۲۰۲۴ ۱۶ September - دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۳
کد خبر: ۹۳۳
۰۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۲

سایه روشن کنفرانس امنیتی مونیخ

تاکنون کنفرانس امنیتی مونیخ فرصتی برای کشورهای غربی بوده است تا در قالب نوعی «داووس امنیتی» دیدگاه‌های خود را با سایر متحدان به اشتراک گذاشته و به نوعی هماهنگی برای مقابله با کشورهای رقیب و چالش‌های جهانی برسند.
۰۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۲
نویسنده : محمد بیات کارشناس مسائل بین الملل

امسال هتل بایریشر هوف در حالی میزبان کنفرانس امنیتی مونیخ بود که موضوع عملیات نظامی روسیه در اوکراین و پرونده ایران در مرکز توجهات کشورهای شرکت کننده در این نشست قرار داشت. با آنکه کنفرانس مونیخ دارای خروجی مشخصی نیست و تصمیمات آن الزام اجرایی ندارد اما نوع اظهارنظرهای سیاسی مقامات کشورهای مختلف و تبادل نظر درباره چالش‌های جهانی، فرصتی برای فهم نگاه کشورهای مختلف در خصوص مهم‌ترین چالش‌های امنیتی فراهم می‌آورد. با این حال نوع برخورد این نشست خصوصی با پرونده ایران نوعی تعدی به حاکمیت ملی و مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. قراردادن تریبون‌های یک طرفه به اپوزوسیون نظام در حاشیه این نشست نشان دهنده رویکرد خصمانه غرب نسبت به تهران و تحولات جاری در ایران است. در جریان دومین روز این کنفرانس وزرای خارجه آمریکا و تروئیکای اروپایی با یکدیگر دیدار و درباره پرونده ایران به بحث و رایزنی پرداختند. آنها با تکرار ادعاهای بی‌اساس خود درباره ماهیت صلح آمیز برنامه اتمی ایران، خواستار اجرای تعهدات هسته‌ای از سوی تهران شدند. این دست بیانه‌ها و اظهارات در حالی مطرح می‌شود که دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا به صورت یکجانبه از این توافق بین‌المللی خارج و کمپین فشار حداکثری را به ایران تحمیل کرد. در ادامه این متن سعی خواهیم کرد تا به واکاوی متن- حاشیه این نشست ضدایرانی بپردازیم.

فعال‌سازی «پلن ب» در مذاکرات هسته‌ای

مسئله تشدید کمک نظامی به اوکراین و محکومیت روسیه دستور کار اصلی رهبران سیاسی و کارشناسان حاضر در نشست امنیتی مونیخ بود اما این کنفرانس حاشیه‌هایی نیز داشت. حضور سه تن از اعضای اپوزوسیون یعنی رضا پهلوی، مسیح علینژاد و نازنین بنیادی سبب شد تا به جای حضور نمایندگان واقعی ملت ایران، جمعی وابسته که همواره حامی تحریم و حمله نظامی به خاک کشورشان بودند در مونیخ حاضر شوند. به عقیده کارشناسان مسائل بین‌المللی دولت‌های غربی پس از عدم توفیق در تحمیل توافقی یک‌جانبه و بدون تضمین کافی به تهران، حال با برگزاری مانورهای نظامی، دخالت در امور داخلی ایران، آلترناتیوسازی برای جمهوری اسلامی، مشروعیت‌زدایی از نظام، تشدید رژیم تحریم و ... قصد دارند تا تهران را تحت فشارهای فزاینده مجبور به پذیرش توافقی کنند که صرفاً سبب افزایش نظارت‌های آژانس، عقب راندن صنعت هسته‌ای و فواید اقتصادی اندک و کوتاه مدت (بدون تضمین کافی) برای نظام خواهد شد.

