
تلاقی آرمانگرایی و واقع گرایی
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تاکنون همواره تحت تأثیر دو گفتمان اصلی، یعنی آرمانگرایی و واقع گرایی، قرار داشته است. این دو گفتمان، که هر یک ریشه در مبانی فکری و تجربی خاص خود دارند، در طول زمان به اشکال مختلف در تصمیمات و رویکردهای سیاست خارجی ایران نمود داشتهاند.
گفتمان آرمانگرایی
گفتمان آرمانگرایی در سیاست خارجی ایران، ریشه در آرمانهای انقلاب اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره) دارد. این گفتمان، بر مبانی ایدئولوژیک و ارزشهای اسلامی تأکید دارد و به دنبال تحقق اهدافی همچون صدور انقلاب اسلامی، حمایت از جنبشهای آزادیبخش، و مبارزه با امپریالیسم و استکبار جهانی است. آرمانگرایی، در پی تغییر و تحول در ساختارها و فرآیندهای بینالمللی به نفع ملتها و مستضعفان جهان است و عدالت، آزادی، و برابری را به عنوان اصول اساسی در روابط بینالملل مطرح میکند.
گفتمان واقع گرایی
در مقابل، گفتمان واقع گرایی در سیاست خارجی ایران، با توجه به واقعیتهای موجود در عرصه بینالمللی، از جمله ساختار قدرت، منافع ملی، و تهدیدات خارجی، به دنبال تأمین منافع ملی ایران از طریق گفتگو، مذاکره، و تعامل سازنده با جهان است. این گفتمان، بر حفظ امنیت ملی، تمامیت ارضی، و توسعه اقتصادی تأکید دارد و تلاش میکند تا با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و سیاسی، جایگاه ایران را در نظام بینالملل ارتقا دهد.
تعامل و توازن
درعمل، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترکیبی از این دو گفتمان بوده است. بسته به شرایط در برخی موارد، آرمانگرایی بر تصمیمات و رویکردهای سیاست خارجی ایران غلبه داشته است، مانند حمایت از جنبشهای مقاومت در منطقه و تلاش برای دستیابی به انرژی هستهای و... و البته در موارد دیگر، واقع گرایی، نقش پررنگتری ایفا کرده است، مانند مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی و تلاش برای بهبود روابط با کشورهای غربی و... به طور کلی، میتوان گفت که سیاست خارجی ایران در طول چهل سال گذشته، همواره در تلاش بوده است تا بین این دو گفتمان، یعنی آرمانگرایی و واقع گرایی، تعادل برقرار کند. این تعادل، با توجه به شرایط داخلی و بینالمللی، همواره در حال تغییر و تحول بوده است. حال با این مقدمه به موضوع مذاکره ایران و امریکا میپردازم.
بی اعتمادی، پیوست دائمی مذاکرات احتمالی بین ایران و آمریکا است. بیاعتمادی ایرانیها به آمریکا، واقعیتی است که نه تنها در میان مردم عادی، بلکه در بین نخبگان سیاسی و حتی در میان تحلیلگران بینالمللی نیز مورد تأیید قرار گرفته است. این بیاعتمادی ریشه در وقایع تاریخی و تجربیات تلخ گذشته دارد و به سادگی قابل اغماض نیست. به عنوان مثال "گری سیک" -استاد دانشگاه کلمبیا، کارشناس مسائل خاورمیانه و نویسندهی چندین کتاب دربارهی روابط ایران و آمریکا- میگوید: «آنها (ایرانیها) دلیل محکمی در دست دارند که نمیتوانند به ما اعتماد کنند.» جک استراو وزیرخارجه اسبق انگلیس- نیز چندی پیش در مصاحبهای به همین موضوع اشاره کرد و گفت: «بسیاری از ایرانیها با گرایشهای مختلف سیاسی، به دلایل متعددی به آمریکا اعتماد ندارند.» نشریهی تایمز هم اخیراً ضمن مطلبی به همین مسأله پرداخته است.
ماجرای بی اعتمادی ایران به آمریکا به قدری ثابت شده است که به گزارش ایلنا سید حسین موسویان عضو ارشد تیم مذاکره کننده ایران در دوره اصلاحات (که به اتهام جاسوسی دستگیر و سپس تبرئه شد) تنها چند روز قبل از امضای برجام در دانشگاه جنگ ارتش امریکا حاضرشده و به مدت ۴۰ دقیقه برای ۳۸۰ تن از افسران عالی رتبه نیروی زمینی، دریایی و هوایی ارتش آمریکا سخنرانی کرده است آن هم با موضوع "۲۰ دلیل بی اعتمادی ایران به امریکا" به رغم تقابل دو دیدگاه آرمانگرایی و واقع گرایی درسیاست خارجی ایران، اما بیاعتمادی به آمریکا، نقطه تلاقی این دو بوده است. هر یک از این دو دیدگاه، با ارائه استدلالها و شواهد خاص خود به این مسئله میپردازند.
