در طرح ترامپ برای توقف جنگ در غزه، فارغ از تمایلات شخصی وی جهت کسب جایزه صلح نوبل، چهار موضوع اهمیت اساسی دارد:
۱. آمریکا از انزوای سیاسی روز افزون رژیم نگرانی داشته و علاقه ندارد که این روند ادامه یابد.
۲. تحلیل آمریکاییها این است که باید "دستاوردهای کسب شده" اسرائیل در ماههای اخیر، روی کاغذ آمده و تبدیل به امتیاز سیاسی شود.
۳. با این حال آنها مشترکاً میدانند که برای مرحله بعدی نبرد، نیاز به وقفهای دارند تا توانشان صرف جبهههای دیگر باشد.
۴. در این میان، آمریکا به صورت تام و تمام در پشت تل آویو قرار دارد و تا وقتی خواستههای نتانیاهو در هر توافقی کامل تحقق نیابد، اجرا و پایداری توافقات اینچنینی دور از ذهن است و آمریکا نیز در هر حال به پشتیبانی محض خود ادامه خواهد داد.
در راستای همین طرح، آمریکاییها باید حماس را در نظر بگیرند که در این بین، موثرترین کانال، قطری است که بعد از حمله به دوحه، از مذاکرات خارج شد.
عذرخواهی نتانیاهو از امیر قطر نشان میدهد همچنان آمریکا و ترامپ موثرترین اهرم بر تلآویو هستند و تنها کسانی هستند که میتوانند نظر آن را تغییر دهند. از سوی دیگر، به نظر میرسد خواسته قطر برای ورود مجدد به میانجیگری نیز عذرخواهی نتانیاهو و تعهد عدم حمله مجدد بوده است.
آمریکا میخواهد با اهرم حضور رهبران در قطر و اخراج آنها، بر حماس فشار وارد کند./ محلل