نکته قابل ذکر آن است که غربی‌ها به دلیل آگاهی از پایه‌های قدرت نظام و تبعات امنیتی تغییر نظام در ایران برای غرب آسیا- اروپا، حقیقتا به دنبال براندازی نیستند. سوال اساسی که مطرح می‌گردد آن است که اگر غرب به دنبال «انقلاب» یا «تغییر نظام» در ایران نیست پس چرا در پروپاگاندای رسانه‌ای یا نشست‌های سیاسی همچون گردهمایی دانشگاه جرج تاون قصد دارد تا خود را حامی اپوزوسیون در ایران نشان دهد؟ پاسخ نگارنده این مطلب آن است که آمریکا و کشورهایی اروپایی براساس توصیه رژیم اسرائیل مبنی بر «ایجاد تهدید واقعی نظامی- سیاسی در کنار تحریم برای تسلیم ایران» عمل می‌کنند.

تجارتی به نام مخالفت با جمهوری اسلامی

ربع پهلوی در حالی مدعی است که نظام جمهوری یا سلطنت انتخابی! را به پادشاهی موروثی ترجیح می‌دهد که تاکنون حاضر نشده است در محفلی رسمی سوگند پادشاهی را پس بگیرد، از افراد وابسته به تشکیلات فاشیستی فرشگرد دوری کند و موضع رسمی خود را نسبت به جنایات پهلوی اول و دوم بیان کند. استخدام نوعی ادبیات مبهم برای بیان مخالفت با جمهوری اسلامی و تبدیل شدن به راس هرم اپوزوسیون سیاست این روزهای آقای شاهزاده است. وی در جریان کنفرانس مونیخ با الهام گرفتن از ایده موسسه ضدایرانی «بنیاد دفاع از دموکراسی«، خواستار تشکیل صندوق‌های حمایت مالی برای حمایت از اعتصاب‌کنندگان داخل ایران شد! اگر این ایده اجرایی شود، سوال کلیدی آن است که این منابع مالی قرار است از کجا تامین شود؟ به نظر می‌رسد تشکیل چنین صندوقی ضمن آنکه منابع مالی بادآورده‌ای را در اختیار اپوزوسیون قرار خواهد داد، سبب خواهد شد تا غرب به بهانه حمایت از مخالفان سیاسی در ایران، اقدام به مصادره و فروش اموال ملت کرده و آنها را در اختیار دشمنان نظام قرار دهند. همچنین چنین صندوقی پوششی برای کمک‌های مالی کشورهای عرب منطقه همچون پادشاهی سعودی یا امارات عربی متحده خواهد بود. با توجه به تحریم‌های بین‌المللی به نظر می‌رسد این ایده صرفا برای تقویت بنیه مالی اپوزوسیون باشد و قرار نیست این پول‌ها در اختیار کارمندان یا کارگران اعتصاب کننده در داخل ایران قرار گیرد.

سیاست یک‌بام و دو هوا مکرون

در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ شاهد رفتاری دوگانه و جالب از سوی رئیس جمهور فرانسه بودیم. وی پس از آنکه با مسیح علینژاد دیدار سرپایی انجام داد (!) در جریان سخنرانی خود ضمن رد اعتقاد به تغییر نظامی سیاسی، گفت:«من یک ثانیه به تغییر رژیم اعتقاد ندارم. وقتی می‌شنوم که بسیاری از مردم خواستار تغییر رژیم هستند، از آنها می‌پرسم: برای کدام تغییر؟ نفر بعدی کیست؟ رهبر شما کیست؟ از نظر تاریخی، تغییر رژیم در سایر کشورها نتوانسته درگیری‌ها را حل کند.» این مواضع یک بام و دو هوا در حالی از سوی مکرون مطرح می‌شود که پیش از این نیز وی سابقه ایراد چنین اظهاراتی متناقضی را دارد. چند ماه قبل هنگامی که وی با میانجی‌گری برنارد لوی میزان علینژاد بود، دفتر وی در بیانیه‌ای جالب بیان کرد که پاریس به دنبال تغییر نظام سیاسی در تهران نیست. به عقیده کارشناسان انجام چنین رفتاری از سوی رئیس جمهور نشان دهنده برنامه‌ریزی فرانسوی‌ها برای ایجاد اهرم فشار در برابر تهران و کسب امتیازات اقتصادی در صورت احیای مجدد برجام هستند.

