در میانه نگاههای امیدوار، اما محتاط به دور آتی گفتوگوهای هستهای در رم، پس از گشایشهای اولیه در مسقط، یک واقعیت راهبردی انکارناپذیر خودنمایی میکند: تهران و واشنگتن، همزمان با پیگیری مسیر دیپلماسی، خود را برای فردای بدون توافق نیز آماده میکنند. این دوگانگی، یعنی حرکت همزمان در مسیر گفتوگو و آمادگی برای مواجهه، نه نشانه بیاعتمادی صِرف، که بازتابی از واقعگرایی استراتژیک در جهانی پرتلاطم و نشاندهنده درک عمیق هر دو طرف از پیچیدگیها و مخاطرات آینده است. در چنین فضایی، قدرتهای مؤثر نمیتوانند سرنوشت خود را تنها به یک احتمال گره بزنند و ناگزیر از برنامهریزی برای تمام سناریوها، حتی نامطلوبترین آنها، هستند. نفس برگزاری مذاکرات پس از دورانی از تنش و بنبست، گامی مثبت تلقی میشود و گزارشها از ایجاد فضایی حرفهای، هرچند غیرمستقیم، حکایت دارد. کشورمان، همانگونه که مقامات عالیرتبه کشور بارها تصریح کردهاند، با حسن نیت و اراده سیاسی، به دنبال توافقی خوب، پایدار و قابل راستیآزمایی است که ضمن تضمین حقوق مسلم هستهای، منافع اقتصادی ملموسی برای ملت به ارمغان آورد و تأکید بر آمادگی برای تعامل جدی در رم، مشروط به کنار گذاشتن زبان تهدید از سوی آمریکا، گواه این رویکرد عزتمندانه است. کشورمان نشان داده که مرعوب فشار نمیشود، اما همواره از دیپلماسی استقبال کرده است.
با این وجود، تاریخچه بدعهدی آمریکا، بهویژه خروج یکجانبه از برجام، و پیچیدگیهای سیاست داخلی این کشور، کشورمان را به اتخاذ رویکردی واقعبینانه و عدم اتکای صِرف به دیپلماسی واداشته است. همزمان، ایالات متحده نیز تحت تأثیر فشارهای داخلی و متحدان منطقهای، همواره گزینه فشار و تهدید را روی میز نگه داشته و با رویکردی دوگانه، ضمن ابراز تمایل به توافق، سیاست فشار حداکثری را به اشکال دیگر دنبال میکند؛ تناقضی که خود یکی از موانع اصلی پیشرفت مذاکرات است. در مقابل این وضعیت، جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، ضمن تأکید بر ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای و همکاری با آژانس، توانمندیهای هستهای خود را به عنوان اهرمی برای توازنبخشی در مذاکرات، به شکل چشمگیری ارتقا داده است. این پیشرفتها، در کنار تقویت بنیه دفاعی متعارف، خصوصاً در حوزه موشکی و پهپادی، و تعمیق نفوذ راهبردی منطقهای از طریق محور مقاومت، سپر بازدارندگی قدرتمندی در برابر تهدیدات ایجاد کرده است. آمادگی نیروهای مسلح و پیامهای روشن آنها در رزمایشها، گواهی بر عزم کشورمان برای پاسخ قاطع به هرگونه اقدام خصمانه و تحمیل هزینههای سنگین بر متجاوزان است. لذا، آمادگی کشورمان برای شرایط پسا-شکست، نه تمایل به تقابل، بلکه نشانی از بلوغ راهبردی برای صیانت از امنیت و منافع ملی در برابر همه احتمالات است.
حال اگر مسیر دیپلماسی به بنبست منتهی شود، چند سناریوی اصلی قابل تصور است:
محتملترین سناریو، بازگشت به وضعیت تشدید فشار متقابل و مقاومت فعال است. در این حالت، آمریکا احتمالاً با استفاده از ابزارهای تحریمی باقیمانده و وضع تحریمهای جدید به بهانههای مختلف، همراه با فشار بر سایر کشورها، سعی در تنگتر کردن حلقه محاصره اقتصادی کشورمان خواهد داشت. افزایش تحرکات نظامی آمریکا و متحدانش در منطقه با هدف نمایش قدرت و احتمالاً تشدید اقدامات خرابکارانه و تروریستی توسط رژیم صهیونیستی نیز دور از انتظار نیست. در چنین شرایطی، کشورمان احتمالاً به توسعه برنامه هستهای خود برای حفظ اهرم فشار و بالا بردن هزینه عدم توافق برای طرف مقابل ادامه خواهد داد. همزمان، با تقویت همکاریهای راهبردی با قدرتهای شرقی و کشورهای همسایه، تلاشهای آمریکا برای انزوای خود را خنثی کرده و با تکیه بر ظرفیتهای محور مقاومت، به فشارهای منطقهای پاسخ خواهد داد. این سناریو، ضمن پرهیز از درگیری مستقیم، به معنای تداوم و تشدید نوعی جنگ سرد با تمام مخاطرات آن برای ثبات منطقهای است. کشورمان، با اتکا به توان داخلی، دیپلماسی فعال و قدرت بازدارندگی خود، قادر خواهد بود این دوره فشار را مدیریت کرده و ضمن حفظ استقلال و مسیر پیشرفت، منتظر فرصتهای آتی برای تغییر شرایط بماند.
