۲۰۲۴ ۰۸ September - يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳
کد خبر: ۱۹۲۴
۲۱ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۷

3 نکته در مورد سیاست خارجی دولت چهاردهم

«همزمان با پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری کشورمان، برخی به طور خاص این سوال را مطرح می کنند که آیا با توجه به دیدگاه های رئیس جمهور منتخب و همکاران وی، بایستی انتظار وقوع تغییرات وسیع و گسترده ای را در عرصه سیاست خارجی کشورمان داشته باشیم؟»
۲۱ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۷
نویسنده : سامان سفالگر کارشناس مسائل بین الملل

مدت زمان زیادی از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان نمی‌گذرد. انتخاباتی که به دور دوم کشیده شد و در نهایت مسعود پزشکیان که چندین دوره سابقه نمایندگی در مجلس شورای اسلامی کشورمان را داشته، توانست با کسب بیش از ۱۶ میلیون رای، به کرسی ریاست جمهوری اسلامی ایران برسد. در این راستا، تحلیل و تفسیر‌های مختلفی در مورد رویکرد‌ها و جهت گیری‌هایی که دولت آتی کشورمان در دستورکار خواهد داشت، مطرح و منتشر می‌شود.
در حقیقت، ناظران و تحلیلگران سعی دارند تا به واکاوی این مساله بپردازند که دولت چهاردهم چه سوگیری‌هایی را در حوزه‌های حساس حکمرانی کشورمان در پیش خواهد گرفت. در این چهارچوب، یکی از حوزه‌هایی که در مدت اخیر و حتی در بحبوحه رقابت‌های انتخاباتی بسیار به آن پرداحته شده، عرصه سیاست خارجی کشورمان است. برخی تحلیلگران و البته افکار عمومی با توجه به صحبت‌های مسعود پزشکیان در رابطه با موضوعاتی نظیر پرونده برجام، دیدگاه‌های خاصی را نسبت به نوع نگرش رئیس جمهور جدید کشورمان به حوزه سیاست خارجی پیدا کرده اند.
البته که حضور چهره‌هایی نظیر محمد جواد ظریف وزیر خارجه سابقه کشورمان در تیم انتخاباتی پزشکیان و یا حمایت‌های حسن روحانی رئیس جمهور اسبق کشورمان از پزشکیان که در دوره وی توافق برجام با قدرت‌های جهانی به امضا رسید، حاکی از این مساله است که بایستی انتظار رویکرد‌های معناداری را از سوی دولت پزشکیان در عرصه سیاست خارجی کشورمان داشته باشیم. با این همه، برخی به طور خاص این سوال را مطرح می‌کنند که آیا تغییرات در عرصه سیاست خارجی ایران، ماهیتی جدی و عمیق و گسترده خواهند داشت و به بیان ساده‌تر، شاهد یک تغییر پارادایم جدی در این حوزه خواهیم بود؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که حداقل به ۳ دلیل مهم و محوری، گزاره مذکور منتفی است و تغییرات جدی و عمیقی را نمی‌توان در عرصه سیاست خارجی ایران انتظار داشت. معادله‌ای که البته نه فقط در مورد ایران بلکه در مورد دیگر کشور‌های جهان و در بحبوحه حضور دولت‌های جدید در قدرت در آن‌ها نیز برقرار است.
اولاً حوزه سیاست خارجی در هر کشوری حوزه‌ای حساس است که در قالب آن شاهد استقرار برخی اصول و بنیان‌های ثابت و مستحکم هستیم. اصولی که با حضور دولت‌ها دستخوش تغییر نمی‌شوند و در حقیقت خط قرمز جهت گیری‌های نظام‌های حکمرانی در اقصی نقاط جهان هستند.
به عنوان مثال در مورد کشورمان بحث حمایت از آرمان فلسطین و محور مقاومت، مسائلی هستند که جزو موضوعات ثابت در نظر گرفته می‌شوند و نظام حکمرانی در ایران در عرصه سیاست خارجی به صورت کامل به آن‌ها متعهد و وفادار است. درست به همین دلیل بوده که شاهد بودیم به تازگی مسعود پزشکیان در پیامی خطاب به حزب الله لبنان و دبیرکل این جنبش بر تداوم حمایت همه جانبه کشورمان از این جنبش و تقابل با دشمن اسرائیلی تاکید کرده است.
در مورد روابط ایران با آمریکا نیز این خط قرمز‌ها به طرق مختلف وجود دارند و حتی در دولت حسن روحانی که توافق برجام با قدرت‌های جهانی به امضا رسید شاهد بودیم که مقام‌های ارشد کشورمان تاکید داشتند که این توافق صرفاً به حوزه هسته‌ای و آن هم در قالب تعهداتی خاص محدود است. معادله‌ای که در دولت مسعود پزشکیان نیز برقرار است و این دولت هم به اصول و بنیان‌های اصلی سیاست خارجی کشورمان ملتزم خواهد بود. کما اینکه خودِ مسعود پزشکیان نیز بار‌ها و بار‌ها به این مساله اشاره داشته است.
دوم اینکه باید توجه داشته باشیم که مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور جدید کشورمان رئیس قوه مجریه است. این قوه یکی از سه قوه اصلی نظام حکمرانی در کشورمان است. باید در نظر داشته باشیم که عرصه سیاست خارجی عرصه‌ای پیچیده و چندلایه است که صرفاً دولت‌ها در کشورمان در آن ایفاگر نقش اصلی و منحصر به فرد نیستند. به طور خاص رهبر معظم انقلاب اسلامی و سیاست‌های مطرح شده از سوی ایشان و همچنین دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و البته نهادی نظیر مجلس شورای اسلامی که وظیفه نظارت بر اقدامات دولت در عرصه سیاست خارجی کشورمان را دارد، همه و همه بازیگران فعال در حوزه سیاست خارجی ایران هستند.
از این رو، در شرایطی که در عرصه سیاست خارجی کشورمان با طیف‌های متنوعی از بازیگران رو به رو هستیم که آن‌ها یکدیگر را هدفِ نظارت قرار می‌دهند و متوزان می‌کنند، اینکه از ایجاد تغییرات عمیق در عرصه سیاست خارجی ایران با حضور یک دولت تازه در قدرت صحبت کنیم چندان واقع بینانه نیست؛

