از شکست صهیونیست‌ها تا پایان هژمونی آمریکا

نویسنده: مجتبی منصورزاده

مقدمه

نظم فعلی جهان که یک نظم آمریکایی بود، بعد از عملیات طوفان صحرا شکل گرفت؛ عملیاتی که به نام جنگ اول خلیج فارس نیز شناخته می‌شود. آمریکایی‌ها توانستند با استفاده از ظرفیت خود در جابه‌جایی نیرو و تجهیزات، در عرض چند ماه چند صد هزار نیرو را در منطقه غرب آسیا مستقر کنند و با یک حمله برق‌آسا، عراق را از کویت اخراج نمایند.

آن روز‌ها اتحاد جماهیر شوروی نیز در حال فروپاشی و اضمحلال بود؛ بنابراین همه‌چیز برای نظم نوین آمریکایی‌ها فراهم شد. این نظم تا سال ۲۰۲۰ ادامه داشت، اما از پنج سال پیش، نظم قدیم در حال فروپاشی و نظم جدیدی در حال شکل‌گیری است که یکی از پایه‌های آن محور مقاومت است. نقطه عطف این تحول را می‌توان عملیات طوفان الاقصی دانست.

تحلیل گفتمان

این جمله از بنی گانتس به‌عنوان یک فرمانده نظامی و سیاستمدار اسرائیلی بسیار معنادار است:

«وضعیت اسرائیل اینگونه است که ما از جنگ شش روزه به جنگ ۶۰۰ روزه رسیده‌ایم.»

از سال ۱۹۴۸ میلادی که رژیم صهیونیستی به‌وجود آمد، صهیونیست‌ها در چندین جنگ توانستند چند کشور عرب را در عرض چند روز شکست دهند و هربار مساحت خود را افزایش دهند؛ اما با شکل‌گیری مقاومت، این روند معکوس شد و آنها در هر نبرد، مجبور به عقب‌نشینی از سرزمین‌هایی شدند که اشغال کرده بودند.

اما طوفان الاقصی متفاوت‌ترین ضربه بر پیکره این باند جنایتکار بود، زیرا یک عملیات کاملاً فلسطینی در نوار غزه طراحی و اجرا شد و رزمندگان حماس توانستند چندین کیلومتر در سرزمین‌های اشغالی نفوذ کنند.

ابعاد راهبردی اعتراف گانتس:

۱) این صحبت‌های بنی گانتس، بیانگر عمق ضربات واردشده به صهیونیست‌ها پس از طوفان الاقصی است.

۲) تمام حرکات صهیونیست‌ها در حملات پیوسته به لبنان و سوریه، برای بازیابی بازدارندگی از دست‌رفته‌ای است که در ۷۷ سال تولید کرده بودند.

۳) محور مقاومت با طوفان الاقصی نشان داد که در چند ساعت، با یک حمله ضربتی توسط ۱۵۰۰ رزمنده فلسطینی می‌تواند سال‌ها تلاش دشمن را به چالش بکشد. اگر یک «الی بیت‌المقدس» دیگر توسط محور مقاومت اجرا شود، قطعاً محور شرارت توان تحمل آن را نخواهد داشت.

۴) دشمن تلاش گسترده‌ای برای انتقال کانون درگیری‌ها به قلب محور مقاومت یعنی ایران دارد، اما مقاومت استثنایی فلسطینی‌ها و ضربات ادامه‌دار یمنی‌ها، همچنان آنها را در شوک فرو برده است.

۵) اینکه آمریکایی‌ها در مذاکرات برای آتش‌بس در غزه خود وارد میدان شده‌اند، نشانه قدرت بالای اضلاع محور مقاومت و تأیید سخن رهبر انقلاب است که این گروه‌ها نیابتی نیستند؛ بلکه تنها نیروی نیابتی منطقه، رژیم صهیونیستی است.

۶) نتانیاهو بار‌ها از تغییر چهره خاورمیانه سخن گفته است. البته تغییر چهره اتفاق خواهد افتاد، اما نه آنچه مدنظر غربی‌هاست، بلکه مقاومت، سراسر منطقه را فرا خواهد گرفت.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

 نکته مهم این ماجرا، تأثیر عملیات طوفان الاقصی در شکل‌گیری نظم جدید جهانی است. این عملیات توانست محور مقاومت را از حالت پدافند خارج و به حالت تهاجمی وارد کند.

در حالی که بسیاری، سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ را دوران تغییر نظم جهانی می‌دانند و به اذعان سیاستمداران دوران هژمونی آمریکا به پایان رسیده است، محور مقاومت توانست با طوفان الاقصی از قدرت خود در منطقه رونمایی نماید و با کنترل تنگه‌های حیاتی باب‌المندب و خلیج فارس، توان تأثیرگذاری خود بر معادلات جهانی را نشان دهد.

اکنون با قاطعیت می‌توان گفت یکی از پایه‌های اصلی نظم جهان در آینده، محور مقاومت با مرکزیت ایران اسلامی است.