حمله تنبیهی جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق از آن جهت که پاسخ بسیاری از سوالات استراتژیک و مهم را در منطقه غرب آسیا روشن و مشخص کرده است، اهمیت زیادی دارد. یکی از مهم ترین این پاسخ ها، عدم تمایل قطعی دولت بایدن برای درگیر شدن با جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا است. در این راستا در شرایطی که رژیم اسرائیل خواستار حمایت بی چون و چرای آمریکا از مواضع ضد ایرانی این رژیم برای تلافی حمله موشکی پهپادی ایران به اراضی اشغالی شده است، رئیس جمهور آمریکا به صراحت در جریان یک تماس تلفنی به نخست وزیر این کشور اعلام کرده است که، در هیچ اقدام تهاجمی جهت حمله به خاک جمهوری اسلامی ایران با این رژیم همراهی نخواهد کرد. در این راستا بر آن شدیم تا مصاحبهای را با سرکار خانم دکتر سعیده اسکندری، پژوهشگر و کارشناس مسائل بین الملل صورت داده و پیرامون این موضوع برخی سوال ها پرسیده شود.
جو بایدن در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا قرار دارد و قرار است در جریان این انتخابات به عنوان نامزد اصلی حزب دموکرات بار دیگر با دونالد ترامپ، نامزد احتمالی حزب جمهوریخواه رقابت کند. رقابت تنگاتنگ میان دو نامزد انتخاباتی و محبوبیت قابل توجه ترامپ در بین رایدهندگان آمریکایی، موجب شده است تا بایدن در آستانه انتخابات جهت پیشبرد سیاستهای خارجی خود در قبال اوکراین و رژیم صهیونیستی احتیاط بیشتری را لحاظ کند. در این رابطه، حمایت بایدن از جنگ رژیم صهیونیستی با ایران، ضرورت ورود سربازان آمریکایی به خاک منطقه و افزایش حمایتهای مالی از این رژیم را فراهم میکند. در چنین شرایطی این دو مولفه میتواند از اعتبار دولت بایدن در برابر رای دهندگان آمریکایی تا حد زیادی بکاهد.
تلاقی دوران ریاست جمهوری بایدن با دو جنگ بزرگ در اوکراین و نوار غزه موجب شده است که بخش عمده ای از تمرکز دولت وی بر پایه چگونگی مدیریت و دخالت در این دو جنگ قرار گیرد. حمایت های بی حد و اندازه بایدن از اوکراین در برابر روسیه و رژیم صهیونیستی در برابر حماس موجی از مخالفت های گسترده داخلی و خارجی را علیه سیاست های حمایتی وی از طرفین این دو جنگ به همراه داشته است. جدا از بحث مخالفتهای مطرح شده در رابطه با مواضع بایدن، این تصور از دولت وی در بین مخالفانش شکل گرفته است که او استاد حمایت از جنگ های بیپایان و بی سرانجامی است که سرمایههای مالی و نظامی آمریکا را به هدر میدهند. با توجه به قابلیتهای نظامی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران، حمایت از جنگ احتمالی میان رژیم صهیونیستی و کشورمان هم می تواند منجر به تشدید این دیدگاه منفی در قبال دولت بایدن شود.
از جمله مهمترین دلایلی که موجب شده است، کابینه بنیامین نتانیاهو بر ضرورت حمایت آمریکا جهت تحقق یک حمله به مواضع جمهوری اسلامی ایران تاکید نماید، موضوع حفظ مشروعیت خود اوست. برای نتانیاهو شروع جنگ با ایران به عنوان بزرگترین تهدید استراتژیک رژیم اسرائیل در خاورمیانه با همراهی و پشتوانه قوی مالی و نظامی آمریکا به معنای تداوم ماندن وی بر قدرت در دوران پرتلاطم نخست وزیر وی محسوب میشود.برخلاف بایدن، نتانیاهو به طولانی شدن جنگ در خاورمیانه علاقهمند است، به این خاطر که می داند پایان جنگ با حماس و عدم پاسخ نظامی به ایران به معنای فرا رسیدن زمان برای کناره گیریاش از قدرت است. شرایط بایدن کاملا برعکس است. او می داند ورودش به جنگ دیگر میتواند پایانی قطعی بر دوران قدرتش در کاخ سفید محسوب شود. از این جهت بایدن برای ماندن خود بر قدرت با گزینه جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران مخالف و نتانیاهو برای ماندن خود بر قدرت با گزینه جنگ موافق است. دو دیدگاه متضادی که امکان توافق بر سر آن غیرمممکن و حتی نشدنی است.
از زمان آغاز حملات 7 اکتبر رژیم صهیونیستی علیه حماس، حمایت های بی چون و چرای دولت بایدن از حملات وحشیانه این رژیم در نوار غزه، نه تنها موقعیت وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا را تقویت نکرده است، بلکه زمینهساز تقویت نگرش های منفی در عرصه بین المللی و کاهش اعتبار وی شده است.از این جهت، بایدن به هیچ عنوان علاقهمند نیست که با حمایت از گزینه حمله صهیونیستها به جمهوری اسلامی ایران به عنوان رئیسجمهوری جنگ طلب و بی توجه به اصول حقوق بشر در عرصه بین المللی جایگاه خود را از دست بدهد.