
حادثه تروریستی اخیر در منطقه گردشگری پهلگام، بار دیگر روابط هند و پاکستان را به مرحلهای حساس کشانده است. دهلینو بهصراحت اسلامآباد را مقصر معرفی کرده و در واکنش، موضعی سختگیرانه اتخاذ کرد. پاسخ متقابل پاکستان، این بحران را وارد مرحلهای راهبردی کرد و تنش میان این دو کشور تشدید یافت. آتش بس به وجود آمده میان دو کشور نیز به صورت پیاپی نقض شده است. در این راستا بر آن شدیم مصاحبهای را با جناب آقای دکتر اسماعیل باقری، کارشناس مسائل شرق آسیا صورت داده و پیرامون این موضوع برخی سوالها پرسیده شود.
۱. دلایل شروع تنشهای نظامی اخیر بین هند و پاکستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
حمله نظامی اخیر هند به پاکستان ریشه در عوامل متعددی دارد. نخست، حادثه تروریستی پهلگام به عنوان جرقه اصلی این دور از تنشها عمل کرد و هند، پاکستان را مسئول آن دانست. دوم، اختلافات ریشهای و تاریخی بین دو کشور بر سر مسئله کشمیر، تعیین خطوط مرزی و مسائل دیگر از زمان استقلال همچنان به قوت خود باقی است و بستر دائمی برای درگیریها فراهم میکند. سوم، مسئله تروریسم و فعالیت گروههای افراطی در مرزهای دو کشور و اتهامات متقابل در خصوص حمایت از این گروهها، عامل تشدیدکننده مهمی است. چهارم، رقابتهای منطقهای به ویژه در افغانستان و تلاش هر یک برای نفوذ در این کشور، به تنشها دامن میزند. پنجم، رقابت تسلیحاتی فزاینده میان دو قدرت هستهای و در نهایت، دخالت و رقابت بازیگران فرامنطقهای که معادلات منطقهای را پیچیدهتر کرده است.
۲. اهداف هند از آغاز حمله نظامی چه بود؟
به نظر میرسد اهداف هند از این حمله نظامی چندگانه باشد. نخست، واکنش نشان دادن به حادثه تروریستی پهلگام و ارسال پیامی قاطع به پاکستان مبنی بر عدم تحمل چنین اقداماتی. دوم، هدف قرار دادن زیرساختهای گروههایی در مناطق کشمیر تحت کنترل پاکستان که هند آنها را تروریستی میداند. سوم، زهرچشم گرفتن از پاکستان و نشان دادن آمادگی نظامی خود. نکته چهارم این که با توجه به رقابت در افغانستان، این اقدام میتواند تلاشی برای محدود کردن نفوذ پاکستان و نشان دادن قدرت هند در منطقه باشد. پنجم، با توجه به فضای داخلی هند، این اقدام میتواند رضایت افکار عمومی و گروههای ملیگرا را نیز به همراه داشته باشد. هند اعلام کرده که عملیاتش "متمرکز و حساب شده" بوده و هدف آن افزایش درگیری نبوده است، اما در عمل، این اقدامِ نظامی تنشها را به شدت افزایش داده است.
۳. ۳. تحلیل شما از رویکرد و مواضع بازیگران بینالمللی، به ویژه آمریکا، در قبال این تنشهای اخیر چیست؟
آمریکا در اظهارات علنی خود خواستار خویشتنداری از سوی هند و پاکستان شده و این درگیری را تأسفبار خوانده است. با این وجود، ملاحظه راهبرد کلان واشنگتن در منطقه نشان میدهد که رویکرد این کشور چندوجهی است. از یک سو، آمریکا به دنبال تقویت روابط استراتژیک با هند در چارچوب ائتلافهایی نظیر «کواد» و راهبرد «هند-پاسیفیک» به منظور مقابله با نفوذ فزاینده چین در منطقه است. این امر میتواند به طور ضمنی از موضع هند در برابر پاکستان حمایت کند.
از سوی دیگر، برخی تحلیلها بر این باورند که آمریکا ممکن است از تداوم یک سطح مشخص از تنش کنترلشده بین هند و پاکستان به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود در منطقه بهرهبرداری کند. برای مثال، حفظ بیثباتی نسبی میتواند کشورهای عربی را به وابستگی بیشتر به حمایتهای امنیتی آمریکا سوق داده و آنها را در جبهه واشنگتن در برابر دیگر تهدیدات منطقهای، از جمله ایران، نگه دارد. به عبارت دیگر، رقابتهای بینالمللی و تلاش آمریکا برای ایجاد و حفظ ائتلافهای منطقهای میتواند به طور غیرمستقیم بر پویاییهای این درگیری و مواضع طرفین تأثیرگذار باشد.
