
نویسنده: رامین نصیری
در سالهای اخیر، رسانههای غربی و عبری با تمرکز بر برنامههای دفاعی ایران، بهویژه صنعت موشکی، موجی از تبلیغات منفی را علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداختهاند. این رسانهها با بهرهگیری از تکنیکهای عملیات روانی و بازنمایی هدفمند، تلاش دارند تا پیشرفتهای علمی و دفاعی ایران را بهعنوان تهدیدی جهانی جلوه دهند. یکی از جدیدترین محورهای این تبلیغات، ادعاهای مکرر درباره خرید مواد اولیه موشکی از چین است که بهتازگی در گزارشهایی از رسانههایی، چون والاستریت ژورنال و فایننشال تایمز مطرح شده است. این یادداشت با رویکردی تحلیلی و تبیینی، به بررسی دلایل این هیاهوی رسانهای، اهداف پشتپرده آن و پیامدهایش برای منطقه و جهان میپردازد، با تأکید بر اینکه توان دفاعی ایران، بهعنوان یکی از ارکان قدرت ملی، نهتنها تهدید نیست، بلکه ضامن ثبات و امنیت منطقهای است.
زمینهسازی برای ایرانهراسی
رسانههای غربی و عبری از دیرباز با استفاده از کلیدواژههایی، چون «تهدید موشکی ایران» و «نقض قطعنامههای بینالمللی»، تلاش کردهاند تا تصویر یک ایران تهاجمی و بیثباتکننده را در افکار عمومی جهانی ترسیم کنند. این رویکرد بهویژه پس از پیشرفتهای چشمگیر ایران در حوزه فناوری موشکی شدت گرفته است. برای نمونه، موشکهای بالستیک نظیر «فتح-۳۶۰» و «قاسم بصیر» که با اتکا به توان بومی و تجربههای عملیاتی اخیر ارتقا یافتهاند، بهعنوان نمادهایی از خودکفایی دفاعی ایران معرفی شدهاند. این پیشرفتها، که حتی در شرایط تحریمهای شدید بهدست آمدهاند، به اذعان مقامات ارشد ایران، از جمله رهبر معظم انقلاب، نشانهای از حرکت کشور بهسوی قلههای اقتدار علمی و نظامی است.
بااینحال، رسانههای غربی با برجستهسازی ادعاهایی، چون خرید مواد اولیه موشکی از چین، بهدنبال القای این ایده هستند که ایران فاقد توان بومی در توسعه فناوریهای پیشرفته است. این ادعاها، که اغلب بدون ارائه شواهد مستدل مطرح میشوند، بخشی از پروژهای گستردهتر برای تضعیف اعتبار دستآوردهای علمی ایران و ایجاد شکاف در اعتماد عمومی به توان داخلی هستند. بهعنوان مثال، والاستریت ژورنال در گزارشی مدعی شده است که ایران برای تولید صدها موشک بالستیک، مواد اولیهای نظیر سدیم پرکلرات از چین وارد کرده است. این در حالی است که سخنگوی وزارت امور خارجه چین هرگونه اطلاع از چنین قراردادهایی را رد کرده و بر پایبندی پکن به قوانین کنترل صادرات تأکید کرده است.
ادعای روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال صرفاً به بحث سفارش مواد اولیه موشکها محدود نمیشود بلکه این روزنامه در ادامه آورده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال انتقال این مواد اولیه به حوثیهای یمنی و همچنین بخشی از گروههای شیعی فعال در عراق و منطقه است. ادعایی که کاملاً مضحکانه به نظر میرسد چرا که هم جنبش انصارالله یمن و حوثیها و همچنین گروههای مقاومت حاضر در منطقه نیازهای پشتیبانی و لجستیکی خود و همچنین مواد اولیه برای ساخت تجهیزات و تسلیحات خود را به راحتی میتوانند مستقلاً خریداری کرده و به دست بیاورند و اتفاقاً یکی از ویژگیهای جالب و در عین حال شایان توجه گروههای مقاومت در منطقه، استقلال عمل سیاسی و همچنین خودکفایی در ساخت و بکارگیری تسلیحات دفاعی است.