سناریوی دوم، با احتمال کمتر، اما خطرناکتر، لغزش به سمت درگیری نظامی محدود یا حتی گسترده است. تحلیلگران هشدار میدهند که حتی بدون تمایل طرفین به جنگ تمامعیار، اشتباهات محاسباتی، اقدامات تحریکآمیز بازیگران ثالث مانند رژیم صهیونیستی، یا واکنشهای کنترلنشده به حوادث غیرمنتظره میتواند ماشه درگیری را بکشد. حمله به منافع آمریکا در منطقه یا حمله مستقیم اسرائیل به تأسیسات کشورمان میتواند جرقهای برای آتشی بزرگ باشد. با این حال، یک حمله نظامی محدود به تأسیسات هستهای کشورمان، با توجه به عمق استراتژیک، پراکندگی و دانش بومی تثبیتشده، بعید است بتواند برنامه هستهای کشورمان را متوقف کند و حتی ممکن است عزم ملی را برای دستیابی به بازدارندگی نهایی تقویت نماید. مهمتر آنکه، پاسخ کشورمان به چنین حملهای قطعی و احتمالاً گسترده خواهد بود؛ از هدف قرار دادن پایگاهها و منافع آمریکا و متحدانش در منطقه تا ضربات مستقیم به عمق خاک رژیم صهیونیستی و اخلال در مسیرهای حیاتی انرژی. چنین وضعیتی پتانسیل تبدیل شدن به یک جنگ ویرانگر منطقهای را دارد که هزینههای فاجعهباری برای همگان، از جمله اقتصاد جهانی، در پی خواهد داشت. آمریکا، با آگاهی از این هزینهها و درگیری منابعش در رقابت با چین و بحران اوکراین، انگیزههای قوی برای اجتناب از چنین ورطهای دارد. کشورمان نیز با اتکا به قدرت بازدارندگی خود و آگاهی از آسیبپذیریهای دشمن، قادر است هزینه هر ماجراجویی نظامی را به شدت بالا ببرد. در این سناریوی ناگوار نیز، تصویر کشورمان، ملتی مقاوم در برابر تجاوز و قادر به وارد آوردن ضربات تعیینکننده خواهد بود که بقا و استقلال خود را تضمین میکند.
سناریوی سوم، حالتی بینابینی یا ادامه وضعیت «نه جنگ، نه صلح» همراه با مذاکرات فرسایشی و بینتیجه است. در این حالت، شاهد دورههای متناوب تنش و آرامش نسبی خواهیم بود. مذاکرات ممکن است به طور کامل قطع نشود، اما پیشرفت ملموسی هم حاصل نمیشود. هر دو طرف با استفاده از ابزارهای مختلف (تحریم، دیپلماسی، اقدامات محدود نیابتی، پیشرفت هستهای) سعی در تغییر موازنه به نفع خود دارند، اما از عبور از خطوط قرمز درگیری تمامعیار خودداری میکنند. این وضعیت، گرچه از جنگ جلوگیری میکند، اما با عدم قطعیت بالا، مانع توسعه اقتصادی پایدار میشود. با این حال، تاریخ چهار دهه گذشته نشان داده که کشورمان در مدیریت چنین شرایطی تبحر دارد. راهبرد «مقاومت فعال»، به کشورمان امکان میدهد ضمن خنثیسازی فشارها، به تقویت بنیههای داخلی ادامه داده و با صبر استراتژیک، منتظر تغییر شرایط به نفع خود بماند. ابتکاراتی مانند عادیسازی روابط با عربستان سعودی، گواهی بر توانایی کشورمان برای تغییر بازی و بهبود موقعیت راهبردی خود حتی در میانه فشارهاست.
در نهایت، فارغ از تحقق هر یک از این سناریوها، جمهوری اسلامی ایران با اتکا به مؤلفههای قدرت ملی خود – انسجام داخلی، توانمندیهای دفاعی و بازدارندگی پیشرفته، عمق استراتژیک منطقهای، دیپلماسی فعال و چندجانبه، و استقامت ملی – قادر به عبور موفقیتآمیز از این گردنه خواهد بود. تاریخ معاصر گواه است که کشورمان در برابر شدیدترین فشارها تسلیم نشده و راه پیشرفت و استقلال را با قدرت ادامه داده است. دیپلماسی گزینه اول و ارجح است، اما اگر زیادهخواهی طرف مقابل این مسیر را مسدود کند، کشورمان با هوشمندی و اقتدار، با استفاده از گزینههای متعدد خود، آیندهای پایدار و موفق را رقم خواهد زد. تصویر نهایی کشورمان در هر شرایطی، تصویری از کشوری مستقل، مقاوم و تأثیرگذار خواهد بود که سرنوشت خود را خود تعیین کرده و مسیر تعالی را با عزمی راسخ و بدون نگرانی از فشارها و تهدیدات دشمنان زمانه میپیماید.