۴. مواضع روسیه و چین در قبال این بحران چگونه ارزیابی میشود؟ با توجه به روابط نزدیک آنها با طرفین درگیر، چه رویکردی را اتخاذ کردهاند؟
در خصوص موضع چین، با در نظر گرفتن روابط نزدیک و راهبردی این کشور با پاکستان، انتظار میرود که پکن ضمن دعوت قاطعانه طرفین به خویشتنداری و کاهش فوری تنشها، نگرانی عمیق خود را از این درگیریها ابراز کند و بر اهمیت حیاتی ثبات منطقهای تاکید نماید. چین به طور سنتی از پاکستان در مجامع بینالمللی حمایت کرده و در این بحران نیز احتمالاً بر ضرورت یافتن راه حل مسالمتآمیز و اجتناب از هرگونه اقدام تنشزا تاکید خواهد کرد. گزارشهایی نیز وجود دارد که پکن قاطعانه از اسلامآباد حمایت کرده و بر حق پاکستان در دفاع از خود تاکید نموده است.
در مورد روسیه، موضع مسکو عمدتاً بر حفظ ثبات در منطقه و دعوت هر دو طرف به حل اختلافات از طریق راههای دیپلماتیک استوار خواهد بود. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از تسلیحات هند از روسیه تامین میشود و مسکو روابط نسبتاً خوبی با هر دو کشور دارد، تمایلی به تشدید بیثباتی در همسایگی خود نشان نخواهد داد. روسیه احتمالاً بر لزوم گفتوگو و مذاکره مستقیم بین هند و پاکستان برای کاهش تنشها تاکید خواهد کرد. با این حال، با توجه به درگیری روسیه در اوکراین و تمرکز بر مسائل داخلی و بینالمللی مرتبط با آن، ممکن است نقش فعال و برجستهای در میانجیگری این بحران ایفا نکند، اما بر ضرورت یافتن یک راه حل صلحآمیز تاکید خواهد داشت.
۵. با در نظر گرفتن ابعاد مختلف بحران، چه سناریوهای محتمل برای آینده این درگیری نظامی قابل تصور است؟
با توجه به وضعیت کنونی، چند سناریوی محتمل برای آینده این درگیری نظامی قابل تصور است:
تشدید فزاینده: پاسخ نظامی قاطع پاکستان به حمله هند میتواند منجر به تبادل حملات گستردهتر، افزایش تلفات و گسترش دامنه درگیری به مناطق جدید شود. بویژه که ارتش پاکستان، در پاسخ به حملات قبلی هند، طی عملیاتی با عنوان «بنیان مرصوص ۱»، ۲۶ پایگاه و موضع نظامی هند را هدف قرار داد. وزارت دفاع پاکستان اعلام کرده علاقهای به کاهش تنش ندارد که چنین موضعگیری موجب تشدید فزاینده جنگ میشود.
درگیری محدود: هر دو طرف ممکن است به منظور جلوگیری از یک جنگ تمامعیار و با در نظر گرفتن فشارهای بینالمللی، تلاش کنند تا درگیری را در سطح مشخصی نگه دارند و از اهداف استراتژیک کلیدی یکدیگر اجتناب کنند. به نظر میرسد هند چندان هم دنبال تشدید جنگ نیست.
میانجیگری موفق: تلاشهای دیپلماتیک بازیگران بینالمللی و سازمانهای جهانی میتواند به برقراری آتشبس و آغاز مذاکرات برای کاهش تنشها منجر شود. روسیه، چین و ایران خواهان میانجیگری در این خصوص هستند.
جنگ فرسایشی: در صورت عدم تمایل یا توانایی طرفین برای دستیابی به یک پیروزی قاطع یا پذیرش شکست، ممکن است شاهد یک دوره طولانی از درگیریهای پراکنده و تنشهای مستمر در مرزها باشیم.
