۱۱:۳۷
۱۴۰۴/۰۶/۳۱
1404/06/31

رصد داخلی

هیئت تحریریه سایت طنین
نویسنده :
هیئت تحریریه سایت طنین
کد خبر:
۳۳۰۶

چگونه اروپا به بازیگری فعال علیه ایران تبدیل شد؟

سایت رجانیوز نوشت: حسن روحانی با نادیده‌گرفتن مناسبات مستحکم، سودآور و تاریخی میان E۳ و آمریکا اسیر اشتباه محاسباتی مهمی شد که در آینده زیربنای نقش آفرینی دشمنانه اروپا در قبال ایران را ایجاد کرد. در نتیجه این تحلیل غلط، همزمان با تلاش آمریکا برای ارجاع پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی به شورای امنیت برای تشدید تحریم‌ها و ایجاد اجماع جهانی بر علیه ایران؛ دولت هشتم برای مدیریت فشار بانکی‌ها و ایجاد یک میانجی به‌ظاهر معتبر، از اروپا برای مذاکرات هسته‌ای دعوت کرد. مستندات موجود از عملکرد حسن روحانی در آن زمان نشان می‌دهد که تیم مذاکره کننده ایرانی با چه خوشبینی عمیقی به غربی‌ها نگاه می‌کردند و انتظار داشتند بتوانند برخلاف تمامی شواهد تاریخی و حتی تجربه سی‌ساله خود از فضای بین‌الملل، اروپا را برای کنترل آمریکا بسیج کنند! اما ماه عسل سعدآباد هم زمان زیادی به درازا نکشید و پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شد. اعتماد بی‌حد و اندازه به وعده‌های کشور‌های اروپایی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اعطای امتیازات نقد و عینی طرف ایرانی درمقابل امتیازات مبهم و نسیه طرف اروپایی باعث شد تا سعدآباد هم به فهرست‌‍ عبرت‌های دیپلماتیک ایران افزوده شود.

خط رسانه‌ای جریان اصلاحات در مورد سفر پزشکیان

-محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران سازندگی در این‌باره به سایت انتخاب گفت: واقعیت این است که باید به همه کارگزاران کشور تذکر بدهیم بدهیم که باید واقع‌بین باشند و هیچ مسئله‌ای را ساده‌سازی نکنند. با ساده‌سازی مسائل هیچ مشکلی حل نمی‌شود. کارگزاران کشور باید به وظایف و مأموریت‌های خود در عرصه سیاست خارجی عمل کنند و تصور نکنند که امر مذاکره تعطیل شده است.

-مصطفی کواکبیان، فعال اصلاح طلب و دبیر کل حزب مردم‌سالاری هم می‌گوید: «انتظار مردم از دولت پزشکیان بسیار وسیع‌تر از عملکرد فعلی دولت است. وضعیت کشور از نظر اقتصادی و روابط بین المللی نامناسب است و امیدوارم پزشکیان اولین رییس جمهوری باشد که در سفر نیویورک با ترامپ ملاقات می‌کند».

- محمد علی ابطحی رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات هم هفته گذشته در مطلبی درباره سفر رئیس جمهور به نیویورک نوشت: «اگر رئیس‌جمهور در روز‌های باقی‌مانده تا سفر، مجوز‌های لازم برای گفت‌و‌گو‌های سطح بالا با آمریکا از موضع برابر اخذ کند، دستاورد‌های سفر به حداکثر خواهد رسید».

-کرباسچی: رئیس جمهور اختیارات لازم را برای سفر به نیویورک دریافت کند، وگرنه با چند سخنرانی و دیدار تشریفاتی، کار به جایی نمی‌رسد.

خیال خام فانتزی گرایان اصلاحات

روزنامه فرهیختگان نوشت: در این موقعیت امکان به نتیجه رسیدن یک توافق برد برد برای ایران بسیار ضعیف است، اما همچنان برخی از فانتزی‌گرایان اصلاح‌طلب، تصور می‌کنند اگر رئیس‌جمهور دیداری مستقیم با رئیس‌جمهور آمریکا داشته باشد، رسیدن به یک توافق دور از ذهن نخواهد بود، اصرار برخی از این سیاستمداران به پیچیدن نسخه‌های ساده‌انگارانه در مناسبات پیچیده روابط بین‌الملل، بدون فکر و اندیشه و درنظرگرفتن واقعیت در حال وقوع در صحنه این گمانه را تقویت می‌کند که برخی از این افراد، نه‌تنها تحلیل‌هایشان مبتنی بر نظم ۱۰ سال گذشته جهان است، بلکه به اندازه دانش یک دانشجوی ترم یک روابط بین‌الملل از مناسبات بین‌المللی شناخت ندارند و تصور می‌کنند با یک لبخند، سلام و دیدار تمام چالش‌های پیچیده جهانی حل می‌شود. باید به این نکته توجه داشت که اگر رئیس‌جمهور به دنبال ارائه تصویری از ایران مقتدر مدافع صلح است، دقیقاً باید بر عکس این توصیه‌های ساده‌انگارانه عمل کند.

