مدت زمان زیادی از سفر هیات سعودی-عمانی به یمن و مذاکره با جنبش انصار الله در رابطه با مسائل مختلفِ مرتبط با جنگ یمن نمی گذرد که تحلیل و تفسیرهای مختلفی در این رابطه از سوی جریان های سیاسی و رسانهای منطقه ای و فرامنطقه ای مطرح می شود. در این راستا، موضوع و مساله اصلی که در این میان محلِ بحث است این نکته می باشد که آیا ما در آستانه خاتمه یافتن قطعی جنگ یمن قرار داریم یا خیر؟
البته که در این رابطه شاهد مطرح شدن تحلیل های خوشبینانه و البته بدبینانه هستیم با این حال آنچه مسلم است این نکته می باشد که با رصد طیفی از تحولات و کنار هم قرار دادن برخی پازل های مرتبط با یکدیگر، میتوان یک جمع بندی واقع بینانه در مورد سوال مذکور ارائه کرد. جمع بندی که عمدتا معطوف به این گزاره است که بایستی پایان جنگ یمن را پدیده ای قریب الوقوع دانست. البته که در این رابطه به طور خاص می توان به 3 محرک و دلیل عمده نیز اشاره کرد.
اولا، یکی از عینی ترین نشانه های اراده جدی طرف سعودی جهت خاتمه دادن به جنگ یمن، تحرک اخیر آن در قالب احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک با ایران است. در این رابطه باید توجه داشته باشیم که یکی از موضوعات محوری که در چهارچوب مذاکرات طرف های ایرانی و سعودی قبل از حصول توافق عادی سازی روابط میان آنها در پکن مورد بحث بود، مساله "جنگ یمن" بود.
در این چهارچوب، سعودی ها تلاش های فراوانی را به کار بستند تا بتوانند از نفوذ ایران در میان حوثی های یمنی استفاده کنند و از شدت و میزان پاسخ های سختِ آن ها علیه خود و منافع ملیشان در بحبوحه جنگ با عربستان سعودی بکاهند. از این منظر، پس از توافق اخیر ایران و عربستان، یکی از مهمترین تاثیرات جانبی این توافق در بُعد منطقه ای را به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران باید در معادله یمن مشاهده کرد.
گزاره ای که خیلی زود با تشدید تحرکات دیپلماتیک طرف سعودی در مساله یمن و به طور خاص سفر اخیر هیات سعودی-عمانی به یمن و انجام مذاکرات فشرده با جنبش انصار الله، جلوه های عینی خود را به نمایش گذاشت. از این منظر، بروندادِ کلیت معادله مذکور نمی تواند چیزی جز قریب الوقوع بودنِ پایان رسمی جنگ یمن باشد.
دوما، سعودی ها در سال های اخیر در قالب جنگ یمن، با تحولاتی قابل تامل رو به رو شده اند که حامل هزینههای سنگینی برای آن ها بوده است. در این رابطه به طور خاص می توان به حملات گسترده پهپادی و موشکی انصارالله یمن به مراکز حساس و حیاتی عربستان نظیر فرودگاه ها و تاسیسات نظامی و مخصوصا انرژی این کشور اشاره کرد. البته که انصار الله در سال های اخیر شهرهای مهم و راهبردی عربستان را نیز بارها هدف حملات موشکی قرار داده است. مجموع این مسائل، محیط امنیتی و معادلات امنیتی حاکم بر ذهن رهبران عربستان را به شدت مشوش کرده است.
این موضوع به طور خاص زمانی بیش از پیش برای سعودی ها از اهمیت برخوردرا می شود که بدانیم محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی با تمام قوا سعی داشته و دارد تا خود را به عنوان بنیانگذار عربستانِ مدرن معرفی کند و در این رابطه طرح های بلندپروازانه ای را به ویژه در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و فن آوری در دستورکار قرار داده است. طرح هایی که عمدتا در قالب چشم انداز 2030 وی معنا و مفهوم پیدا می کنند و اگر بنا باشد سعودی ها با ناامنی های گسترده به دلیل حملات حوثی های یمنی رو به رو باشند، راه به جایی نخواهند برد. از این رو، عربستانِ کنونی به این درک راهبردی رسیده که نیاز به آرامش و ثبات دارد و درست به همین دلیل نیز دستیابی به صلح با حوثی های یمنی برای آن در شرایط کنونی از اولویت ویژهای برخوردار است.
سوما، و در نهایت باید گفت که یکی از ملموس ترین دلایل گرایش سعودی ها به دستیابی به توافق صلح با انصارالله یمن، شاید ساده ترین دلیل در این رابطه باشد: عربستان سعودی بیش از هشت سال با حوثی های یمنی جنگیده و در این زمینه نتوانسته به توفیقی دست یابد. به بیان ساده تر، سعودی ها با هزینهکردِ میلیارد ها دلار در معادله جنگ یمن، نه تنها نتوانسته اند حوثی های یمنی را شکست داده و نظم مطلوب خود را در این کشور مستقر سازند بلکه با تشدید فشارهای بین المللی حتی از سوی کشورهای غربی به دلیل نقض فاحش حقوق بشر در جبهه های جنگ یمن رو به رو شده اند و در ماه های گذشته شاهد بوده ایم که برخی دولت های اروپایی نظیر ایتالیا و یا حتی خودِ دولت بایدن نیز تحریم های گسترده تسلیحاتی را به دلیل جنگ یمن، علیه رژیم سعودی وضع کردهاند.
در این میان نباید فراموش کنیم که وجهه سعودی ها نیز به دلیل جنایات آن ها علیه شهروندان یمنی و بمباران گسترده مناطق غیرنظامی این کشور و به خاک و خون کشیده شدنِ هزاران نفر، به شدت در عرصه منطقه ای و بینالمللی مخدوش شده است. موضوعی که در تضاد با دستورکارهای بن سلمان جهت ارائه تصویری به اصلاح مدرن و متمدن از عربستانِ جدید است.
در این چهارچوب، اینطور به نظر می رسد که می توان پایان یافتن قریب الوقوعِ جنگ یمن را یک گزاره واقعبینانه دانست. گزاره ای که همانطور که پیشتر نیز گفته شد، یکی از عینی ترین بروندادهای توافق اخیر ایران و عربستان جهت احیای روابط سیاسی و دیپلماتیکشان است.