از سوی دیگر به نظر میرسد که گزارش روزنامه وال استریت ژورنال که به صورت گسترده در اکثر خبرگزاریها و پایگاههای اینترنتی عبری غربی پوشش و بازنشر داده شده است به دنبال آن است تا مقصر آتش فعلی در خاورمیانه را جمهوری اسلامی ایران نشان دهد و بدین ترتیب فشارهای روانی و بین المللی را از روی رژیم ددمنش و غاصب صهیونی بردارد. اما به راستی حتی اگر چنین ادعاهای کذبی واقعیت هم داشته باشد، گروههای مقاومت در منطقه به چه منظوری در حال تسلیح خود هستند و به دنبال چه چیزی میباشند؟ بله پاسخ بسیار ساده و تأمل برانگیز است. همه این گروهها به دنبال مقاومت و دفاع از خود و سرزمین خود در برابر باند جنایت کار حاکم بر سرزمینهای اشغالی و در واقع نیروی نیابتی غربیها در منطقه، رژیم غاصب صهیونی هستند فلذا بر فرض محال، ادعای سفارش و دریافت مواد اولیه برای ساخت موشک نیز به منظور امور مشروع دفاعی در برابر تجاوزات و جنگ افروزیهای رژیم غاصب صهیونی است.
اهداف چندلایه عملیات رسانهای
تلاشهای رسانهای غرب برای برجستهسازی ادعای خرید مواد موشکی از چین، اهدافی چندگانه را دنبال میکند:
۱. تضعیف خودکفایی دفاعی ایران
نخستین هدف این تبلیغات، زیر سؤال بردن توان بومی ایران در حوزه فناوری موشکی است. ایران با تکیه بر دانش داخلی، نهتنها به تولید موشکهای پیشرفتهای، چون «خیبر» با برد ۲۰۰۰ کیلومتر دست یافته، بلکه موفق به ارتقای موشکهای قدیمیتر با کلاهکهای جدید و دقیقتر شده است. این دستاوردها، که حتی در گزارشهای رسانههای غربی نیز مورد اذعان قرار گرفتهاند، تهدیدی برای هژمونی نظامی رژیم صهیونیستی و متحدان غربیاش در منطقه به شمار میروند. رسانههای غربی با طرح ادعای وابستگی ایران به چین، بهدنبال القای این باورند که پیشرفتهای موشکی ایران نتیجه کمکهای خارجی است، نه تلاشهای داخلی.
۲. توجیه تشدید تحریمها
ادعاهای مربوط به همکاری موشکی ایران و چین، زمینهساز فشارهای جدید تحریمی علیه هر دو کشور است. ایالات متحده از سال ۲۰۱۷ بهطور مستمر افراد و نهادهایی در ایران و چین را به اتهام حمایت از برنامه موشکی ایران تحریم کرده است. این تحریمها، که اغلب با استناد به قطعنامههای شورای امنیت مانند قطعنامه ۲۲۳۱ توجیه میشوند، بهدنبال محدود کردن دسترسی ایران به فناوریهای پیشرفته و ایجاد اختلال در زنجیره تأمین مواد اولیه هستند. بااینحال، تجربه تاریخی نشان داده که تحریمها نهتنها مانع پیشرفت ایران نشدهاند، بلکه انگیزهای برای خودکفایی بیشتر بودهاند.
۳. مشروعیتبخشی به اقدامات نظامی
هیاهوی رسانهای درباره برنامه موشکی ایران، بستری برای توجیه اقدامات نظامی احتمالی علیه زیرساختهای دفاعی کشور فراهم میکند. بهعنوان مثال، حملات اخیر رژیم صهیونیستی به اهدافی در ایران، که رسانههای عبری آن را بهعنوان ضربه به کارخانههای تولید سوخت جامد موشک تبلیغ کردند، بخشی از تلاش برای تضعیف توان دفاعی ایران بود. این حملات، که با تکذیب ورود جنگندههای اسرائیلی به آسمان ایران همراه بود، نشاندهنده حساسیت دشمنان به قدرت بازدارندگی ایران است.
