❇️ در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، یک حقیقت تاریخی و راهبردی عیان شد: «آمریکا فقط تسلیم کامل ایران را میخواهد». این جمله نه یک موضع سیاسی بلکه پردهبرداری از جوهرهی درگیری تمدنی ایران با غرب است. رهبر با اشارهای دقیق و عمیق، واقعیتی را فاش کرد که پیش از این پشت پردهی واژههایی، چون "توافق"، "تعامل"، یا "عادیسازی" پنهان میشد: آمریکاییها با ایرانِ مستقل دشمناند، چون ایستاده است.
❇️ تأکید صریح ایشان بر شکست اسرائیل و ذلت رژیم آمریکا، از سطح تحلیلی عبور کرده و به سطح راهبردی رسیده است. این سخن، یک ادعای شعاری نیست، بلکه حاصل مشاهدات میدانی، تجمیع دادهها، و درک ژرف از وضعیت جدید جهان است. جمهوری اسلامی در جنگ اخیر، نهتنها توانست رژیم صهیونیستی را از مرحلهی حمله به مرحلهی دفاع منفعلانه سوق دهد، بلکه آمریکا را نیز وارد بحران راهبردی کرد؛ جایی که دیگر ابزار تهدید، فاقد اثر است.
❇️ رهبر انقلاب، برای اولین بار در این سطح از شفافیت، شکست پروژهی «ایرانِ تحت فشار» را اعلام کرد. بیانات ایشان بر پایهی دو مؤلفه استوار است: عظمت تمدنی ایران و تجربهی مقاومت ملت. این بیانات، نه صرفاً پاسخی به یک مقام آمریکایی، بلکه پاسخی به گفتمان قرن بیستویکم غرب است که هنوز در خیال استیلا بر ملتها میزید. آنگاه که ایشان گفتند: «این یک اهانت بزرگ به ملت ایران است»، عملاً بنیان نظری هرگونه سازش یکطرفه را فرو ریختند.
❇️ امید رهبر معظم به نصرت الهی و شفاعت حضرت بقیةالله، آخرین بند کلام است و در عین حال، بنیان معنوی همهی آن چیزیست که سیاست راهبردی ایران را از دیگران متمایز کرده. ایران فقط کشوری سیاسی نیست، بلکه امتی است در حال تحقق وعدهی الهی: «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ». این نه رؤیا، بلکه تحلیل الهی از واقعیت مقاومت است؛ مقاومتی که اکنون به پیروزیهای میدانی نیز آراسته شده است.