طرح صلح بایدن در منطقه غرب آسیا که به موجب آن قرار بود: اول زمینه بهبودی و عادیسازی روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی فراهم شود و دوم مجب تقویت جایگاه تشکیلات خودگردان فلسطین شود، مدتهاست شانس خود را برای اجرایی شدن در منطقه از دست داده است. تغییرات معادلات سیاسی در تعاملات بین کشورهای مختلف منطقهی غرب آسیا که اکثرا در تضاد با سیاستهای خاورمیانهای بایدن پیش میروند، این موضوع را به خوبی تایید میکند.
جو بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا، مدت زیادی است که جهت افزایش نفوذ خود در خاورمیانه دست به اقدامات گوناگونی و ارائه طرحهای مختلفی برای کشورهای این منطقه زده است. طرحهایی که تاکنون چندان رضایت بخش نبوده و بر خلاف انتظارات وی موجب شده موقعیت و جایگاه آمریکا نسبت به دیگر رقبایش در بین کشورهای منطقه به میزان زیادی با افت و خیز و چالش همراه شود.
تاکنون طرح بزرگ و جدید وی تحت عنوان ابتکار صلح در خاورمیانه با شکست های پی در پی در روند سیاست های اجراییاش در رابطه با کشورهای این منطقه همراه بوده است. قرار بود به موجب این طرح، عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان و تنش زدایی در روابط رژیم صهیونیستی و فلسطین اشغالی در دستور کار آقای رئیس جمهور قرار گیرد. با این حال همانند سیاستهای شکستخورده روسای جمهور پیشین آمریکا، بعید به نظر میرسد طرح بایدن هم چندان کارآمد باشد.
اگرچه این طرح تاکنون با موانع بسیاری همراه شده است اما 3 دلیل عمده را میتوان عامل شکست در اجرایی شدن این طرح طی دوره نخست ریاست جمهوری جو بایدن عنوان کرد:
در حال حاضر جریان های حامی دولت بنیامین نتانیاهو در اسرائیل همگی ضد فلسطین بوده و هیچ گونه اعتقادی به موجودیت کشور فلسطین نداشته اند. این افراد حتی بر این باور هستند که فلسطین اشغالی کاملا نامشروع بوده و بایستی به هر طریقی از بین برود. افزایش شهرکسازیها در اراضی اشغالی به همراه افزایش تعداد فلسطینیهای جان باخته توسط رژیم صهیونیستی موید بینتیجه بودن پیشنهادات بایدن برای برقراری صلح پایدار بین فلسطین و اسرائیل است.
در همین راستا دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد تعداد فلسطینیهای کشته شده در کرانه باختری طی سال جاری را نزدیک به 167 نفر عنوان کرده است. علاوه بر این دو مولفه، دولت بنیامین نتانیاهو نیز در حال حاضر با چالش های داخلی بسیاری برای حفظ قدرتش مواجه است و این موضوع موجب خواهد شد که کابینه وی فرصت چندانی برای برقراری مذاکرات صلح با فلسطین اشغالی، آنطور که رئیس جمهور آمریکا میخواهد، نداشته باشد.
در حال حاضر عربستان سعودی در موارد متعددی کشور چین را در پیشبرد سیاست خارجی و منطقهای خود جایگزین آمریکا کرده است. احیای روابط عربستان و ایران طی ماههای اخیر را میتوان مهمترین مصداق برای این موضوع دانست. جدا از این، مقامات ریاض مدت زمان زیادی است که به طور رسمی، علاقه خود را برای گسترش روابط با کشور چین نشانه داده و حتی به جایگزین کردن این کشور در تعاملات و مراودات اقتصادی خود به جای آمریکا فکر میکنند. امری که زمینه نفوذ ایالات متحده به عنوان رقیب اصلی چین در عربستان سعودی را نیز بسیار کمرنگ خواهد کرد و تواناییهای بایدن برای ابتکار صلح در خاورمیانه را نیز با چالش مواجه میسازد.
بدیهی است که عربستان سعودی تحت تاثیر امتیازات اقتصادی و سیاسی بسیار خوبی که طی سالهای اخیر از تعامل با چین به دست آورده حاضر به جایگزینی این کشور با آمریکای دوران بایدن نخواهد بود. رئیسجمهوری که از ابتدای دوران ریاست جمهوری اش، سردی برقراری رابطه با آن تحت تاثیر موضوعاتی مانند قتل جمال خاشقچی و حمایتش از بازیابی دیپلماسی از رفته با ایران به شدت احساس میشد.
اصرار جو بایدن برای بازیابی روابط با ایران در قالب احیای توافق برجام از همان ابتدای دوران ریاست جمهوریاش واکنشهای منفی را از سوی مقامات رژیم صهیونیستی برانگیخت. به موجب این امر، بنیامین نتانیاهو بارها و بارها به صراحت اعلام کرده است که در زمینه توافق احتمالی ایران با واشنگتن بر سر برنامه هستهای کشورمان، بین او و جو بایدن «تفاوت دیدگاه» وجود دارد. وی حتی عنوان کرده است اسرائیل برخلاف آمریکا به هیچگونه توافقی با ایران پایبند نخواهد بود و به دفاع از خود در برابر این کشور ادامه میدهد.
مخالفتهای رژیم صهیونیستی در رابطه با تعامل بین ایران و آمریکا تنها به موضوع برنامه هستهای ایران ختم نشده و حتی مقامات صهیونیستی در واکنش به خبر توافق اخیر تهران و واشنگتن بر سر تبادل زندانیان دو تابعیتی که در هفته گذشته اتفاق افتاد، این توافق و سیاست دولت آمریکا را نکوهش کردند. حتی نتانیاهو از توافق مذکور به عنوان «تامین مالی تروریسم» یاد کرد. به اعتقاد بنیامین نتانیاهو توافق انجام شده بین ایران و آمریکا نه تنها زیرساختهای هستهای ایران را از بین نمیبرد بلکه برنامه هسته ای این کشور را هم تقویت خواهد کرد.
در چنین شرایطی که بایدن جایگاه و اعتبار خود را در بین کشورهای مختلف منطقه از دست داده است. موفقیت طرح ابتکار صلح خاورمیانه میتواند یک آرزوی محال برای رئیس جمهور آمریکا باشد. بایدن از زمان روی کار آمدنش به عنوان رئیس جمهور در کاخ سفید نتوانسته ارتباط خوبی با رهبران عربستان و اسرائیل، به عنوان دو طرف اصلی طرح صلح خاورمیانه برقرار کند و این همان واقعیتی است که آینده جایگاه وی را در این منطقه به طور جدی تهدید میکند.