روز چهارشنبه 19 آوریل 2023 الی کوهن وزیرخارجه اسرائیل برای دیدار با مقامات جمهوری آذربایجان راهی باکو شد. این سفر در حالی صورت گرفت که قریب به یک ماه قبل جیحون بایراموف وزیرخارجه باکو برای افتتاح سفارت این کشور در تلآویو راهی سرزمینهای اشغالی شد. مواضع سیاسی، کنشهای امنیتی و خط رسانهای ضدایرانی باکو نشان دهنده افزایش نفوذ رژیم صهیونیستی در مرزهای شمالی ایران است. به عبارت دیگر به اندازهای که جمهوری آذربایجان به سمت گسترش روابط راهبردی با اسرائیل حرکت میکند؛ به همان اندازه از ایران دور میشود. تقارن زمانی باز شدن سفارت جمهوری آذربایجان در تلآویو و بسته سفارت این کشور در تهران نشان دهنده سیاست «حاصل جمع صفر» باکو در بازتنظیم سیاست خارجی این کشور است. کارشناسان معتقدند پس از پیروزی رژیم علیاف در جنگ قره باغ در سال 2020، باکو با سوء استفاده از بهبود وضعیت ژئوپلیتیکی به دنبال پیشبرد جاهطلبیهای توسعهطلبانه در حوزه قفقاز جنوبی است.
در بیانیه مطبوعاتی وزارت خارجه اسرائیل موضوع اصلی نشست وزیر خارجه رژیم و الهام علیاف «چالشهای راهبردی مشترک در حوزه امنیت منطقهای» و «مبارزه با تروریسم» عنوان شده است. علاوه بر این دو طرف بر تقویت همکاریها در حوزه اقتصادی و گردشگری به بحث و رایزنی پرداختند. الهام علی اف در این دیدار تصریح کرد که دستور کار همکاری دوجانبه به ویژه فعالیت کمیسیون مشترک در حال گسترش است و و فرصت خوبی برای شرکت های اسرائیلی جهت فعالیت در منطقه آزاد اقتصادی الت جمهوری آذربایجان و مشارکت شرکت نفتی سوکار در بهرهبرداری از منابع انرژی اسرائیل است. در جریان این نشست نمایندگانی از 20 شرکت سایبری، امنیت داخلی، کشاورزی و آب اسرائیل نیز الی کوهن را همراهی میکردند. براساس اخبار منتشر شده در رسانههای آذری کوهن پس از دیدار با جامعه یهودیان باکو قرار است تا برای بازگشایی سفارت رژیم صهیونیستی راهی ترکمنستان شود. این سفارت تنها 15 کیلومتر تا مرزهای جمهوری اسلامی ایران فاصله دارد!
سوال اصلی این یادداشت آن است که اساسا چرا باکو به دنبال افزایش سطح تنش با ایران است؟ «بازتنظیم روابط با تهران»، «سرکوب جریانهای اسلامگرا و ایراندوست» و «آشکارسازی روابط با اسرائیل» سه هدف اصلی علیاف از اتخاذ سیاست تهاجمی علیه تهران است.
پس از پیروزی جمهوری آذربایجان در بازپسگیری سرزمینهای قرهباغ، وزن ژئوپلیتیکی باکو در منطقه قفقاز جنوبی افزایش یافته است. برهمیناساس دولتمردان آذری تصمیم گرفتند تا متناسب با شرایط جدید دست به بازنگری در روابط با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بزنند. برهمیناساس طی دو سال اخیر جمهوری آذربایجان سیاست «بازگشت به نقظه صفر» را با ایران در دستور کار خود قرار داده است. به عبارت دیگر رژیم علیاف با تخلیه سفارتخانه این کشور در تهران، اخراج دیپلماتهای ایرانی در باکو، دستگیری افراد مذهبی و ایراندوست و ... سعی دارد سطح تنشها با کشورمان را به بالاترین حد (نه جنگ) برساند. سیاستمداران باکو معتقدند در چنین لحطهای قدرت چانهزنی این کشور برای کسب امتیازهای بیشتر در بازتعریف روابط با ایران و پیشبرد پروژههای منطقهای فراهم خواهد شد. باکو برای پیشبرد این سیاست از اهرمهای مختلفی در روابط دوجانبه (بازداشت کامیونداران، بستن مرزها، جنگ روانی و ...) و کارتهای بازی در حوزه سیاستخارجی (تعمیق روابط با ترکیه، آشکارسازی روابط با اسرائیل، جلب حمایت سیاسی- امنیتی کنسرسیوم نفتی حاضر در باکو و ...) استفاده میکند.
