
آتشبس شکننده غزه که با میانجیگری کشورهای منطقهای و بینالمللی مانند قطر و مصر آغاز شد، به نظر میرسد در مرحله نخست به نوعی موفقیت نسبی دست یافته باشد. این مرحله شامل آزادی گروگانها و زندانیان فلسطینی و اسرائیلی، عقبنشینی محدود نیروهای اسرائیلی از برخی مناطق شمالی غزه و بازگشت نسبی آوارگان بود. اما این توافق از همان ابتدا با چالشهای جدی مواجه شد و اکنون در مرحله دوم، به بنبست رسیده است. این در حالی است که مطابق با توافق آتش بس بنا بود در مرحله دوم، تمام نیروهای رژیم صهیونیستی از غزه خارج شوند و بازسازی غزه آغاز گردد. اما صهیونیستها به دنبال تمدید مرحله اول به مدت ۴۲ روز دیگر هستند تا بتوانند ضمن حفظ نیروهای خود در غزه، سایه جنگ بر غزه را نگه دارند. طرحی که با مخافت جدی حماس مواجه شده است. دلایل این توقف و پیامدهای آن را میتوان از چند منظر بررسی کرد.
دلایل توقف مذاکرات مرحله دوم آتشبس
۱. فشارهای داخلی بر نتانیاهو
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تحت فشار شدید جامعه یهودیت افراطی و مسخ شده و احزاب راستگرای افراطی در کابینه خود قرار دارد. یهودیهای افراطی حریدی همچنان معتقدند که بر اساس آموزههای دینی خود باید همه فلسطینیها و مسلمانان را از سرزمینهای خود در فلسطین اخراج کنند تا بدین طریق شاهد ظهور ماشیح (منجی یهودیها) باشند. در بدنه سیاسیون نیز احزاب راست گرای افراطی (لیکود)، هرگونه صلح یا عقبنشینی از غزه را به منزله پیروزی کامل و قطعی حماس و تهدید امنیت رژیم صهیونی میدانند. در همین راستا بنیامین نتانیاهو برای حفظ ائتلاف سیاسی خود و جایگاه نخست وزیری رژیم غاصب صهیونی، ترجیح داده است که مذاکرات مرحله دوم آتش بس در غزه را به تعویق بیندازد یا متوقف کند. این تعویق انداختن و به توقف گرایاندن روند مذاکرات از طریق بدعهدی در عمل به توافقات در مرحله اول و نقش آتش بس در چندین مورد و همچنین ارائه پیشنهادات جدید و تلاش برای تمدید مرحله اول آتش بس و جلوگیری از اجرایی شدن مرحله دوم آتش بس مشهود است.
۲. استراتژی نظامی اسرائیل برای عدم پایان جنگ
هدف اعلامشده اسرائیلیها از آغاز جنگ، نابودی کامل حماس و یا دست کم از بین بردن توان نظامی حماس و آزادسازی اسرای رژیم صهیونیستی بود. اما پس از ماهها درگیری، این اهداف به هیچ عنوان از طریق جنگ و خونریزی و جنایات محقق نشد. چرا که اولاً حماس نشان داد که از آمادگی بسیار بالای عملیاتی و اطلاعاتی و همچنین توان مبارزه و روحیه رزم آوری بالایی برخوردار است و از سوی دیگر مقاومت و مبارزه با تجاوزگری و اشغالگری صهیونیستها محدود به یک گروه نظامی مقاومت نیست بلکه ریشه در اعتقادات و آرمانهای فلسطینیان برای بازپس گیری سرزمینهای اشغالی خود و کسب آزادی دارد. به هر حال تا زمانی که اشغال گری صهیونیستها وجود دارد این مبارزه و مقاومت در فلسطینیها نیز وجود خواهد داشت؛ بنابراین به اعتراف خود صهیونیستها حماس ومقاومت در فلسطین نابود شدنی و از بین رفتنی نیست.