بی اعتمادی ایران به آمریکا آرمانگرایی
آرمانگرایی در سیاست خارجی ایران، ریشه در آرمانهای انقلاب اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره) دارد. این گفتمان بر مبانی ایدئولوژیک و ارزشهای اسلامی تأکید دارد و به دنبال تحقق اهدافی همچون:
صدور انقلاب اسلامی: گسترش ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی در سطح جهان
حمایت از جنبشهای آزادیبخش: حمایت از مبارزات ملتها علیه استعمار و سلطه خارجی
مبارزه با امپریالیسم و استکبار جهانی: مقابله با قدرتهای سلطهگر و نظام بینالمللی ناعادلانه میباشد.
از منظر آرمانگرایی، آمریکا به عنوان نمادی از امپریالیسم و استکبار جهانی شناخته میشود. سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا در کشورهای جهان سوم، حمایت از رژیمهای دیکتاتوری، و تلاش برای تحمیل هژمونی خود بر جهان، همگی از جمله مواردی است که با آرمانهای انقلاب اسلامی در تضاد است. به علاوه، سابقه تاریخی روابط ایران و آمریکا، مملو از وقایعی است که از منظر آرمانگرایان، نشان از خوی استکباری و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا دارد. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گرفته تا حمایت آمریکا از رژیم پهلوی و دشمنی با انقلاب اسلامی، همگی از جمله مواردی است که باعث شده است آرمانگرایان، آمریکا را دشمنی بالقوه برای ایران و مانعی بر سر راه تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی بدانند.
بیاعتمادی ایران به آمریکا از منظر واقع گرایی
از منظر واقعگرایی، بیاعتمادی ایران به آمریکا را میتوان به عوامل زیر نسبت داد:
۱. تضاد منافع ملی: منافع ملی ایران و آمریکا در بسیاری از موارد با یکدیگر در تضاد است. آمریکا به دنبال حفظ هژمونی خود در منطقه خاورمیانه است، در حالی که ایران به دنبال تقویت گروههای مقاومت، افزایش نفوذ و گسترش عمق راهبردی خود در منطقه است. این تضاد منافع، به تقابل و بیاعتمادی بین دو کشور دامن زده است.
۲. رقابتهای منطقهای و بینالمللی: ایران و آمریکا در عرصههای مختلف منطقهای و بینالمللی با یکدیگر رقابت دارند. این رقابتها، از جمله در زمینه انرژی، امنیت، و نفوذ سیاسی، میتواند به بیاعتمادی بین دو کشور منجر شود.
۳. ساختار نظام بینالملل: ساختار نظام بینالملل، که بر اساس موازنه قدرت شکل گرفته است، میتواند به بیاعتمادی بین ایران و آمریکا دامن بزند. در چنین نظامی، هر کشوری تلاش میکند تا جایگاه خود را در نظام بینالملل بهبود بخشد و از افزایش قدرت رقیب خود جلوگیری کند. تلاش جندین ساله غربگرایان برای مرتبط کردن فشارهای اقتصادی به عدم مذاکره با آمریکا و ربط این موضوع به آرمانگرایی جریان انقلابی موجب شده که رهبر معظم انقلاب در تبیین عدم رفع مشکلات کشور با مذاکره و مخصوصا توجیه ممنوعیت مذاکره با امریکا مباحث خود را مبتنی بر واقع گرایی مطرح نمایند.
