✅پس از فروپاشی وضعیت پیشین قرهباغ، ایالات متحده طرحی به ظاهر فنی برای کاهش تنشهای منطقهای ارائه کرده که بر اساس آن، مدیریت مسیر ترانزیتی سیونیک به یک شرکت آمریکایی واگذار شود. این طرح با واژهگزینی هدفمند از «راه» بهجای «کریدور»، تلاشی برای عبور از مقاومت سیاسی و افکار عمومی ارمنستان است، در حالی که پیامدهای ژئواستراتژیک آن تفاوتی با پروژه «کریدور زنگهزور» باکو و آنکارا ندارد.
❇️ادمون ماروکیان، دیپلمات ارمنی، هشدار داده است که این طرح در عمل به معنای سلب کنترل ارمنستان بر مسیر استراتژیک سیونیک و تسهیل عبور پروژه تورانی در پوشش «مدیریت خارجی» است. اگرچه از اصطلاح «کریدور» پرهیز شده، اما واگذاری کنترل مسیر به هر بازیگر خارجی، بهویژه در مرزهای حساس منطقه، معادل تضعیف حاکمیت ملی و نقض اصل تمامیت ارضی است.
❇️در عرصه بینالملل، تجربه کریدور واخان در افغانستان مثال روشنی از چنین خطراتی است؛ جایی که حضور بازیگران خارجی و مدیریتهای خاص بر منطقهای باریک، در نهایت به تضعیف اقتدار دولت مرکزی، رشد نفوذ خارجی و گسترش ناامنی در شرق افغانستان انجامید. این تجربه تاریخی نشان میدهد که واگذاری مدیریت زیرساختهای ژئوپلیتیکی، ولو موقت، میتواند به بیثباتی بلندمدت و گسست سرزمینی منجر شود.
❇️علاوه بر این، مفاد بیانیه ۹ نوامبر ۲۰۲۰ که به مسیر بدون مانع اشاره دارد، به وضعیت خاص قرهباغ وابسته بوده و با پایان آن ساختار، دیگر تعهدی برای ایجاد مسیر مجزا متوجه ارمنستان نیست. در نتیجه، پذیرش چنین طرحی، نه تعهد حقوقی، بلکه خطای راهبردی خواهد بود.
❇️برونسپاری در این بستر، بهجای حل بحران، ابزار نفوذ ژئوپلیتیکی آمریکا و ناتو در منطقه و مقدمهای برای تثبیت واقعیتهای میدانی به سود ترکیه و آذربایجان است. در این شرایط، هوشیاری در برابر واژهسازیهای دیپلماتیک و دفاع از کنترل ملی بر زیرساختهای حیاتی، امری استراتژیک و ضروری برای ارمنستان است.