۱۵:۰۶
۱۴۰۳/۱۲/۰۸
ترامپ و تحقیر اروپا؛

شکاف‌های جدید میان آمریکا و اروپا

ترامپ با اتخاذ مواضع بی‌سابقه‌ای همچون متهم کردن اوکراین به آغاز جنگ با روسیه و دیکتاتور خواندن زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، نه تنها متحدان اروپایی خود را شوکه کرد، بلکه به وضوح نشان داد که حمایت از اوکراین در برابر تجاوز روسیه برای او اولویتی ندارد. این اقدامات، که با قطع کمک‌های نظامی و اقتصادی به اوکراین همراه بود، بسیاری از سیاستمداران اروپایی را به این نتیجه رساند که آمریکا دیگر نمی‌تواند شریکی قابل‌اعتماد برای امنیت اروپا باشد.از سوی دیگر، اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه اروپا کمک‌های خود را به اوکراین به صورت وام ارائه می‌دهد، در حالی که آمریکا کمک‌های بلاعوض ارائه کرده است، نشان‌دهنده تلاش او برای تحقیر اروپا و زیر سؤال بردن نقش این قاره در حمایت از اوکراین بود. ترامپ همچنین با تهدید به کاهش تعهدات امنیتی آمریکا نسبت به اروپا و استقبال از بازگشت پوتین به صحنه جهانی، نشان داد که سیاست خارجی او نه تنها در تقابل با منافع اروپا قرار دارد، بلکه می‌تواند موجودیت اتحادیه اروپا را نیز تهدید کند. این وضعیت باعث شد برخی سیاستمداران اروپایی آشکارا اعلام کنند که ائتلاف فراآتلانتیکی دیگر وجود ندارد و اروپا باید به دنبال استقلال راهبردی از واشنگتن باشد.
نویسنده:
رامین نصیری کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۲۴۷۴

طنین سنتر؛ تحقیر اروپا توسط ترامپ و سیاست‌های خارجی آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری او، به‌ویژه در تعامل با بحران اوکراین، نمادی از تغییرات عمیق در مناسبات فراآتلانتیکی آمریکاست که ناگزیر به شکاف‌های قابل‌توجهی میان اروپا و آمریکا منجر خواهد شد. در این دوره، سیاست‌های ترامپ بار‌ها نشان داده است که ایالات متحده دیگر نه تنها به عنوان یک متحد راهبردی برای اروپا عمل نمی‌کند، بلکه در مواردی کاملاً مخالف منافع اروپایی‌ها حرکت کرده و در قبال متحدان سنتی خود خیانتکار، یکجانبه گر، طماع و بی ملاحظه است.

ترامپ با اتخاذ مواضع بی‌سابقه‌ای همچون متهم کردن اوکراین به آغاز جنگ با روسیه و دیکتاتور خواندن زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، نه تنها متحدان اروپایی خود را شوکه کرد، بلکه به وضوح نشان داد که حمایت از اوکراین در برابر تجاوز روسیه برای او اولویتی ندارد. این اقدامات، که با قطع کمک‌های نظامی و اقتصادی به اوکراین همراه بود، بسیاری از سیاستمداران اروپایی را به این نتیجه رساند که آمریکا دیگر نمی‌تواند شریکی قابل‌اعتماد برای امنیت اروپا باشد.

اروپا که از سال ۱۹۴۵ به نظم فراآتلانتیکی و حمایت نظامی و اقتصادی آمریکا وابسته بود، اکنون با واقعیتی جدید روبه‌رو شده است. ترامپ با تاکید بر اینکه جنگ اوکراین برای اروپا مهم‌تر از آمریکاست و ایالات متحده نیازی به ایفای نقش در این بحران ندارد، عملاً اروپا را در برابر چالش‌های امنیتی و سیاسی تنها گذاشت. این مواضع به ویژه زمانی آشکار شد که ترامپ به صراحت اعلام کرد که کمک‌های مالی آمریکا به اوکراین باید با امتیازات اقتصادی مانند دسترسی به منابع معدنی و نفتی این کشور جبران شود.

