ داخلی همچنان در اولویت است؛ اما در صورت لزوم آمادگی مقابله با شورشیان و تروریستها را دارد و هیچ ابایی ندارد که علاوه بر تقابل کنونی با آمریکا و رژیم صهیونیستی، به جنگ در جبهه داخلی بپردازد.
در این حال، به دلیل مواضع فعال انصارالله یمن در حمایت از ملت و مقاومت فلسطین، این جبنش توانسته حداقل نیم میلیون شبه نظامی را بسیج کند؛ لذا علاوه بر تجربه طولانی نبرد و دارا بودن تسلیحات و تجهیزات کافی، از نیروی انسانی قابل توجهی برای هر گونه نبرد زمینی برخوردار میباشد.
از طرفی، تجربیات تاریخی نشان دادهاند که تشدید حملات علیه مقاومت یمن، بیش از آنکه به تضعیف این جنبش بینجامد عملاً آن را قویتر میکند. نمونه بارز این تجربه میدانی، حمله فراگیر هشت ساله ائتلاف سعودی علیه انصارالله بود که دست آخر به عقب نشینی و اعتراف ضمنی سعویها به شکست در یمن انجامید.
از این منظر، حمایت بازیگرانی نظیر امارات یا عربستان سعودی از شورشیان در حمله مجدد علیه مقاومت یمن، بیشترین خسارت را برای آنها به همراه خواهد داشت؛ زیرا مقاومت یمن نشان داده که از امکانات قابل توجهی از جمله موشکهای پیشرفته و پهپادهای دقیق برای ضربه زدن به اهداف و منافع راهبردی این کشورها برخوردار است و اقدامات آنها علیه خود را بدون پاسخ نخواهد گذاشت.
یک نمونه حملات انصارالله به تاسیسات نفتی آرامکو در قلب عربستان در سال ۲۰۱۹ بود که موجب قطع شدن روند صادرات نفت عربستان شد. قطعا تکرار چنین تجاربی در صورت برافروخته شدن یک جنگ جدید، دور از ذهن نیست.
این را هم باید در نظر بگیریم که عربستان سعودی به ویژه پس از امضای پیمان آشتی با جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۲۳، تمایلی به ورود به بحرانهای منطقهای ندارد و با توجه به خط مشی محمد بن سلمان شاهزاده سعودی در اتحاذ سیاستهای توسعه محور، بیش از هز زمانی نیازمند آرامش در سطح منطقه میباشد. به همین دلیل است که ریاض تا کنون با این طرح محتاطانه برخورد کرده و هوز چراغ سبزی نشان نداده است.
با این حال تحریکات آمریکا و اسرائیل همچنان علیه کشورهای عربی ادامه دارد و در این میان، به نظر میرسد امارات متحده عربی که رسماً تبدیل به متحد رژیم صهیونیستی شده است، آماده ماجراجوییهای جدید علیه محور مقاومت میباشد.
در نهایت باید گفت دولت دونالد ترامپ از زمانی که به اریکه قدرت در کاخ سفید دست یافت، سیاست حذف یا تضعیف محور مقاومت در منطقه را در پیش گرفته و اینک با قویترین حلقه مقاومت یعنی یمن مواجه شده و پس از آنکه دریافت از طریق حملات هوایی قادر به از میان بردن انصارالله نیست، تلاش دارد این سیاست را از طریق مزدوران داخلی و متحدان منطقهای دنبال کند. در واقع، دولت ترامپ با ادعاهای گزاف نتوانسته از پس رزمندگان یمنی برآید و این به منزله یک رسوایی بزرگ برای وی و دولتش محسوب میشود.
از طرفی، دولت ترامپ این روزها مشغول مذاکره غیر مستقیم با جمهوری اسلامی ایران در موضوع هستهای میباشد و به طور طبیعی، هر گونه دستاورد نظامی و میدانی علیه محور مقاومت را به مثابه اهرم فشاری علیه رقیب خود قلمداد میکند.
شاید جمع بندی دولت ترامپ در معادله یمن این است که گمان میکند میتواند سناریویی را که در سوریه رخ داد در یمن نیز تکرار کند؛ اما گویی نمیداند که میان سوریه و یمن تفاوتهای بسیاری وجود دارد و جریان مقاومت در این کشور که دارای انگیزه اعتقادی بالا و پشتوانه گسترده مردمی و نیز حضور گروههای قدرتمندی مانند انصارالله میباشد، به هیچ وجه به دشمن اجازه اجرای سناریوی براندازی از طریق تحرکات نظامی را نمیدهد.