۱۱:۵۷
۱۴۰۴/۰۱/۱۵
ایران- آمریکا؛

استیون ویتکاف و یک پالس معنادار در مورد مذاکرات

استیون ویتکاف، نماینده دولت ترامپ در امور خاورمیانه، به تازگی در جریان یک مصاحبه، موضع‌گیری معناداری را در مورد پرونده اتمی ایران انجام داده است. وی در گفتگو با فاکس نیوز تاکید کرده که واشینگتن صرفاً به دنبال اجرای توافقی با تهران است تا از طریق یک مکانیسم که امکان راستی‌آزمایی را فراهم کند، مطمئن شود که ایران به تسلیحات اتمی دست پیدا نخواهد کرد. به نظر می رسد ویتکاف از چشم اندازی کلان در حال بازی در نقشی است که به وی واگذار شده است. او قرار نیست مواضع تهاجمی و غیرمنطقی ترامپ در رابطه با ایران را تکرار کند. به بیان ساده تر، او قرار است تسهیل کننده روند مذاکره و تعامل با ایران باشد و به معنای ساده تر، بسترهای مساعدی را برای دستیابی به یک توافق مطلوبِ آمریکا با ایران فراهم کند. در این چهارچوب، از یک سو شاهدیم که ترامپ با اتکا به دکترین مرد دیوانه مدام دست به جوسازی و طرح مواضع تهاجمی علیه ایران می زند و در نقطه مقابل، ویتکاف با طرح برخی مواضع متعادل و نرم‌تر، سعی دارد وانمود کند که می شود گزینه های سخت را کنار گذاشت و در فضایی آرام‌‎تر به یک توافق رسید. این رویکرد ترامپ و ویتکاف از چشم اندازی کلان همان طرحی است که آن ها در عرصه سیاست بین‌المللی و در قبال طیفی از دیگر کشورهای جهان نیز به کار گرفته و می گیرند. از این رو، نه فریب مواضع به ظاهر منطقی و متوازن ویتکاف را باید خورد و نه از مواضع تهاجمی ترامپ وحشت‌زده شد. آن‌ها دو لبه یک قیچی هستند و با هم می بُرند. برای فهم این مساله نیز تجربیات فراوانی را پیشتر شاهد بوده ایم و اینکه دوباره به دام بیفتیم، نه منطقی و نه جایز است. از طرفی تنها مذاکراتی مورد پذیرش است که در آن سه اصل سیاست خارجی یعنی «عزت، حکمت و مصلحت» رعایت شده باشد و منافع ملی به ویژه در بُعد اقتصادی آن هم به صورت ارزیابی شده و گام به گام در آن اعمال شده باشد.
نویسنده:
سامان سفالگر کارشناس مسائل بین الملل
کد خبر:
۲۵۴۲

طنین‌سنتر؛ "استیون ویتکاف"، نماینده دولت ترامپ در امور خاورمیانه، به تازگی در جریان یک مصاحبه، موضع‌گیری معناداری را در مورد پرونده اتمی ایران انجام داده است. وی در گفت‌و‌گو با فاکس نیوز تاکید کرده که واشینگتن صرفاً به دنبال اجرای توافقی با تهران است تا از طریق یک مکانیسم که امکان راستی‌آزمایی را فراهم کند، مطمئن شود که ایران به تسلیحات اتمی دست پیدا نخواهد کرد.

وی به صورت ضمنی به این مساله اشاره داشته که اولویت دولت آمریکا، توانمندی‌های اتمی ایران است و واشینگتن در مورد نفوذ منطقه‌ای و توانمندی‌های نظامی ایران، حداقل در شرایط فعلی بحثی ندارد. برخی تحلیلگران پس از موضع گیری اخیر ویتکاف، آن را نمودی از یک پالس مثبت به تعامل هسته‌ای با ایران ارزیابی کرده‌اند. موضوعی که می‌تواند دستیابی به یک توافق میان ایران و آمریکا را سرعت بخشد. استیون ویتکاف از جمله چهره‌های شناخته شده حوزه سیاست خارجی آمریکا است که بسیاری وی را به عقلانیت در این حوزه می‌شناسند. با این همه، در رابطه با موضع اخیر ویتکاف، باید دو نکته را مد نظر داشت.

اول اینکه به نظر می‌رسد ویتکاف از چشم اندازی کلان در حال بازی در نقشی است که به وی واگذار شده است. او قرار نیست مواضع تهاجمی و غیرمنطقی ترامپ در رابطه با ایران را تکرار کند. به بیان ساده تر، او قرار است تسهیل کننده روند مذاکره و تعامل با ایران باشد و به معنای ساده تر، بستر‌های مساعدی را برای دستیابی به یک توافق مطلوبِ آمریکا با ایران فراهم کند.

در این چهارچوب، از یک سو شاهدیم که ترامپ با اتکا به دکترین مرد دیوانه مدام دست به جوسازی و طرح مواضع تهاجمی علیه ایران می‌زند و در نقطه مقابل، ویتکاف با طرح برخی مواضع متعادل و نرم‌تر، سعی دارد وانمود کند که می‌شود گزینه‌های سخت را کنار گذاشت و در فضایی آرام‌‎تر به یک توافق رسید. این رویکرد ترامپ و ویتکاف از چشم اندازی کلان همان طرحی است که آن‌ها در عرصه سیاست بین‌المللی و در قبال طیفی از دیگر کشور‌های جهان نیز بکار گرفته و می‌گیرند.

نکته دوم اینکه برخی تحلیلگران، مواضع ویتکاف را پالس‌های مثبت به در دسترس بودن یک توافق با ایران ارزیابی کرده‌اند با این حال، باید به تجربیات تاریخی مذاکرات با واشینگتن مراجعه کنیم. نباید فریب خنده‌ها و مواضع موقتی رهبران و سیاستمداران آمریکایی را خورد، زیرا همه آن‌ها از رهگذر مذاکره با ایران دنبال یک هدف هستند و ان هم این است که ایران ضعیف شود و توانمندی‌های آن در حوزه‌های مختلف، خنثی و حتی نابود شوند.

قدرت‌های غربی و مخصوصا دولت آمریکا سال هاست که اثبات کرده‌اند که مذاکره با تهران را صرفاً اهرمی برای ضربه زدن به کشورمان و نه حل مشکلات خود با تهران ارزیابی می‌کنند. از این رو، نه فریب مواضع به ظاهر منطقی و متوازن ویتکاف را باید خورد و نه از مواضع تهاجمی ترامپ وحشت‌زده شد. آن‌ها دو لبه یک قیچی هستند و با هم می‌بُرند. برای فهم این مساله نیز تجربیات فراوانی را پیشتر شاهد بوده‌ایم و اینکه دوباره به دام بیفتیم، نه منطقی و نه جایز است. از طرفی تنها مذاکراتی مورد پذیرش است که در آن سه اصل سیاست خارجی یعنی «عزت، حکمت و مصلحت» رعایت شده باشد و منافع ملی به ویژه در بُعد اقتصادی آن هم به صورت ارزیابی شده و گام به گام در آن اعمال شده باشد.

گزارش خطا