از سوی دیگر، اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه اروپا کمک‌های خود را به اوکراین به صورت وام ارائه می‌دهد، در حالی که آمریکا کمک‌های بلاعوض ارائه کرده است، نشان‌دهنده تلاش او برای تحقیر اروپا و زیر سؤال بردن نقش این قاره در حمایت از اوکراین بود. این رویکرد حتی باعث شد برخی رهبران اروپایی مانند امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، به طور علنی اظهارات ترامپ را رد کنند و تاکید کنند که کمک‌های اروپا نیز بلاعوض بوده است.

یکی دیگر از جنبه‌های تحقیر اروپا توسط ترامپ، تلاش او برای مذاکره مستقیم با روسیه بدون مشارکت اروپا و اوکراین بود. این اقدام نه تنها موجب نگرانی شدید کی‌یف شد، بلکه اروپایی‌ها را نیز به این نتیجه رساند که آمریکا عملاً در حال همسو شدن با روسیه علیه منافع اروپا است. گفت‌و‌گو‌های محرمانه میان مقامات آمریکایی و روسی درباره پایان جنگ اوکراین، بدون حضور نمایندگان اروپایی یا اوکراینی، نمادی از این تغییر رویکرد بود.

ترامپ همچنین با تهدید به کاهش تعهدات امنیتی آمریکا نسبت به اروپا و استقبال از بازگشت پوتین به صحنه جهانی، نشان داد که سیاست خارجی او نه تنها در تقابل با منافع اروپا قرار دارد، بلکه می‌تواند موجودیت اتحادیه اروپا را نیز تهدید کند. این وضعیت باعث شد برخی سیاستمداران اروپایی آشکارا اعلام کنند که ائتلاف فراآتلانتیکی دیگر وجود ندارد و اروپا باید به دنبال استقلال راهبردی از واشنگتن باشد. در این میان برخی نیز از همان ابتدای جنگ اوکراین چنین تحلیل می‌کردند که ایالات متحده با به دام انداختن اوکراین و قربانی کردن اوکراین به دنبال آن است تا اتحادیه اروپا را بیش از پیش وابسته خود نگه دارد و تهدید روسیه را به عنوان ابزاری برای به تمکین در آوردن دولت‌های اروپایی استفاده کند فلذا شروع درگیری و حرکات تحریک آمیز و ادامه این جنگ را سناریو کاملاً آمریکایی می‌دانستند. امروز با توجه به نوع سیاست گذاری ترامپ در قبال مسئله جنگ اوکراین و رفتار او با دولت‌های اروپایی این تحلیل بیان شده به واقعیت نزدیک شده است.

در نهایت، سیاست‌های ترامپ در دوره دوم ود و در همین بازه کوتاه مدت، در قبال بحران اوکراین و تعامل با اروپا، نمایانگر دورانی از تحقیر و نادیده گرفتن منافع متحدان سنتی آمریکا بود. این رویکرد نه تنها باعث شکاف عمیق میان اروپا و آمریکا خواهد شد، بلکه نشانگر آن است که نظم جهانی مبتنی بر همکاری‌های جمعی و فراآتلانتیکی آمریکا دیگر دوام و کارکرد چندانی نخواهد داشت. شاید این واقعیت برای اروپا فرصتی باشد تا به دنبال تقویت استقلال راهبردی خود باشد و وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد هر چند که این مهم مستلزم پرداخت هزینه سنگین وابستگی یک قرن گذشته اروپا به آمریکا بوده و ممکن است به بهای گزافی برای اروپاییان تمام شود.

گفتنی است تجربه رفتار ترامپ و آمریکایی‌ها با دولت‌های اروپایی نشان می‌دهد که برای دور ماندن از آسیب‌ها و مخاطرات آمریکایی بهتر است که نه در گروه موتلفه با آمریکا بلکه در مقابل آمریکا قرار گرفت. چراکه متحدان و دوستان آمریکایی تیغ بران خیانت آمریکایی‌ها را از پشت سر دریافت خواهند کرد و ایالات متحده در این موضوع نشان داده است که هیچ استثنائی را مد نظر قرار نمی‌دهد.

گزارش خطا