
بعد از عملیات طوفانالاقصی، حملات بیوقفه رژیم صهیونیستی با هدف از نابودی جنبش حماس و بازپسگیری اسرای اسرائیلی ادامهدار دارد. ارتش رژیم برای رسیدن به اهداف خود به انواع جنایتهای جنگی از جمله حمله به مراکز درمانی، از بین بردن ساختمانهای مسکونی و اخلال در رسیدن کمکهای بشر دوستانه به مردم غزه متوسل شده است. زمانی که فشارهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ و تظاهرات داخلی به منظور آزادی اسرا در سرزمینهای اشغالی افزایش یافت، مقامات صهیونیست توافق برقراری آتشبس دو ماهه برای پایان دادن موقت به جنگ را پذیرفتند. اما همانطور از ابتدا مذاکرات آتشبس مشخص بود، راست گرایان افراطی همچنان طالب جنگ بوده و قبل از آنکه مذاکرات برای دور دوم توافق آتشبس صورت گیرد، عملیات جنگی خود را بر روی مردم بیگناه غزه آغاز کردند. علاوه بر این صهیونیستها در چند هفته گذشته علت حملات بیامان خود را اشغال کامل غزه و همچنین از بین برد حماس اعلام کردند. با همین پیش فرض در چند روز گذشته ارتش اسرائیل در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد: «نیروهای نظامی اسرائیل با هدف اجرایی کردن (عملیات ارابههای گیدئون) با هدف اشغال مناطق استراتژیک در نوار غزه به حرکت درآمدهاند.» در این طرح قرار است تا ارتش اسرائیل با پاکسازی مرکز- شمال غزه، فلسطینیها را به سمت مناطق جنوبی کوچانده و سپس آنها را مجبور به مهاجرت از این باریکه کند.
در چند روز گذشته حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه افزایش قابل توجهی داشته است. در پی این حملات تعداد شهدای فلسطینی سه رقمی شده است و نگرانیها برای آینده زیست آنها بالا رفته است. این موضوع سبب شده تا احتمال کوچ اجباری برخی ساکنان غزه به سمت جنوب افزایش یابد. در پی این موضوع اگر مناطق شمالی نوار غزه، خالی از سکنه شود؛ زمینه برای اشغال نیروهای اشغالگر فراهم میشود. مقامات اسرائیلی با طرحریزی این گونه حمله به نوعی به دنبال پاکسازی قومی در نوار غزه هستند و با این کار قصد دارند تا مانند گذشته سرزمینهای بیشتری را تصرف کنند. آنها این بار نیز مانند گذشته برای توجیه حملاتشان به استدلالهای بیپایه و اساس تاریخی متوسل میشوند. اما این موضوع در زمانهای اعلام میشود که حتی رسانههای غربی نیز به جنایتهای جنگی کابینه نتانیاهو از جمله عدم رسیدن کمکهای بشر دوستانه و دامن زدن به روند گرسنگی در نوار غزه اذعان دارند.
در روزهای اخیر در حالی که ارتش اسرائیل مشغول حملات جدید خود در غزه بود، مذاکرات غیرمستقیم آنها با حماس در دوحه آغاز شد. در حالی که زمینه این گفتوگوها برقراری آتشبس میان طرفین است، اهداف صلحطلبانه و جنگطلبانه دو طرف با خواستههایشان مشخص میشود. از سویی حماس به دنبال پایان دادن به جنگ، ارسال کمکهای بینالمللی و تبادل اسرا است، اما در طرف مقابل وزیر جنگ رژیم تنها آزادی اسرا را طلب میکند. با این پیشفرض، دشمن برای رسیدن به هدف خود به دنبال بهرهگیری از سلاح گرم است و ماشین جنگی خود را خاموش نخواهد کرد و همچنین تشکیل مذاکرات تنها وجه بینالمللی برای مقامات صهیونیستی دارد. اسرائیلیها که در چند دهه گذشته هدفی جز پیشروی و اشغال نداشتهاند، به مراتب نسبت به ایجاد طرح دو دولتی احساس خرسندی نداشتهاند. در سال گذشته با وجود کمکهای فراوان واشنگتن به تلآویو، بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا تشکیل طرح دو کشور را بعد از پایان جنگ به نتانیاهو پیشنهاد داد، اما در مقابل، نتانیاهو این موضوع را کاملاً رد کرده است. به همین ترتیب اگر روند پاکسازی در غزه آغاز شود شاید برای همیشه موضوع پیشنهاد برقراری طرح دو دولتی از سوی سیاستمداران در سطح جهانی به بنبست برسد.
تغییر ژئوپلتیک غربیترین منطقه غرب آسیا در دستور کار مقامات صهیونیستی است. همان طور که از ابتدا یهودیان به تدریج اقدام به اشغال سرزمین فلسطین کردند، این بار نیز در قرن ۲۱ به دنبال تغییر نقشه جهان هستند. اگرچه ماشه دشمن به سمت نوار غزه شلیک میشود، اما این به معنی عدم نداشتن تمایل دشمن به منطقه کرانه باختری نیست. در همین اواخر یسرائیل کاتس وزیر جنگ و یاریف لوین وزیر دادگستری رژیم اعلام کردند که در پی الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی و بیرون راندن ساکنان فلسطینی هستند. آنها برای تحقق گفته شده عملیات «دیوار آهنین» به منظور گسترش شهرکسازی را آغاز کردند. این موارد نشاندهنده تمایل و خواسته دشمن به تصاحب کرانه باختری است؛ بنابراین در صورتی که اشغال کامل غزه صورت گیرد، احتمال اشغال این منطقه از سوی دشمن به مراتب بیشتر از زمان حال است.
نتانیاهو با تحمیل سنگین و بدنام کردن وجهه بینالمللی خود، قصد پیروزی ننگین در صحنه غزه را دارد. حتی در زمانی که پیشنهاد مذاکرات آتشبس را قبول میکند، به مقوله صلح منفی دامن زده است. او اگر لازم باشد برای رسیدن به اهداف شوم به تمامیه ارکان صلح، سوگند دروغ میخورد؛ بنابراین در زمان آتشبس نباید به آن دوره اکتفا کرد، زیرا دشمن به دنبال آماده کردن خود برای ضربه زدن مجدد است و امروزه با حملات بی امان اسرائیل بر غزه و معرفی کریدور موراگ، تصمیمات تصرف سرزمینی ارتش صهیونیستی به قوت خود ادامه میدهد. در مرحله اول به دست گرفتن کامل نوار غزه (پایان دادن به طرح دودولتی)، در مرحله بعدی تهدید جدی برای حماس و در مرحله آخر ملحق کردن کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی. این سناریو تنها زمانی تحقق نخواهد یافت که اجماع جهانی برای مهار اسرائیل و نجات فلسطینیها در باریکه غزه شکل بگیرد.
در نهایت باید گفت که رژیم صهیونیستی بارها با حملات هوایی و زمینی سعی در محقق ساختن اهداف ادعایی خود یعنی آزاد کردن اسرا و نابود کرون اسرا را داشته است که به رغم تمام آسیبهای مقاومت فلسطین، تا کنون با ابتکارات فلسطینیها با شکست مواجه شده است و حماس هنوز برگ برندههای زیادی برای رونمایی دارد.