دومین دلیل افزایش سطح تنش با ایران را میتوان سرکوب شیعیان و جریانات نزدیک به ایران در جغرافیای جمهوری آذربایجان دانست. باکو در همکاری مشترک با آنکارا- تلآویو به دنبال ترویج پانترکسیم جدایی طلب در استانهای شمال غرب کشورمان است. در این حال نظام سکولار حاکم بر باکو فعالیت جمعیتهای مذهبی و ایرانگرا را به شدت محدود کرده و به وسیله دستگاه آمورشی و سیستم پروپاگاندای ترکی به دنبال جعل تاریخ و کم کردن تعلقات دینی مردم متدین جمهوری آذربایجان است. تخریب مساجد ایرانی-اسلامی، تلاش برای تغییر هویت مردم نخجوان، کنترل شدید بر فعالیت امامزادهها، بستهشدن برخی مراکز فرهنگی و دفاتر مراجع دینی- سیاسی، توهین به ساحت مقدس امام زمان (عج)، بازداشت و شکنجه شیعیان و افرادی که سابقه سفر به ایران داشتند، بخشی از فعالیتهای مخرب علیاف علیه میراث ایرانی- شیعی در حوزه قفقاز جنوبی است.
سومین متغییر موثر در تشدید رویکرد ضدایرانی باکو را میتوان آشکارسازی روابط با اسرائیل دانست. مقامات دو کشور روابط باکو- تلآویو به کوه یخی تشبیه میکنند که تنها بخشی از آن در برابر رسانهها به نمایش درآمده است. در حال حاضر باکو 30 درصد نفت رژیم صهیونیستی را تامین میکند و در سوی مقابل تلآویو یکی از بزرگترین شرکای نظامی و تامینکنندگان اسلحه برای جمهوری آذربایجان محسوب میشود. نقش پررنگ اسرائیل در جنگ قرهباغ به اندازهای بود که طرفداران رژیم علیاف پرچم رژیم را در کنار پرچمهای آذربایجان و ترکیه در جشن پیروزی بلند کردند. اما همکاری دو طرف تنها به فروش اسلحه یا کمک مستشاری محدود نمیشود. براساس اطلاعات منتشر شده در رسانهها، باکو نیز به مانند گرجستان ایستگاههای شنود در اختیار اسرائیل قرار داده است. علاوه بر این باکو چهار پایگاه هوایی بازمانده از دوران شوروی را در اختیار اسرائیل قرار داده است که در بزنگاه تهاجم برای هدف قراردادن تاسیسات اتمی ایران مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین در جریان حمله تروریستی داعش به شاهچراغ (ع)، واجا تبعه جمهوری آذربایجان را مهره هدایت کننده در این عملیات معرفی کرد. سلسله اقدامات ضدایرانی اسرائیل از مبدا خاک آذربایجان که در این یادداشت به آن اشاره کردیم، پیش از آغاز رسمی فعالیت رسمی سفارت این کشور در تلآویو اتفاق افتاد.
بهره سخن
گسترش دامنه فعالیت رژیم صهیونیستی در منطقه قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی زنگ خطری جدی برای وزارت خارجه و دستگاههای مسئول برای مقابله با تلآویو است. این حوزه جغرافیایی بخشی از «ایران بزرگ فرهنگی» و جزئی از خاک ممالک محروسه ایران بوده است. پس از فروپاشی شوروری، دستگاه آموزشی- تبلیغاتی ترکیه با همکاری رژیم صهیونیستی اقدام به مبارزه با هویت ایرانی موجود در منطقه نمود و سعی کرد تا هویت جعلی «ترک» را با هدف تشکیل جغرافیای واحدی ترکی (پان تورانیسم) در این جغرافیای وسیع ترویج نماید. ظهور شورای ترک و سپس سازمان دولتهای ترک نتیجه تبلیغات 30 ساله این جریان تبلیغاتی و شبهتاریخی است. در چنین شرایطی لازم است تا جمهوری اسلامی ایران با بازتعریف واحدهای مسئول در جمهوریهای شوروی سابق، ضمن ترویج هویت اعتدالگرا در این منطقه، به مقابله با فعالیتهای ضدایرانی بپردازد. در این میان به نظر میرسد مقابله با جریان ضدایرانی باکو نخستین و در عین حال مهمترین گام برای بازگشت فرهنگی- اقتصادی به مرزهای شمالی باشد.