حمله به ائتلاف راهبردی تهران- مسکو

سخنرانان اصلی کنفرانس امنیتی مونیخ همچون اولاف شولتس، امانوئل مکرون، ولودیمر زلنسکی، جوزپ بورل، اورزولا فن‌درلاین، کاملا هریس و ریشی سوناک سخنرانی خود را به بررسی موضوع حمایت نظامی از اوکراین و به شکست کشاندن عملیات نظامی روسیه اختصاص دادند. ادبیات کاملاً متفاوت زلنسکی در سخنرانی ویدئو کنفرانسی در نشست امنیتی مونیخ، نشان داد که او سعی دارد با افزودن رنگ و لعاب مذهبی به جنگ اوکراین، مولفه جدیدی را برای تحریک رویکردهای مذهبی متحدین این کشور از جمله رژیم اسرائیل برای افزایش کمک نظامی به اوکراین فعال نماید. پیش از این نیز رئیس جمهور اوکراین در دیدار با وزیرخارجه رژیم صهیونیستی، ایران را «دشمن مشترک» هر دو کشور نامید تا از این طریق زمینه لازم برای تشدید کمک‌های نظامی از سوی کابینه راست‌گرای نتانیاهو را فراهم آورد.

اما روی دیگر سکه تشدید فشار رسانه‌ای- سیاسی به تهران برای رها کردن اتحاد راهبردی با مسکو است. غربی‌ها با انتشار اخبار غیردقیق و جعلی قصد دارند تا ایران را متهم به فروش تسلحیات مدرن همچون پهپادهای تهاجمی یا موشک‌های زمین- زمین کنند. این خط خبری بدون اشاره به روابط دفاعی تهران- مسکو در پیش از آغاز بحران اوکراین قصد دارد تا ضمن جلب نظر کشورهای غربی و رژیم اسرائیل برای دریافت سامانه‌های پدافندی همچون «فلاخن داوود» یا «گنبد آهنین»، جمهوری اسلامی ایران را در موقعیتی قرار دهند تا دست از روابط نزدیک با مسکو بردارد و تبدیل به بازیگری منفعل و وابسته به بلوک غرب شود.

بهره سخن

از سال 1963 تاکنون کنفرانس امنیتی مونیخ فرصتی برای کشورهای غربی بوده است تا در قالب نوعی «داووس امنیتی» دیدگاه‌های خود را با سایر متحدان به اشتراک گذاشته و به نوعی هماهنگی برای مقابله با کشورهای رقیب و چالش‌های جهانی برسند. برخلاف آنچه تعهد به حفظ صلح و امنیت بین‌المللی عنوان می‌شود، غربی‌ها صرفا به دنبال تثبیت و گسترش نفوذ خود در سطح جهان و مهار رقبای منطقه‌ای – بین‌المللی هستند. چنین رویکردی نه تنها سبب مهار بحران‌های عالم‌گیر نمی‌شود بلکه موجب تشدید تنش و جنگ می‌گردد. به عنوان مثال دعوت از اپوزوسیون ایرانی نوعی دخالت در امور داخلی و تحریک مردم برای آشوب و اقدام علیه امنیت داخلی است.  به عبارت دیگر آنچه برای غربی‌ها اهمیت دارد نه حفظ صلح یا تامین امنیت جهانی بلکه تامین منافع قدرت‌های بزرگ است.

  • ارسال نظرات
  • پربازدیدترین ها آخرین اخبار
  • پربحث ترین ها پرطرفدارترین ها