۴. انحراف افکار عمومی
در شرایطی که مذاکرات هستهای ایران و غرب به نقاط حساسی رسیده و تهدیدات رئیسجمهور جدید آمریکا، دونالد ترامپ، شدت گرفته، رسانههای غربی با تمرکز بر برنامه موشکی ایران، بهدنبال انحراف افکار عمومی از ناکامیهای خود در مذاکرات و فشارهای سیاسی هستند. این رسانهها با برجستهسازی ادعاهای غیرمستند، سعی دارند ایران را بهعنوان طرف نقضکننده تعهدات بینالمللی معرفی کنند، درحالیکه خود از اجرای تعهداتشان در برجام سر باز زدهاند.
۵. تلاش برای تأیید ادعاهای پیشین
آبان ماه سال گذشته بود که رژیم غاصب صهیونی در طی عملیات هوایی به بخشهایی از ایران عزیزمان آسیبهایی را وارد کرد که البته این نمایش حمله اسرائیلیها همراه بود با از جان گذشتگی و پدافند تماشایی نیروهای دفاعی ارتش و سپاه ایران که در طی این عملیات اهداف ادعایی رژیم غاصب و منفور صهیونی محقق نشد. در همین برهه بود که همزمان با این حمله نظامی، حمله و یورش رسانهای و جنگ شناختی دشمنان نیز آغاز شد. پس از این حمله رسانههای عبری غربی تلاش داشتند تا این چنین وانمود کنند که سامانههای دفاعی و پدافندی ایران از رده خارج شدهاند و مهمتر از آن، صنعت موشک سازی ایران آسیب جدی دیده است و بنابراین تهدید موشکی ایران و قدرت بازدارندگی موشکی ایران در هالهای از ابهام است. این ادعاها به همراه ادعاهای فعلی این رسانهها، سرجمع باعث میشود تا در ذهن مخاطب این انگاره غلط به وجود بیاید که ادعای پیشین رژیم مبنی بر از کار انداختن صنعت موشکی ایران درست بوده است و جمهوری اسلامی ایران نیز هم اکنون نیازمند خرید مواد اولیه ساخت موشک از خارج و چین به عنوان متحد استرتژیک خود است. حال آن که صنعت موشکی ایران به صورت بومی و به صورت کاملاً خودکفا قادر است تا همه نیازها و احتیاجات خود را بدون نیاز به مواد اولیه خارجی برطرف سازد و به نظر میرسد که اولین و اساسیترین اصول ساخت تجهیزات و تسلیحات نظامی که همان عدم شرطی سازی یا وابسته بودن به مواد یا دستگاههای خارجی است میباید در سیستم ساخت موشکهای ایرانی نیز وجود داشته باشد و به نظر نمیرسد که جمهوری اسلامی ایران بخواهد با قدرت دفاعی و موشکی خود که عنصر قوام بخش خود میباشد قمار کرده و آن را معطل مواد اولیه وارداتی از بیرون نگه دارد.
نقش چین در معادلات موشکی
ادعای خرید مواد موشکی از چین، که بهتازگی در گزارشهایی از فایننشال تایمز و والاستریت ژورنال مطرح شده، بخشی از تلاش برای ایجاد تنش در روابط ایران و چین است. طبق این گزارشها، دو کشتی ایرانی با نامهای «گلبن» و «جیران» در حال انتقال بیش از ۱۰۰۰ تن سدیم پرکلرات از چین به ایران هستند که میتواند برای تولید آمونیوم پرکلرات، ماده اصلی پیشرانه موشکهای سوخت جامد، استفاده شود. بااینحال، این ادعاها با تردیدهایی جدی مواجهاند:
• عدم ارائه شواهد معتبر: منابع این گزارشها اغلب مقامات ناشناس غربی هستند که اطلاعاتشان فاقد شفافیت و مستندات قابلتأیید است.