سندرم‌گسست از واقعیت بعد از اسنپ‌بک

محسن مهدیان در روزنامه همشهری نوشت: بعد از اسنپ‌بک، عده‌ای راه افتادند که «آقای پزشکیان! فرصت نشست سازمان ملل را از دست نده، با ترامپ ببند.» حقیقتا باید این افراد را در آزمایشگاه تحلیل کرد! چرا؟ اینها دچار «سندرم گسست از واقعیت» هستند؛ واقعیت را می‌بینند، اما از آن فرار می‌کنند. حقیقتا این گزاره‌ها را چطور توضیح می‌دهند؟ برجام را با مذاکره امضا کردیم. ما عمل کردیم، آمریکا خارج شد، اروپا هم محل نگذاشت؛ آخرش هم ما را جریمه کردند. در حال مذاکره با آمریکا بودیم، اسرائیل با چراغ سبز آمریکا حمله کرد. در حال مذاکره با اروپا بودیم، خود آمریکا حمله کرد. قطر میزبان صلح شد، همان روز تیم مذاکره را زدند. سوریه صبح و شب مجیز آمریکا را می‌گوید و برده همه‌جایی شده است، اما باز هم اسرائیل بمبارانش می‌کند. عراقچی پیشنهاد دیپلماتیک داد، مکرون گفت معقول است، اما میز مذاکره را برهم زدند و دوباره تحریم کردند.

ماشه هم به گردن داخلی‌ها افتاد!

محمود واعظی، از اعضای حزب اعتدال و توسعه و رئیس دفتر دولت حسن روحانی درگفتگو با خبرآنلاین: دلواپسان از روز اول با برجام مخالف بودند؛ در مجلس، در رسانه‌ها و حتی در صداوسیما سنگ‌اندازی کردند. حالا همان‌ها که همیشه مانع تراشی کرده‌اند، امروز دلسوزی می‌کنند و از بازگشت قطعنامه‌ها سخن می‌گویند. این رفتار سیاسی است، نه ملی. در اسفند ۹۹ به توافقی رسیدیم که قرار بود در دولت سیزدهم امضا شود، اما وقتی دولت جدید مستقر شد و درگیر حواشی شد، فرصت از دست رفت. نمی‌شود امروز که همان توافق مطلوب دولت رئیسی بود، برای مردم مثبت جلوه داده شود، اما همان برجام در دولت روحانی منفی معرفی گردد. هدف برجام این بود که ایران از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج شود و شش قطعنامه لغو گردد. بازگشت به شرایط قبل بسیار پرخطر است و خطای محاسباتی عمیقی خواهد بود اگر تصور شود، چون اکنون تحت تحریم‌های آمریکا هستیم، بازگشت قطعنامه‌های سازمان ملل اهمیت ندارد.

مشابه خسارت‌های برجام و ماشه را در دنیا سراغ دارید؟

روزنامه کیهان نوشت: رئیس جبهه اصلاحات به جای ابراز شرمندگی از فجایع برجام به‌ویژه مکانیسم ماشه می‌گوید منتقدان هنوز نگفته‌اند بدیل‌شان چه بود. آذر منصوری، در شبکه ایکس نوشت: «منتقدان برجام هنوز نگفته‌اند نسخه بدیل‌شان چه بود؟ ادامه تقابل؟ خروج از NPT؟ یا جنگ جنگ تا پیروزی؟! راه‌حل‌هایی بدون توجه به خواست مردم! دکتر ظریف راهی را گشود که منافع ملی را حفظ کرد، بدون آنکه ایران تسلیم شود. تعامل مقتدرانه، نه تندروی، راه‌حل ایران است». رئیس جبهه اصلاحات که قطعاً دانش به این بحث‌ها قد نمی‌دهد، اما کسانی که به او خط می‌دهند، باید درباره موضوعات متعددی پاسخگو باشند؛ از جمله اینکه: جز توافق فاجعه‌بار برجام، کدام توافق جهانی دیگر را سراغ دارید که کلاهی به گشادی مکانیسم ماشه را در آن تعبیه و بر سر طرف مقابل گذاشته باشند؟ نوابغ جبهه اصلاحات توضیح دهند که در دوره سرمستی توافق به هر قیمت، کدام فرانچسکوی دیگری بدون نام خانوادگی معلوم، مکانیسم ماشه را در برجام جاسازی کرد؟ یا این سؤال که چرا اجرای نا‌متوازن تعهدات را پذیرفتند و در حالی که روز رسمی اجرای برجام هنوز فرا نرسیده بود، دست ایران را خالی کردند و سه سال بعد را به دیپلماسی التماسی در مقیاسی شرم‌آور‌تر ادامه دادند؟

گزارش خطا