از همین روی اکنون اسرائیل تلاش میکند با افزایش فشار نظامی و جلوگیری از ورود کمکهای بشردوستانه و تجهیزات بازسازی، حماس را تضعیف کند. به باور صهیونیستها مادامی که مردم فلسطین اعتقاد به مقاومت و مبارزه داشته باشند حماس هم وجود خواهدد اشت و تنها راه برای تضعیف و ضربه زنی به حماس، افزایش فشار بر روی مردم مظلوم فلسطین و افزایش هزینههای مقاومت برای مردم فلسطین میباشد؛ لذا خودداری از ورود به مرحله دوم آتشبس در غزه توسط صهیونیستها بخشی از این استراتژی قلمداد میشود.
از سوی دیگر یکی از بندهای اصلی مرحله دوم توافق آتش بس، خروج کامل نیروهای اسرائیلی از غزه و به ویژه خروج از محور فیلادلفیا است. موضوعی که رژیم به هیچ وجه دوست ندارد تا زیر بار آن برود و تلاش دارد تا همچنان نفوذ و گستره نیرویی خود را در محور فیلادلفیا نگه دارد. با خروج نیروهای صهیونیستی از محور فیلادلفیا عملاً حماس میتواند کنترل و حاکمیت کاملی بر روی تمام غزه داشته باشد و با موفقیت صهیونیستها را از خاک غزه بیرون براند. به نظر میرسد که رژیم علاقهمند است که اشغال محور فیلادلفیا را برای آن چه که به عنوان کاهش تهدیدات حماس و تکرار عملیاتهای نظیر طوفان الاقصی قلمداد میشود و همچنین به عنوان یک دستاورد حداقلی در جنگ شانزده ماهه حفظ کند.
۳. نقش آمریکا و ترامپ
انتخاب مجدد ترامپ در ایالات متحده در مسند ریاست جمهوری با توجه به پیشینه و رویکردهای ترامپ حکایت از آن داشت که شاهد سیاستهای رادیکالی و زورگویانهای از سوی غرب و اسرائیل خواهیم بود. در همین رابطه دیدار چند وقت قبل نتانیاهو با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، نشان داد که واشنگتن همچنان به حمایت از سیاستهای سختگیرانه رژیم صهیونیستی ادامه میدهد.
ترامپ حتی پیشنهاد خروج کامل فلسطینیان از غزه را مطرح کرده است که نشاندهنده رویکرد تهاجمی دولت اوست. این سیاست ترامپ حتی از سوی متحدین سنتی و جدید ایالات متحده و برخی کشورهای مرتجع عربی منطقه نیز پس زده شد و عملاً طرفدار چندانی پیدا نکرد، اما با توجه به مثل قدیمی به مرگ گرفتن برای رضایت دادن به تب، میتوان چنین برآورد کرد که طرح کوچ اجباری ترامپ برای آن بود که فلسطینیان با دیگر طرحهای پیشنهادی معتدلتر غرب و اسرائیل موافقت نمایند. به هر حال، این حمایت بی حد و حصر ایالات متحده و ترامپ، دست نتانیاهو را برای ادامه سیاستهای خود (ادامه جنگ و فشار بیشتر روی مردم مظلوم فلسطین) باز گذاشته است.
استیو ویتکاف فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه نیز در سفر اخیر خود به منطقه تلاش دارد تا یک طرح جدید به هر دو طرف برای پایان دادن به جنگ ارائه کند. طرح ویتکوف مبتنی بر مرحله اول توافق نامه بوده و عنوان میکند که مرحله اول توافق نامه به مدت ۵۰ روز تا پایان ماه مبارک رمضان و عید فصیح یهودیها ادامه داشته باشد و در این مدت همچنان تبادل اسرا صورت بپذیرد. طرحی که هر چند از سوی رژیم صهیونیستی پذیرفته شده است، اما در سمت مقابل از سوی حماس رد شده است.
تعداد گروگانهای اسرائیلی در بند حماس ۵۹ نفر میباشد که گمانه زنیها حاکی از آن است که حداقل نیمی از آنها همچنان زنده هستند و شاید بتوان بدون اجرای مرحله دوم توافق، آنها را آزاد کرد. موضوعی که به نظر میرسد تا زمانی که مرحله دوم توافق عملیاتی نشود بسیار بعید بوده و حماس زیر بار نرود.
همه این تلاشها و تکاپوی صهیونیستها و آمریکاییها بدان سبب است که به خوبی میدانند با اجرای مرحله دوم توافق آتش بس، رژیم صهیونیستی به صورت کامل شکست خورده و پیروزی قاطع نصیب حماس و فلسطینیان خواهد شد.