• تضاد با سیاستهای چین: چین بهعنوان عضوی از رژیم کنترل فناوری موشکی (MTCR)، تعهدات سختگیرانهای در زمینه صادرات مواد با کاردهای دومنظوره یا حساس دارد.
• سابقه همکاریهای تاریخی: اگرچه ایران در دهههای گذشته از فناوریهای چینی در توسعه برنامه موشکی خود بهره برده است، اما این همکاریها عمدتاً در چارچوب انتقال دانش و فناوری و نه تأمین مستقیم مواد بودهاند.
این ادعاها، بیش از آنکه واقعیتی عینی باشند، بخشی از سناریوی ایرانهراسی برای فشار بر چین و ایران در حوزههای سیاسی و اقتصادی به نظر میرسند.
پیامدهای منطقهای و جهانی
تلاشهای رسانهای غرب برای تضعیف برنامه موشکی ایران، پیامدهایی چندوجهی در سطح منطقهای و جهانی دارد:
۱. تقویت محور مقاومت
قدرت موشکی ایران، بهعنوان یکی از ارکان بازدارندگی محور مقاومت، نقش کلیدی در حفظ توازن قدرت در برابر رژیم صهیونیستی و متحدانش ایفا میکند. حملات موشکی ایران به اهدافی در سرزمینهای اشغالی در سال گذشته با نام عملیاتهای وعده صادق یک و دو، که با دقت و اثربخشی بالا انجام شد، نشاندهنده توانایی ایران در پاسخ به تهدیدات است. این توانمندی، نهتنها امنیت ملی ایران را تضمین میکند، بلکه به متحدان منطقهایاش نیز اطمینان میبخشد.
۲. تغییر معادلات نظامی
تحلیلگران غربی اذعان دارند که توان موشکی ایران، بهویژه موشکهای نقطهزن مانند «فتاح-۱»، موازنه نظامی در غرب آسیا را به نفع محور مقاومت تغییر داده است. این واقعیت، نگرانی عمیقی در میان دشمنان ایران ایجاد کرده و آنها را به استفاده از ابزارهای رسانهای برای خنثیسازی این برتری واداشته است.
۳. فشار بر متحدان ایران
ادعاهای مربوط به همکاری موشکی ایران و چین، تلاشی برای ایجاد فاصله میان ایران و متحدان استراتژیکش است. بااینحال، مواضع مبهم چین و روسیه در قبال این ادعاها نشاندهنده محاسبات پیچیده آنها بر اساس منافع ملی است. این امر ضرورت تقویت دیپلماسی فعال ایران برای حفظ و گسترش همکاریهای منطقهای را برجسته میکند.
سخن پایانی
برنامه موشکی ایران، بهعنوان بخشی از استراتژی دفاعی کشور، نهتنها حق مشروع ملت ایران برای حفظ امنیت خود است، بلکه عاملی کلیدی در ایجاد ثبات منطقهای به شمار میرود. هیاهوی رسانهای غرب و رژیم صهیونیستی درباره خرید مواد موشکی از چین، تلاشی آشکار برای تضعیف این توانمندی و ایجاد فضای ایرانهراسی است. این تبلیغات، که اغلب فاقد مستندات معتبر هستند، نمیتوانند حقیقت پیشرفتهای بومی ایران را مخفی کنند. ایران با تکیه بر دانش داخلی و تجربههای عملیاتی، به لبه فناوریهای دفاعی رسیده و این اقتدار، ضامن امنیت ملی و منطقهای است.
در این میان باید با هوشیاری، این عملیات رسانهای را خنثی کرده و با تبیین دستاوردهای دفاعی ایران، اعتماد عمومی را به توان داخلی تقویت کرد. تقویت دیپلماسی عمومی، همکاریهای منطقهای و تبیین نقش بازدارنده برنامه موشکی ایران، میتواند این هیاهوی رسانهای را به فرصتی برای نمایش اقتدار و مسئولیتپذیری ایران در منطقه تبدیل کند.