ایشان چندماه پس از امضای برجام در دیدار اقشار مختلف مردم فرمودند " امام بزرگوار فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همهی شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند؛ امّا آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد... اینها کارهای آمریکا است. حالا بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین بهکنار، انقلابیگری بهکنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه می شود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می دهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، بهعنوان مورد اعتماد، بهعنوان فرشتهی نجات انتخاب بکند؟ " ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
ایشان پس از چندی مجدداً در دیدار با دست اندرکاران انتخابات به بی اعتمادی به امریکا اشاره کرده و فرمودند " آمریکا با زور و با تبلیغات دروغین میخواهد کار خود را پیش ببرد؛ باید در مقابل زور او و در مقابل تبلیغات دروغین او مقاومت کرد. الان هم همهی مسئولان چه مسئولین دولتی، چه آن هیئت نظارتی که ما توصیه کردیم مراقب باشند که طرف مقابل خدعه نکند؛ چون طرف اهل خدعه است، اهل خدعه کردن است. به لبخند و به ماسکی که او بر چهره زده نمیشود اعتماد کرد. " ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
ایشان در فاصله کمتر از یکماه، در دیدار مردم آذربایجان شرقی فرمودند " الان بر سر همین قضیّهی هستهای و این مذاکرات هستهای -که خب حرفها گفته شد، مطالب گفته شد و این جریان طولانی انجام گرفت- همین دو روز قبل از این، مجدّداً بار دیگر یک مسئول آمریکایی گفت ما کاری می کنیم که سرمایهداران و سرمایهگذاران بزرگ دنیا جرئت نکنند بروند ایران سرمایهگذاری کنند. دشمنی را میبینید! آمریکا این است. یکی از هدفهای کسانی که دنبال این مذاکرات بودند -و انصافاً هم تلاش کردند و زحمت کشیدند؛ این کسانی که این مذاکرات را انجام دادند، حقیقتاً زحمت کشیدند، عرق ریختند، واقعاً صرف وقت کردند- گشایش اقتصادی با سرمایهگذاری خارجیها بود؛ [امّا]امروز آمریکاییها جلوی همین را می گیرند. چندین بار تا حالا گفتهاند؛ باز دیروز پریروز، دو سه روز قبل از این، یکی دیگرشان مجدّداً گفت ما کاری می کنیم که سرمایهگذارها جرئت نکنند بروند ایران سرمایهگذاری کنند. اینکه بنده ده بار گفتم به آمریکاییها نمی شود اعتماد کرد، معنایش این است؛ اینکه میگوییم این ها غیر قابل اعتمادند، معنایش این است. " ۱۳۹۴/۱۱/۲۸
ایشان با گذشت تقربیی یکسال از امضای برجام در دیدار اقشار مختلف مردم مجدداً به بدعهدی آمریکا اشاره نموده و فرمودند " این تجربه [برجام]به ما نشان داد که ما در هیچ مسئلهای نمی توانیم [با آمریکا] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. انسان گاهی با دشمن هم حرف میزند، امّا دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد و انسان بتواند اعتماد کند که او به هر دلیلی زیر قول خود و زیر تعهّدات خود نخواهد زد. با این دشمن می شود حرف هم زد، بله؛ امّا وقتی ثابت شد که دشمن، دشمن نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد میکند، بعد هم وقتی میگوییم آقا چرا [نقض عهد]کردی، باز لبخند میزند، باز زبان چرب و نرم را باز میکند و یک جوری توجیه میکند، با این [دشمن]نمیشود وارد مذاکره شد. اینکه بنده سالها است دائم تکرار میکنم که با آمریکا مذاکره نمی کنیم علّتش این است. " ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
رهبر انقلاب در ادامه و در در دیدار نخبگان علمی جوان فرمودند " آقایان آمریکاییها که با مسئولین ما دُور هم مینشینند، از حقیر گله می کنند که چرا اینقدر به ما بدبین است؛ خب من خوشبین باشم؟ با این وضعیّتی که شماها دارید، میشود به شماها خوشبین بود؟ ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
