دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا روز جمعه (۱۰ اکتبر) برای کاهش کسری تجارت با چین اعلام کرد که از اول نوامبر، تعرفه ۱۰۰ درصدی بر واردات کالاهای چینی اعمال خواهد شد. ترامپ گفت که این تعرفهها علاوه بر تعرفههای قبلی بر کالاهای چینی اعمال میشود و همچنین محدودیتهایی بر صادرات نرمافزارهای حساس به چین وضع خواهد شد.
چین در واکنش به این اقدام، آن را مغایر با اصول تجارت آزاد دانست و هشدار داد که در صورت ادامه این سیاستها، اقدامات متقابل اتخاذ خواهد کرد. نخستین گام پکن شامل وضع محدودیتهای تازه بر صادرات عناصر کمیاب و فناوریهای مرتبط بود؛ طبق مقررات جدید وزارت بازرگانی، شرکتهای خارجی برای صادرات هر کالایی که حتی اندکی از این عناصر استخراجشده در چین برخوردار باشد، نیازمند مجوز ویژه خواهند بود.
شایان ذکر است که چین تقریباً ۷۰ درصد استخراج جهانی عناصر کمیاب و حدود ۹۰ درصد فرآوری آنها را در اختیار دارد. محدودیت دسترسی به این منابع، یکی از مهمترین نقاط اختلاف در مذاکرات تجاری میان آمریکا و چین محسوب میشود و نقش کلیدی در تعادل قدرت تجاری بین دو کشور دارد.
سقوط بازارهای سهام آمریکا
با وجود انتظار ترامپ برای وارد کردن ضربهای جدی به اقتصاد چین، نتیجه برخلاف پیشبینی او بود و واکنش متقابل پکن باعث شد اثرات منفی تصمیم تعرفهای ترامپ به سرعت در اقتصاد داخلی آمریکا نمایان شود و بازارهای داخلی این کشور با نوسانات شدید و بیثباتی روبهرو شدند.
بازارهای سهام بیش از هر بخش دیگری از اقتصاد تحت تأثیر قرار گرفتند. شاخص S&P ۵۰۰ با کاهش بیش از ۱۰۰ واحد، معادل ۱.۵ درصد، بسته شد و ارزش کل بازار سهام آمریکا تقریباً ۹۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت. بیشترین افتها در میان غولهای فناوری مشاهده شد؛ تسلا ۵ درصد، آمازون ۴.۵ درصد، متا ۳.۲ درصد، اپل ۱.۸ درصد و انویدیا ۲ درصد از ارزش خود را از دست دادند. تحلیلگران مالی گزارش دادند که سرمایهگذاران بیش از همه نگران احتمال اعمال محدودیتهای صادراتی چین بر عناصر کمیاب خاکی و تراشههای نیمههادی هستند، موادی که برای صنایع فناوری آمریکا نقش حیاتی دارند.
همچنین، شاخص نوسان بازار VIX)) به بالاترین سطح از ماه ژوئن رسید و بازده اوراق قرضه بلندمدت از جمله اوراق ۱۰ ساله کاهش یافت. جریان سرمایه به سمت اوراق دولتی و داراییهای امن مانند طلا و اوراق خزانهداری حرکت کرد، نقدشوندگی کاهش یافت و فشار بر بازارهای مالی افزایش یافت. این تحولات نشاندهنده افزایش ریسک و عدم اطمینان سرمایهگذاران است و در نهایت موجب تضعیف دلار آمریکا در برابر سبد ارزهای خارجی شد که پیامدهای گستردهای برای اقتصاد و صنایع حساس به سرمایه دارد.
پیامدهای جنگ تعرفهای برای اقتصاد آمریکا
با توجه به اثر فوری اعلام تعرفه ترامپ، روشن است که در صورت اجرایی شدن این سیاست شرکتهای بزرگ جهانی که عمدتاً در آمریکا فعالیت میکنند با زیان¬های قابل توجهی مواجه خواهند شد.
وابستگی صنایع آمریکا به قطعات و مواد اولیه چینی، اجرای ناگهانی تعرفهها را به یک شوک هزینهای جدی تبدیل کرده است. افزایش هزینه تولید حاشیه سود را کاهش میدهد، منابع سرمایهگذاری و توسعه را محدود میکند و شرکتها را وادار به کاهش فعالیتهای تولیدی میسازد. این روند تهدیدی مستقیم برای بهرهوری، نوآوری و رقابتپذیری صنایع کلیدی آمریکا است.
