۱۰:۳۷
۱۴۰۴/۰۵/۱۲
جنگ آمریکا و ایران؛

جنگ مستقیم آمریکا با ایران در سایه درگیری تهران و تل‌آویو

نویسنده :
سعیده اسکندری کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۳۱۱۵

از روز ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ایران و اسرائیل وارد درگیری مستقیم و تمام‌عیاری شده‌اند. جنگی که سال‌ها در سطح نیابتی جریان داشت، حالا در سطح رسمی، نظامی و بی‌پرده به جریان افتاده است. در این شرایط، هرگونه مداخله مستقیم ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ، رئیس جمهور این کشور در این منازعه، به‌ویژه در قالب حمله نظامی به خاک جمهوری اسلامی ایران می‌تواند منطقه خاورمیانه و حتی جهان را وارد مرحله‌ای از بی‌ثباتی و بحران بی‌سابقه کند.

- تهدید موقعیت ترامپ در آمریکا

دونالد ترامپ از همان آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش در ژانویه ۲۰۲۵ بار‌ها تأکید کرده که قصد دارد به دو بحران بزرگ جهان یعنی جنگ اوکراین و درگیری‌های غزه تحت تاثیر جنایات رژیم صهیونیستی پایان دهد. او حتی بار‌ها در اظهاراتش خود را به عنوان یک رهبر ضدجنگ و مدافع سیاست «اول آمریکا» معرفی کرده و در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری نیز به مردم وعده داده بود که آمریکا را از جنگ‌های بی‌پایان و پرهزینه خارج خواهد کرد. وعده‌ای که اکنون با گذشت چند ماه از آغاز دوره دوم ریاست جمهوری اش هنوز محقق نشده است. جنگ در اوکراین همچنان ادامه دارد و وضعیت در نوار غزه نیز پیچیده‌تر از قبل شده است. با این پیش‌زمینه، ورود ترامپ به جنگی جدید با ایران نه‌تنها یک تصمیم استراتژیک پرریسک است، بلکه می‌تواند پایه‌های مشروعیت وعده‌های سیاسی او را از چند جهت به‌شدت تضعیف کند:

- تناقض سیاسی آشکار

ترامپ در تبلیغات انتخاباتی ۲۰۲۴، بار‌ها دولت جو بایدن، رئیس جمهوری پیشین آمریکا را به ایجاد «بی‌ثباتی جهانی» متهم کرد و وعده داد که با رویکردی واقع‌گرایانه، صلح را به خاورمیانه بازخواهد گرداند. ورود به جنگ با ایران، به‌ویژه اگر به درگیری گسترده در چند کشور منجر شود، می‌تواند این ادعا‌ها را کاملاً بی‌اعتبار کند و او را به همان چیزی تبدیل کند که خودش در گذشته آن نقد می‌کرد: رئیس‌جمهوری جنگ‌طلب با وعده‌های سیاسی دروغ و مواضع سیاسی متناقض.

- فرسایش افکار عمومی

در آمریکا، بخشی از پایگاه رأی‌دهندگان ترامپ متشکل از طبقه متوسط و کارگران سفیدپوستی است که بیشترین آسیب را از رکود اقتصادی یا افزایش قیمت انرژی می‌بینند. اگر جنگ با ایران موجب جهش قیمت بنزین، رکود در بازار یا افزایش هزینه‌های نظامی شود، احتمال رها شدن ترامپ توسط بخش گسترده و مهمی از حامیانش وجود دارد.

- دشواری مدیریت سه بحران هم‌زمان

اگر ترامپ در سایه حمایت از صهیونیست‌ها وارد جنگ جدید با ایران شود، در حالی که هنوز بحران اوکراین به نتیجه نرسیده و رژیم اسرائیل نیز همچنان درگیر در غزه است، سیاست خارجی آمریکا دچار سردرگمی و تعدد جبهه‌ها می‌شود. این وضعیت نه‌تنها قدرت مانور دیپلماتیک دولت آمریکا را تضعیف می‌کند، بلکه احتمالاً باعث می‌شود رقبایی مانند چین، روسیه، کره شمالی نیز به عنوان متحدان ایران نیز از شرایط استفاده و بر ضد آمریکا وارد عمل شوند.

- تضعیف اعتبار بین‌المللی

از نگاه بسیاری از متحدان اروپایی، ترامپ در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش تصویر نامنظمی از سیاست خارجی آمریکا ارائه داده بود. بدون شک، ورود به جنگ جدید با ایران بدون اجماع بین‌المللی، به اعتبار آمریکا نزد متحدان اروپایی آسیب خواهد زد و همچنین در آینده احیای روابط فراآتلانتیکی را سخت‌تر می‌کند.

اگرچه ترامپ ممکن است با هدف حمایت از اسرائیل یا نمایش قدرت، به مداخله نظامی در جنگ کنونی ایران و اسرائیل فکر کند، اما این تصمیم، عملاً در تضاد با شعار‌های انتخاباتی و مواضع کلیدی‌اش در دوره دوم ریاست‌جمهوری است چرا که آنطور که از شواهد موجود بر می‌آید، آمریکا، درگیر در بحران‌های متعدد اقتصادی و بین‌المللی، توان سیاسی و روانی ورود به جنگی تمام‌عیار با کشوری، چون ایران را ندارد.

در نتیجه، ترامپ با یک دوگانگی استراتژیک خواهد شد اینکه باید به وعده‌های صلح‌طلبانه خود پایبند بماند و در برابر فشار‌ها از جانب رژیم اسرائیل برای جنگ با ایران مقاومت کند، یا با ورود به یک جنگ پرهزینه، پایه‌های اعتماد عمومی و جایگاه بین‌المللی خود را به کلی متزلزل سازد.

گزارش خطا