۴. نقض تعهدات توسط اسرائیل
اسرائیل تاکنون بیش از ۹۶۰ بار مفاد آتشبس را نقض کرده است. جلوگیری از ورود سوخت، مصالح ساختمانی، خانههای پیشساخته و تجهیزات پزشکی به غزه از جمله این موارد است. این اقدامات نه تنها روند بازسازی غزه را مختل کرده بلکه نشاندهنده عدم تمایل اسرائیل به پایبندی به توافقات است.
نقض عهدهای صورت گرفته از سوی رژیم صهیونی و شخص نتانیاهو برای سرپوش گذاری بر روی شکستهای اسرائیل بوده و مجدداً این مهم را میرساند که نتانیاهو و رژیم تلاش دارد تا مردم مظلوم فلسطین را اذیت و آزار داده و شکست خورده نشان دهند. حال آن که نمایش طوفانی و پر قدرت و مقتدرانه رسانهای و سیاسی حماس در تبادل اسرا و آمادگی رزمی و نظامی گروه مقاومت حماس در غزه به مثابه تکمیل پیروزی جریان مقاومت در عملیات طوفان الاقصی محسوب میشود و عملاً اعتبار صهیونیستها را لجن مال کرده است.
۵. استفاده ابزاری از گروگانها
نتانیاهو با استفاده از مسئله گروگانهای اسرائیلی به عنوان اهرم فشار، تلاش میکند امتیازات بیشتری از حماس بگیرد. خانوادههای گروگانها فشار زیادی بر او وارد کردهاند، اما او ترجیح داده است که به جای حل مسئله، آن را ابزاری برای اهداف سیاسی خود قرار دهد.
احساسی کردن فضا و دادن روایتهای غلط و وارونه از ماجرا و عوض کردن جای جلاد و قربانی در حادثه عملیات طوفان الاقصی در رسانهها و افکار عمومی دنیا توسط صهیونیستها و آمریکاییها در جریان است. به نظر میرسد که برآورد کلی آنها این است که میتوانند با فضاسازی رسانهای و سیاسی، در مذاکرات صلح امتیازات بیشتری از مقاومت فلسطینی گرفته و در مقابل امتیازی نیز ندهند.
موضع حماس و مقاومت فلسطین
حماس بارها اعلام کرده که به تمامی مفاد توافق آتشبس پایبند بوده و تنها در صورت اجرای کامل مرحله دوم، اسرای اسرائیلی را آزاد خواهد کرد. این جنبش تأکید دارد که رژیم صهیونیستی با نقض تعهدات خود و ایجاد موانع جدید، عملاً مسیر مذاکرات را مسدود کرده است. حماس همچنین از جامعه بینالمللی خواسته است که فشار بیشتری بر اسرائیل وارد کنند تا به توافقات پایبند باشد.
پیامدهای توقف مذاکرات
۱. وخامت اوضاع انسانی در غزه
محاصره غزه و جلوگیری از ورود کمکهای بشردوستانه، شرایط زندگی مردم این منطقه را به شدت وخیم کرده است. کمبود سوخت، مواد غذایی و تجهیزات پزشکی، زندگی میلیونها فلسطینی را به ویژه در آغازین روزهای ماه مبارک رمضان تحت تأثیر قرار داده است.
۲. تشدید تنشها و احتمال بازگشت به جنگ
با توقف مذاکرات، احتمال از سرگیری درگیریهای نظامی افزایش یافته است. نتانیاهو اعلام کرده که برای مرحله بعدی جنگ آماده میشود و این تهدید میتواند به تشدید خشونتها منجر شود. در سوی مقابل نیز گروههای مقاومت فلسطینی آمادگی کاملی مبنی بر دفاع و مقابله به مثل با هر گونه تنش آفرینی جدید و تجاوزگری از سوی صهیونیستها دارند. آتش بس شکننده و کوتاه مدت تقریباً چهل روزه، برای هر دو طرف فرصت مناسبی برای احیا و بازسازی توانمندیها و رزم آوری نظامی ایجاد کرده بود و هم اکنون در صورت عدم مدیریت اوضاع و شرایط، هر آن احتمال بازگشت جنگ کاملاً وجود دارد.
