دلایل سفر اروپایی بنیامین نتانیاهو

نتانیاهو پس از بازگشت به قدرت از دی‌ماه تاکنون به سه کشور اروپایی فرانسه، ایتالیا و آلمان سفر کرده و قرار است در هفته پیش رو هم‌سفری به انگلیس داشته باشد. روزنامه تایمز اسرائیل درباره اهداف این سفرها نوشت: «نتانیاهو به تور خود در پایتخت‌های اروپایی ادامه می‌دهد تا آن‌ها را وادار کند تا مرگ مذاکرات برجام را اعلام کنند. هر چند امیدی به موفقیت وی نیست». این سفرها همزمان با سفر گروسی و برخی تحرک غربی ها برای احیای مذاکرات هسته ای پس از شکست در به آشوب کشیدن ایران انجام می شود. در واقع نتانیاهو با این سفرها در تلاش است تا نه تنها جلو توافق جدید هسته ای غرب با ج.ا.ایران را بگیرد بلکه در پی به محاق بردن توافق سال 2015 است.

بنیامین نتانیاهو ابتدا روز پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه به فرانسه رفته و در دیدار با امانوئل مکرون تلاش کرد متحد تصمیم‌ساز خود در اتحادیه اروپا را وادار کند تا این کشور را از هرگونه پیگیری احیای توافقنامه 2015 هسته‌ای با ایران منع کند. وی در این سفر اعلام کرد: اسرائیل در حال بررسی ارسال کمک‌های نظامی به اوکراین است. وی در این سفر سه‌روزه تلاش کرد تا مسئله تشکیل یک ائتلاف نظامی با حضور فرانسه، آمریکا و چند کشور عربی حاشیه خلیج‌فارس را پیگیری کند.

نتانیاهو سپس روز پنج‌شنبه 18 اسفند به دیدار جورجیا ملونی، نخست‌وزیر ایتالیا رفته و قراردادی را پیشنهاد داد که بر اساس آن رُم در ازای تأیید الحاق قدس شرقی به اراضی اشغالی و به رسمیت شناختن قدس یکپارچه به‌عنوان پایتخت اسرائیل و نیز انتقال سفارتش از تل‌آویو به این شهر، گاز ارزان از تل‌آویو دریافت کند. وی در این سفر تلاش زیادی کرد تا ایران را به عنوان یک تهدید بزرگ جلوه داده که نیاز به مهار از سوی غرب دارد. ایتالیا در تلاش است تا تبدیل به هاب گازی اروپا شود و با قطع صادرات گاز ار روسیه، نمی تواند ج.ا.ایران را هم به عنوان دومین دارنده گاز جهان، از خود برنجاند؛ لذا نتانیاهو تلاش کرد با وعده گاز ارزان به این کشور، نظر مساعد مقامات رم را به خود جلب کند.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی روز پنج‌شنبه 22 اسفندماه نیز یک سفر نیمه‌تمام به برلین داشت تا با صدراعظم این کشور دیدار کند. با توجه به بازار بزرگ انرژی و سرمایه آلمان در اروپا، نتانیاهو  تلاش کرد تا مواضع تند چند ماه اخیر مقامات این کشور علیه ایران را همچنان حفظ کند اما تندروی ها و فضای داخلی خود سرزمین های اشغالی، باعث شد تا فضا به گونه دیگری تغییر مسیر دهد چرا که بروز انفجار در شمال فلسطین اشغالی باعث شد تا وی سفر سه‌روزه خود را ناتمام رها کرده و در روز دوم به تل‌آویو باز گردد.

درباره رفتن یا نرفتن وی به آمریکا نیز شایعات زیادی مطرح است. از یک‌سو گفته می‌شود که مقامات آمریکایی به دلیل نارضایتی از برنامه ها و دولت ائتلافی نتانیاهو، تاکنون از وی دعوت نکرده‌اند. از سوی دیگر نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز ظاهرا قصد کوتاه آمدن از برنامه های خود را ندارد. طی هفتاد سال تاریخ تشکیل رژیم صهیونیستی، بلافاصله پس از تشکیل هر دولت جدیدی مقامات آن بلافاصله و در همان هفته های اول با مقامات آمریکایی دیدار می کنند. تاکنون تنها دو دولت هستند که این اتفاق  نیفتاده است که دولت کنونی نتانیاهو دومین مورد آن است و همین نشانگر وجود عدم توافق در مواضع و اهداف دو طرف است.  

روی کار آمدن نتانیاهو در ابتدای دی‌ماه سال 1401 چند نکته مهم در درون خود داشت. اولاً این پنجمین دولت در چهار سال اخیر است که خود نشان‌دهنده دور باطل تشکیل دولت‌های مستعجل در این رژیم بوده و نشانگر شیوع بحران در این دولت جعلی است و با احتمالات زیادی که از رفتن دولت افراطی نتانیاهو هم وجود دارد؛ این بی‌سامانی ادامه خواهد یافت. دوم نتانیاهو علیرغم سکولار بودن، اقدام به ائتلاف با احزاب و گروه‌های افراطی یهودی کرده است. این افراطیون معتقدند که هر چه سریع‌تر باید دولت موعود را در تمام سرزمین‌های فلسطین ایجاد کرد و هیچ جایگاهی برای مسلمانان و صاحبان اصلی این سرزمین قائل نیستند. آنها همچنین به تشدید شهرک‌سازی پرداخته و خواهان عقب راندن هر چه سریع‌تر مسلمانان از اطراف بیت‌المقدس هستند. این اعتقادات به‌گونه‌ای است که برخی محافل غربی، از دولت کنونی حاکم بر سرزمین‌های اشغالی به‌عنوان دومین حکومت دینی افراطی پس از طالبان در افغانستان یاد می‌کنند. سومین نکته در خصوص دولت جدید نتانیاهو این است که وی و برخی از اعضای دولت ائتلافی‌اش، برای فرار از پیگیری‌های قضایی بابت جرائم پیشین خود، پیگیر محدود کردن اختیارات دستگاه قضایی این رژیم هستند. بخشی از این طرح پس از ماه‌ها بحث و جنجال، هفته گذشته به تصویب رسیده و به‌احتمال‌زیاد مابقی آن‌هم در هفته‌های آتی به تصویب نهایی خواهد رسید. چهارمین نکته، دو ویژگی سیاست خارجی نتانیاهو است؛ یکی داشتن رابطه خوب با اروپا و دیگری طرح صلح ابراهیم یا همان عادی‌سازی روابط با همسایگان عرب. به نظر می رسد تشکیل دولتی با ویژگی های فوق باعث شکست هر دو بُعد سیاست خارجی نتانیاهو شده است و لذا با بزرگنمایی بحث هسته ای ایران در پایتخت های اروپایی در پی سرپوش گذاشتن بر ناکامی های خود است.

حضور گروسی در تهران و انجام تفاهم بین سازمان انرژی اتمی و ایران، در عنفوان سفرهای اروپایی نخست وزیر رژیم صهیونیستی، شکست سیاسی بزرگ دیگری برای وی در شرایط بغرنج داخلی است و این همه در حالی بود که وی تلاش زیادی داشت تا مانع از این سفر و یا هرگونه توافقی با ایران شود.