و در نهایت سوم اینکه باید توجه داشته باشیم که جهان در شرایط کنونی وضعیت خاصی را پشت سر می‌گذارد. در جهان کنونی شاهد تشدید تنش‌های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک میان طیف‌های متنوعی از قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی هستیم و مرزبندی‌های قدرت‌ها و کشور‌های مختلف با یکدیگر بیش از پیش آشکار شده است. حال در این وضعیت، کشور‌های گوناگون از جمله ایران در حوزه سیاست خارجی با گزینه‌های محدودتر و البته روشن‌تری رو به رو شده اند. 
به عنوان مثال در سطح منطقه‌ای و در شرایطی که صهیونیست‌ها و قدرت‌های غربی به دنبال پیشبرد دستورکار‌های خود به ضرر کشورمان و محور مقاومت هستند، اینکه ما انفعال پیشه کنیم به هیچ عنوان گزینه منطقی و عملی نیست. در حوزه هسته‌ای نیز به همین منوال در صورتی منافع کشورمان به پیش می‌رود که ما نیز در قالب توافق با غرب به دستاورد‌های ملموسی برسیم و راه تعامل با غرب یک طرفه نباشد. بگذریم که مثلا کشورمان در پرونده برجام تجربه بدعهدی‌های قدرت‌های غربی را نیز داشته است و اکنون هم افکار عمومی و هم دولتمردان به نحو پخته تری وارد میدان سیاست خارجی می‌شوند.
مجموع مسائل گفته شده این واقعیت را تایید می‌کنند که سیاست خارجی دولت چهاردهم نیز تا حد زیادی به اصول ثابت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وفادار خواهد ماند و صرفاً شاهد برخی تغییرات بعضا تاکتیکی در قالب آن و در چهارچوب راهبرد‌های کلان کشور خواهیم بود.

  • ارسال نظرات