ایشان بار دیگر دردیدار مسئولان نظام که به تعبیری کرسی آمریکا شناسی بود به چالش اساسی بین ایران و آمریکا اشاره نموده و فرمودند " بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم -یعنی خود جمهوری اسلامی- مشکل این است. نه انرژی هستهای مشکل است، نه حقوق بشر مشکل است؛ مشکل آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است. اینکه یک دولتی، یک نظامی، یک حکومتی به وجود بیاید، آنهم در یک جای مهمّی مثل ایران، آنهم در یک سرزمین ثروتمندی مثل ایران، یک حکومتی سرِ کار بیاید که به «آری و نه»ی قدرتی مثل آمریکا اعتنا نداشته باشد و خودش در مسائل «آری و نه» بگوید، این برایشان غیر قابل تحمّل است؛ با این مخالفند، با این معارضند. این معارضه را چهجوری میخواهید حل کنید؟ بنابراین، با آمریکا مشکلات ما حلشدنی نیست؛ اینها با اصل نظام مشکل دارند. من به شما این را عرض بکنم که با قطع نظر از نظام، با استقلال کشور هم مشکل دارند؛ یعنی اگر فرض کنیم یک نظامی غیر نظام جمهوری اسلامی هم سر کار بود و بنا بود مستقل باشد، اینها با آن مشکل داشتند. این تجربهی نهضت ملّی جلوی چشم ما است... " ۱۳۹۶/۰۳/۲۲
ایشان در ادامه در جمع دانش آموزان و دانشجویان به اعتماد مصدق به امریکا اشاره نموده و خاطرنشان کردند " بعضیها هستند که میگویند حالا یکجوری، مثلاً یکذرّه، با آمریکا کنار بیاییم، شاید دشمنیشان کم بشود؛ نه، حتّی به آنهایی هم که به آمریکا اعتماد کردند، به آمریکا امید بستند، به سراغ آمریکا رفتند برای کمک گرفتن، رحم نکردند؛ [مثل]چهکسی؟ دکتر مصدّق. " ۱۳۹۶/۰۸/۱۱
ایشان در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش به بسته پیشنهادی اروپا اشاره کرده و فرمودند " خب این روزها در کشور صحبت، صحبت اروپاییها و پیشنهادهای اروپایی است. من توصیهام این است که به اروپاییها هم اعتماد نکنید. در مورد آمریکا هم من از دو، سه سال پیش که این بحثهای مذاکرات مربوط به هستهای برقرار بود دائماً، هم خصوصی به مسئولین میگفتم، هم در جلسات عمومی -در سخنرانیها- مکرّر گفتم که من اعتمادی به اینها ندارم. به اینها اعتماد نکنید؛ به اینها اطمینان [نکنید]؛ به حرفشان، به قولشان، به امضایشان، به لبخندشان اعتماد نکنید، اینها مورد اعتماد نیستند. خب، حالا نتیجه این شده که خود مسئولینی که آن روز مذاکره می کردند، امروز دارند می گویند آمریکا غیر قابل اعتماد است! خب، از اوّل بایستی این غیر قابل اعتماد بودن را تشخیص می دادند و حرکت میکردند. " ۱۳۹۷/۱۱/۱۹
ایشان در آخرین دیدار رییس جمهور و هیات دولت دوازدهم به نکته مهمی در این زمینه اشاره کرده و فرمودند " دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. خب حالا یک تجربه را من بخصوص یادداشت کردهام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو]با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمی کنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربهی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد،، چون قطعاً شکست می خورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جایی که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی]غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. " ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
مقام معظم رهبری در آخرین موضعگیری خود در این زمینه، صبح امروز در جمع فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش فرمودند "مذاکره با امریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست... دلیل؟ تجربه! " ایشان همچنین در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به بدعهدی مکرر آمریکا در طول سالهای پس از انقلاب فرمودند " تجربه برجام میگوید مذاکره با امریکا هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد".۱۴۰۳/۱۱/۱۹
همانطور که ملاحظه میکنید رهبر انقلاب بهرغم وجود دلایل آرمانگرایانه در خصوص عدم اعتماد به امریکا به تجارب واقع گرایانه کف میدان یعنی تجربه تلخ بدعهدی امریکا، غشّ در معامله و عدم تحقق مقصود مذاکره یعنی رفع تحریمها و ضرر و زیان در تحصیل منافع ملی میپردازند و با تاکید بر کلیدواژههای عقلانیت، هوشمندی و امثال آن همه ایرانیان با هر دین و آئین و مرام و مسلک را مخاطب خود قرار میدهند. مایه بسی تعجب و تأسف است که با منطقی به این روشنی هنوز عدهای از مسئولین کشور تنها گزینه رفع مشکلات مردم را تعامل با غرب خصوصا مذاکره با آمریکا میدانند بدون آنکه به تجارب تلخ مذاکرات دهه ۹۰ بین ایران و غرب (به ویژه آمریکا) اشاره نمایند. حال آنکه با هر عینکی به این ماجرا نگاه کنیم (عینک آرمانگرایی/ عینک واقع گرایی) مذاکره با امریکا نه تنها فایدهای ندارد و مشکلی را حل نمیکند بلکه اقتصاد را به حالت تعلیق درآورده، بازار ایران را شرطی کرده و مشکلات کشور را پیچیدهتر میکند. تنها راه غلبه بر آمریکا و مقابله با فشار حداکثری ترامپ مقاومت حداکثری و قوی شدن جمهوری اسلامی است؛ همین.