رژیم صهیونیستی و آمریکا در محاسباتشان برای حمله به ایران دو اشتباه داشتند:
اولا فکر میکردند با شهادت فرماندهان نظامی، نیروهای مسلح وارد فضای آشوب فکری خواهد شد و موشکی شلیک نمیشود.
دوما مردم همزمان با حمله رژیم به خیابانها خواهند ریخت و جنگ داخلی به راه خواهد افتاد و این بار میخواهند برای تکمیل پازل خود ابتدا در ایران آشوب به پا کنند و بعد حمله را آغاز کنند در نتیجه آخرین تیر خود را برای نیل به این هدف شلیک کردند یعنی مکانیسم ماشه. برآورد آنها این است با جو روانی که در ده سال اخیر حول این موضوع تولید کردهاند دلار در کوتاهترین زمان ممکن ٢٠٠ هزار تومان را لمس خواهد کرد و این شوک باعث شکستن مقاومت مردم خواهد شد مانند لیبی و عراق. اما این محاسبات غربیها نیز غلط از آب در خواهد آمد، زیرا:
از سال ٩٧ و با خروج ترامپ از برجام چندین برابر تحریمهای زمان برجام علیه ایران اجرا شد و ایران توانست راههای عبور از تحریمها را یاد بگیرد.
همچنین چین و روسیه این تحریمها را به رسمیت نشان نمیشناسند و این یعنی طرح انزوای ایران به طور کامل شکست خورده است.
سوما ذهن جامعه ایرانی نسبت به موضوع تحریم واکسینه شده پس فضای روانی تحریمها ماندگاری بسیار کمی دارد.
در نتیجه اگر ایران بتواند اثر اولیه مکانیسم ماشه را دفع کند و از شوک به بازار جلوگیری کند دیگر استکبار به جز حمله نظامی دیگر هیچ گزینهای علیه ایران نخواهد داشت.
پس برای کنترل بازار حاکمیت باید از ذخایر استراتژیک و داراییهای راهبردی اش برای کنترل بازار در چند ماه آینده به بهترین شکل ممکن بهره ببرد. عبور از این چند ماه به مثابه یک قدمی فتح قله خواهد بود.