
١٠ سال پیش در حالی مذاکرات ایران با آمریکا در دولت روحانی آغاز شده که شعار انتخاباتی دولت ایران حول موضوع مذاکرات بود و در واقع دولت مستقر محکوم به امضای یک توافق با آمریکاییها و عبور از برخی خطوط قرمز و تحت هر شرایطی بود. در واقع تمام برنامههای دولت روی این گزینه فعال بود و حتی لایحه بودجه سال ١٣٩۵ وقتی توسط دولت به مجلس ارائه شد که مجلس سنای آمریکا برجام را تصویب کرد.
همچنین تحریمهای گسترده بیمه، کشتیرانی و بانک مرکزی در کنار تحریمهای نفتی کار فروش نفت را بسیار سخت کرده بود از یک طرف ایران در فروش نفت مشکل داشت و از سوی دیگر نمیتوانست ارز آن را برای صادرات خود به راحتی بدست بیاورد، زیرا این تحریمها تا آن روز در دنیا سابقه نداشت پس دولت کمی سردر گم بود.
اما آمریکاییها آن روز فقط یک دشمن و یک منطقه درگیری داشتند ایران و منطقه غرب آسیا و میتوانستند حج گستردهای از زمان و انرژی و منابع خود را برای آن هزینه کنند به طوری که هیلاری کلینتون زمان زیادی را برای سفر به کشورهای دنیا برای همراهی با تحریمهای ایران ابزار تهدید و تطمیع انجام داد؛ و جمیع شرایط بالا توانست کار را برای ایران در دهه ٩٠ سخت کند، اما ایران توانست صحنه را با وجود فشارهای گسترده مدیریت کند.
امروز صحنه چگونه است؟
در شرایط فعلی ایران تجربه ١٠ سال تحریمهای همه جانبه را دارد و تونسته در شرایط بسیار دشوار نفت خود را صادر و ارز آن را وارد کند ضمنا به اضافه شدن روسیه، چین و کشورهای دیگر به لیست کشورهای تحریم شده توسط آمریکا، تعداد کشورهای با شرایط ایران زیاد شده که حاضرند با هم معامله کنند.
همچنین منطقه درگیری را در منطقه گستردهتر کرد و شبکه عظیم محور محور مقاومت از یک سو تا مدیترانه و از سوی دیگر تا باب المندب ایجاد کرده است. ضمنا شاید جامعه هنوز به مذاکرات امیدوار است، اما فضای کلی داخلی دیگر مانند ابتدای دهه ٩٠ نیست و مردم ایران اعتماد خود را به آمریکا از دست دادهاند.
اما آمریکاییها نسبت به گذشته ضعیفتر شدهاند اثرگذاری آنها روی کشورهای دیگر حتی در منطقه غرب آسیا سیر نزولی دارد.
همچنین دیگر آنها فقط در غرب آسیا درگیر نیستند نه تنها میدان نبرد در این منطقه گستردهتر شده بلکه در شرق اروپا با روسیه و شرق آسیا با چین هم درگیر هستند پس نمیتوانند تمان توان خود را برای ایران به میدان بیاورند.
همچنین زمان کاملاً به ضرر آمریکاییها است، زیرا چین با گسترش نفوذ اقتصادی خود دارد روز به روز بازارهای آمریکا را تسخیر میکند و در شرایط امروز دشمن اول آمریکا محسوب میشود پس خیلی نمیتوانند برای حل و فصل مسائل خود در غرب آسیا زمان صرف کنند.
در نتیجه ایران باید با درک صحیح از شرایط خود، آمریکا و جهان بتواند از اهرمهای فشار خود در میز مذاکره به نحو احسن استفاده کند و پافشاری روی خطوط قرمز خود دشمن را وادار به عقب نشینی کند و یکی از پیش نیازهای اصلی آن حفظ اتحاد ملی و انسجام داخلی است و راهکار آن غلبه بر جنگ شناختی دشمن است.