۳. افزایش فشارهای بینالمللی بر اسرائیل
نقض مکرر تعهدات توسط اسرائیل، انتقادهای گستردهای را در سطح بینالمللی برانگیخته است. هرچند حمایت آمریکا تا حدودی این فشارها را کاهش داده، اما ادامه این وضعیت میتواند انزوای بیشتر اسرائیل را به دنبال داشته باشد. همچنین از دیگر پیامدهای توقف مذاکرات و آغاز تنش و جنگ در غزه، بازگشت اعتراضات و راهپیماییهای بین المللی مبنی بر محکومیت تجاوزگری صهیونیستها و بی آبرویی و بی اعتباری هر چه بیشتر صهیونیستها و سران باند جنایت کار حاکم بر سرزمینهای اشغالی فلسطین خواهد بود.
۴. تضعیف میانجیگری منطقهای
کشورهایی مانند قطر و مصر که نقش میانجی را در این مذاکرات ایفا کردهاند، از کندی پیشرفت مذاکرات ابراز ناامیدی کردهاند. این وضعیت میتواند اعتماد به نقشآفرینی این کشورها در حل بحرانهای منطقهای را کاهش دهد. همچنین ترامپ که مدعی پایان دادن به جنگ غزه بود نیز با دستاورد هیچ رو به رو میشود و مشخص میشود که عملاً ادعاها و تبلیغات انتخاباتی ترامپ پوچ و خالی از واقعیت بوده است و عملاً نه این کشور و نه حتی کشورهای منطقهای میانجی گر توافق صلح نیز توان لازم و کافی برای حل و فصل بحرانهای بین المللی ندارند.
سناریوهای پیشرو
۱. تمدید مرحله اول آتشبس بدون پیشرفت واقعی
در این سناریو، آتشبس شکننده کنونی ادامه خواهد یافت، اما بدون هیچ پیشرفتی در تبادل اسرا یا بازسازی غزه. این وضعیت ممکن است به تدریج به فروپاشی کامل توافق منجر شود و احتمالاً دوام چندانی نخواهد داشت.
۲. از سرگیری جنگ توسط اسرائیل
در صورت شکست کامل مذاکرات، احتمال آغاز مجدد حملات نظامی توسط اسرائیل وجود دارد. هرچند این گزینه هزینههای زیادی برای هر دو طرف خواهد داشت، اما نتانیاهو ممکن است برای حفظ قدرت سیاسی خود به آن متوسل شود. موضوعی که میتواند پیامدهایی ازجمله سقوط قطعی کابینه لیکود و حذف سیاسی نتانیاهو و افزایش فشارهای بین المللی و ... داشته باشد. در مقابل، اما مقاومت فلسطینی ثابت کرده است که بهرغم فشارها و مشکلات و سختیهای موجود، آرمان آزادی فلسطین باعث میشود که مقاومت و مبارزه برای اخراج اشغالگران ادامه خواهد داشت.
۳. فشارهای بینالمللی برای بازگشت به مذاکرات
جامعه بینالمللی، به ویژه کشورهای اروپایی و سازمان ملل، ممکن است با افزایش فشار بر اسرائیل و حماس، آنها را به میز مذاکره بازگردانند. در این صورت، احتمال دستیابی به توافق جدید و یا اجرا شدن مرحله دوم توافق وجود دارد. در این سناریو نیز پیروزی قطعی همراه با مقاومت و حماس بوده و صهیونیستها ناگزیر مجبور به پذیرش شکست خود خواهند بود.
نتیجهگیری
توقف مرحله دوم آتشبس نشاندهنده پیچیدگی بحران غزه و تضاد منافع بازیگران مختلف است. در حالی که مردم غزه همچنان بزرگترین قربانیان این بحران هستند، سیاستهای تهاجمی اسرائیل و حمایت بیقید و شرط آمریکا مانع اصلی در دستیابی به صلح پایدار است. تنها راه خروج از این بنبست، افزایش فشارهای بینالمللی بر اسرائیل و ایجاد شرایطی برای اجرای کامل توافق آتشبس است. جامعه جهانی باید مسئولیت خود را در قبال مردم فلسطین ایفا کند و مانع ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی شود.