صنایع فناوری، خودرو، لوازم الکترونیک و ماشینآلات به دلیل وابستگی شدید به زنجیره تأمین چینی، بیشترین آسیب را از تعرفهها خواهند دید. افزایش هزینههای تولید، نوآوری را کند کرده و بهرهوری را کاهش میدهد و شرکتها مجبور به استفاده از منابع جایگزین پرهزینه یا انتقال تولید به خارج میشوند که هزینهها و زمان تحویل کالاها را به شکل چشمگیری افزایش میدهد.
علاوهبراین، افزایش هزینههای تولید توان رقابتی صنایع آمریکا در بازارهای جهانی را کاهش میدهد و صادرات را تحت فشار قرار میدهد. این شرایط رشد اقتصادی را کند کرده، بهرهوری را کاهش میدهد و ایجاد فرصتهای شغلی جدید را محدود میسازد که در مجموع میتواند جایگاه اقتصادی ایالات متحده را در عرصه جهانی تضعیف کند.
افزایش هزینههای تولید شرکتها را مجبور میکند این بار مالی را به مصرفکنندگان منتقل کنند که منجر به رشد قیمت کالاها و کاهش قدرت خرید خانوارها میشود. این فشار به ویژه بر طبقات متوسط و کمدرآمد سنگین است، چرا که سهم بیشتری از درآمد خود را صرف کالاهای مصرفی میکنند. همچنین، تورم و احتمال افزایش نرخ بهره بازپرداخت بدهیها را دشوارتر میکند و شکاف درآمدی و اجتماعی را عمیقتر میسازد. کاهش حاشیه سود شرکتها میتواند تعدیل نیرو و بیکاری را تشدید کند و در نتیجه، تعرفه ۱۰۰ درصدی بیشترین هزینه را بر دوش اقشار آسیبپذیر میگذارد و فشار اجتماعی و سیاسی را افزایش میدهد.
پکن پیروز جنگ تعرفه¬ها
با وجود تلاش واشینگتن برای فشار بر اقتصاد چین از طریق اعمال تعرفهها، پکن ابزارهایی در اختیار دارد که میتواند اثرات این سیاستها را خنثی کند. یکی از راهبردهای اصلی چین، انتقال کالاها به کشورهای ثالث و سپس صادرات آنها به آمریکا است، به گونهای که منشأ دقیق کالاها برای گمرکات آمریکایی قابل شناسایی نباشد و به نظر میرسد مراحل اولیه این برنامه نیز در شرف اجراست.
طبق گزارش مؤسسه «بروکینگز»، مکزیک و کانادا به هستههای اصلی این استراتژی تبدیل شدهاند. بر این اساس، چین از سه مسیر کلیدی مانند «صادرات مستقیم از چین به مکزیک و سپس به آمریکا، ادغام قطعات چینی در زنجیره تأمین آمریکای شمالی، و سرمایهگذاری در صنایع مکزیک و کانادا برای تولید محصولات نهایی با برچسب ساخت مکزیک و کانادا بهره میبرد».
در مقابل، واشینگتن از انعطاف لازم برخوردار نیست، زیرا تعرفههای سنگین ترامپ بار اضافی بر متحدان سنتی تحمیل کرده و اعتماد جهانی به آمریکا را کاهش داده که در نتیجه، جایگاه دیپلماتیک این کشور به شدت تضعیف شده است. این وضعیت شانس موفقیت آمریکا در رقابت جهانی با چین را کاهش میدهد و همزمان امکان دارد شرکای تجاری به بلوکهای اقتصادی جایگزین مانند «بریکس» گرایش پیدا کنند که تهدیدی جدی برای جایگاه اقتصادی ایالات متحده در بازارهای جهانی محسوب میشود.
با این اوصاف، پُتک تعرفههای ۱۰۰ درصدی ترامپ بیش از چین، بر غولهای اقتصادی ایالات متحده فرود آمده و ساختارهای داخلی و رقابتپذیری آمریکا را تضعیف کرده است. ادامه این روند میتواند رقابت تجاری میان آمریکا و چین را شدت بخشد، وضعیتی که احتمال افزایش هزینههای تولید، کاهش رشد اقتصادی و بیثباتی در بازارهای جهانی را به همراه دارد. در چنین شرایطی، کشورهای ثالث میتوانند از فرصتهای نوظهور برای تقویت جایگاه تجاری خود بهرهبرداری کنند.