بازگشت به وضعیت پیشین: با افزایش فشارهای داخلی و خارجی، طرفین ممکن است به تدریج از شدت درگیریها بکاهند و به وضعیت قبل از حمله نظامی اخیر بازگردند، بدون آنکه اختلافات اساسی بر سرِ منازعه کشمیر حل شده باشد. این سناریو احتمال تکرار درگیریها در آینده را همچنان بالا نگه میدارد.
۶. موضع رژیم صهیونیستی اسرائیل در قبال این تنشها چه بوده و چرا از هند حمایت کرده است؟
برخلاف درخواستهای بینالمللی برای خویشتنداری، رژیم صهیونیستی اسرائیل به طور علنی از حملات هند به پاکستان حمایت کرد. سفیر رژیم تلآویو در دهلی نو در اولین واکنشها، ضمن حمایت از هند، پاکستان را به «حمایت از تروریسم» متهم کرد و بر «حق هند برای دفاع از خود» تاکید نمود. دلایل این حمایت را میتوان در روابط راهبردی دو کشور در حوزه سایبری، تسلیحاتی، صنعتی، کشاورزی و نگاه مشترکشان در بدبینی به مسلمانان بویژه گروههای افراطی- تروریستی دید که اساسا عامل گسترش این گروههای تروریستی آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی غرب بوده است.
۷. با توجه به منافع و جایگاه منطقهای ایران، چه رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال این بحران چه بوده است؟
با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک ایران به عنوان یک همسایه مهم در منطقه و روابط تاریخی و فرهنگی با هر دو کشور هند و پاکستان، رویکرد جمهوری اسلامی ایران در قبال این بحران مبتنی بر چند اصل کلیدی بوده است:
ایران به صلح و ثبات منطقهای اهمیت مضاعف میدهد. ایران به عنوان یک بازیگر مسئول در منطقه، بیش از هر چیز بر ضرورت حفظ صلح و ثبات در شبه قاره هند تاکید کرده است. هرگونه تشدید درگیریها نه تنها امنیت منطقه را به خطر میاندازد، بلکه میتواند پیامدهای منفی بر اقتصاد و امنیت کل آسیا خواهد داشت، لذا ایران خواهان آتشبس و پایان تنشهای نظامی است.
دعوت به خویشتنداری و کاهش تنش، از مهمترین رویکردهای ایران بوده و در همین راستا قاطعانه از هر دو طرف درگیر خواست تا از اقدامات تحریکآمیز خودداری کرده و برای کاهش فوری تنشها گام بردارند. استفاده از زبان دیپلماتیک و تاکید بر ضرورت حل اختلافات از طریق مسالمتآمیز در صدر پیامهای ایران قرار داشت.
رویکرد دیگر ایران این بود که بر حل اختلافات از طریق گفتوگو تاکید کرد. ایران همواره بر این باور تاکید کرده که تنها راه پایدار برای حل منازعات دیرینه میان هند و پاکستان، گفتوگو و مذاکرات سازنده است. هرگونه توسل به زور و خشونت نه تنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه ضمن افزایش عمق و پیچیدگی آنها، موجبات مداخلات قدرتهای مداخلهگر را نیز فر اهم میسازد.
ارائه آمادگی برای میانجیگری (در صورت درخواست): جمهوری اسلامی ایران با توجه به روابط متوازنی که با هر دو کشور دارد، میتواند در صورت درخواست طرفین یا وجود زمینه مناسب، آمادگی خود را برای ایفای نقش میانجیگر و تسهیل کننده گفتوگوها اعلام کند. این اقدام میتواند نشاندهنده تعهد ایران به صلح و ثبات در منطقه باشد.
حفظ بیطرفی فعال: در عین حال که ایران باید بر ضرورت صلح تاکید کند، حفظ یک موضع بیطرفانه فعال و عدم جانبداری از هیچ یک از طرفین درگیر، میتواند به حفظ جایگاه ایران به عنوان یک میانجی بالقوه کمک کند.
توجه به پیامدهای منطقهای و بینالمللی: ایران باید پیامدهای این درگیری را بر سایر مسائل منطقهای و بینالمللی نیز مد نظر داشته باشد و تلاش کند تا از هرگونه سوءاستفاده قدرتهای فرامنطقهای از این وضعیت جلوگیری کند.
در نهایت، سیاست ایران باید معطوف به ایجاد یک فضای آرام و مساعد برای حل اختلافات از طریق دیپلماسی بوده و منافع بلندمدت ثبات و امنیت در کل منطقه را در اولویت قرار دهد.