
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا طی روزهای اخیر تمرکز ویژهای بر روی حل مسئله اوکراین از خود نشان داده است. ترامپ در حالی برای به سرانجام رساندن مذاکراتش با روسیه در مورد جنگ اوکراین تلاش میکند که علناً حضور ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور این کشور را در جریان مذاکرات بی اهمیت تلقی کرده است و دیدگاهها و مواضع وی را مانع از دستیابی به هر گونه توافق صلح در جریان مذاکرات با روسیه عنوان میکند.
او در راستای حمایت از مواضع انتقادی اش علیه زلنسکی این ادعا را مطرح کرده است که میزان محبوبیت وی در اوکراین به کمتر از ۴ درصد رسیده است و از این جهت وی را دیکتاتوری تلقی کرده است که به دلیل جنگ با روسیه موجب ویران شدن کشورش شده است و هیچ برگ برندهای برای ادامه بازی خود در جریان جنگ ندارد. اکنون رئیس جمهور آمریکا به استقبال برگزاری مذاکراتی میرود که به اعتقاد وی حضور مقامات اوکراینی به عنوان یکی از طرفهای اصلی درگیر در جنگ کنونی لازم نبوده و دیدار و گفتوگو با مقامات روسیه برای دستیابی به توافقی مهم کفایت میکند.
سیاست فشار ترامپ بر زلنسکی تنها به حذف کردن وی از جریان مذاکرات با روسیه ختم نشده است و او در اقدامی دیگر کییف را برای امضای توافق جهت دسترسی به مواد معدنی بسیار کمیاب اوکراین تحت فشار قرار داده و در حالی که مقامات این کشور هیچ گونه نظر قطعی برای توافق با آمریکا اعلام نکردهاند، مدعی شده است دو کشور به توافقات مهمی در این زمینه دست پیدا کردهاند.
ترامپ حتی به صراحت اوکراین را ملزم کرده است تا به واسطه در اختیار قرار دادن منابع طبیعی کمیابش برای آمریکا حمایتهای گستردهای که این کشور در جریان جنگ با روسیه و در زمان ریاست جمهوری بایدن دریافت کرده است را جبران کند.
سیاست ترامپ هم در قبال موضوع به سرانجام رساندن مذاکرات با روسیه بدون حضور زلنسکی و هم در زمینه توافق مرتبط با تصاحب مواد معدنی کمیاب در این کشور موید دو مولفه مهم و اساسی است:
- ترامپ منافع اوکراین را نادیده گرفته است
موضعگیریهای اخیر ترامپ در قبال مسئله اوکراین به خوبی این موضوع را واضح و مبرهن ساخته است که رئیسجمهور آمریکا بیشتر از آنکه به فکر کمک برای شکلگیری یک توافق صلح اساسی میان روسیه و اوکراین باشد به منافع خودش فکر و توجه میکند. برای ترامپ نه این موضوع که اوکراین ملزم به تسلیم بخشی از سرزمینهایش به روسیه شود، حائز اهمیت است و نه این موضوع که پایان جنگ برای این کشور هم دستاوردی به همراه داشته باشد. ترامپ تنها با تمرکز بر روی منافع و اهدافی که خود در قبال این موضوع اتخاذ کرده است پیش میرود و برایش هیچ اهمیتی ندارد که اوکراین در شرایط حساس کنونی بدون هیچ امتیاز ویژهای از جنگ با روسیه خارج شود. وعده پایان دادن سریع به جنگ اوکراین یکی از همین موارد است که تحقق آن جهت جلب حمایت بیشتر از سوی حامیانش حائز اهمیت است.
- اولویت اول ترامپ منافع آمریکاست
مانند سایر موقعیتهای دیگری که ترامپ بدون توجه به منافع سایر کشورها تنها بر روی منافع کشور خودش تمرکز میکند در مورد موضوع اوکراین نیز این موضوع به طور کامل صدق میکند. اولویت سیاست خارجی ترامپ نیز بر پایه سیاست اول آمریکا شکل گرفته است. او بدون هیچ اقدام و برنامه مشخصی مدام از لزوم برقراری توافق صلح اوکراین و روسیه صحبت میکند و در اظهاراتش تنها به این موضوع فکر میکند که چطور امتیازاتی را از اوکراین گرفته و در راستای تامین منافع کشورش آنها را در دست گیرد. برای ترامپ نه باخت و شکست سنگین اوکراین در جنگ اهمیت دارد و نه اینکه چه میزان از سرزمین ها، نیروهای نظامی و دیگر امکانات این کشور در جنگ با روسیه از بین رفته است. ترامپ تنها به یک چیز فکر میکند و آن این است که چطور رابطه خود را با شخص پوتین برای مقابله بیشتر با کشورهای اروپایی به صورت ویژه ارتقا بخشد و اینکه چطور میزان حمایتهای تسلیحاتی و مالی گستردهای که دولت بایدن در زمان ریاست جمهوری خود از اوکراین کرده است را جبران کند. تلاش برای جلوگیری از عضویت اوکراین در ناتو و اصرار بر توافق با این کشور در زمینه تصاحب مواد معدنی کمیاب اوکراین هر دو اقداماتی است که وی سعی دارد در سیاست آتی خود در قبال کشور بازندهای مانند اوکراین دنبال کند.