مقدمه
منطقه غرب آسیا به ویژه پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه جمهوری اسلامی ایران شاهد تحولات تازهای است که بر پیچیدگی و حساسیت شرایط آن افزوده است. جنگ و بحران در غزه به رغم طرحهای آتش بس هنوز پایان نیافته و بلکه بر حجم جنایات و فاجعه انسانی در این منطقه در اثر سیاستهای ظالمانه رژیم غاصب افزوده شده است. تنها واکنش غرب نسبت به جنایات رژیم اشغالگر، به رسمیت شناختن دولت فلسطین توسط فرانسه و انگلیس است که بیشتر حالت نمادین دارد. در لبنان، رژیم غاصب همچنان به نقض آتش بس پرداخته و نماینده ویژه آمریکا تام باراک به جای میانجی گری به حمایت از رژیم صهیونیستی پرداخته و بر مقامات لبنان فشار وارد میآورد تا به خلع سلاح حزب الله اقدام ورزند؛ و البته علاوه بر مخالفت حزب الله، دولت لبنان نسبت به این مسئله دارای تردید است. در سوریه شاهد درگیریهای خونین در جنوب در استان سویدا میان نیروهای دولتی و اقلیت دروزی بوده و به دنبال آن اسرائیل در جهت اهداف توسعه طلبانه خود در این کشور اقدام به مداخله نظامی در حمایت از دروزیها نمود، موضوعی که آینده این کشور را در هالهای از ابهام قرار داده است. یمن در حمایت از اهالی نوار غزه، دور جدید و مرحله چهارم عملیاتهای خود را علیه رژیم صهیونیستی تشدید کرده و با ایجاد ناامنی علیه منافع دشمن در دریای سرخ و نیز با شلیک موشک به عمق اراضی اشغالی این حمایت را عملاً نشان میدهد. در عراق ماجرای تصویب نهایی قانون حشدالشعبی مورد اعتراض آمریکا قرار گرفته و با مداخله جوییهای خود سعی دارد مانع تصویب این قانون توسط پارلمان عراق شود. این در حالی است که آمریکاییها همچنان مایل به ادامه نقوذ در عراق بوده و نسبت به عقب نشینی از این کشور تمایلی نشان نمیدهند و بالاخره جنگ ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل علیه ایران به عنوان یک نقطه عطف مهم در تحولات منطقه نشان داد جایگاه مقاومت و کانون آن یعنی جمهوری اسلامی ایران همچنان مستحکم بوده و دشمن قادر به ایجاد تزلزل و شکست در این محور نمیباشد.
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران
جنگ ظالمانهای که آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران برافروختند، سرانجام پس از ۱۲ روز، از بامداد روز سه شنیه ۳ تیرماه ۱۴۰۴ به آتش بس منجر شد، در حالی که نه آمریکا و نه اسرائیل به اهداف اولیه خود دست نیافتند.
تل آوبو به دنبال تداوم جنگ بود و به مزدوران خود وعده «تغییر نظام» را داده بود. واشنگتن هم به دنبال تسلیم بدون قید و شرط ایران بود؛ اما پس از چند روز جنگ به خوبی متوجه شدند که ایران اعم از حاکمیت و مردم، در برابر تجاوز جنایتکارانه اسرائیل و آمریکا به میهن خود، متحد شده و ایران هیچ گاه تن به تسلیم و شکست در برابر دشمن متجاوز نمیدهد. پیامدهای جنگ ۱۴ روزه را میتوان در امور زیر خلاصه کرد:
• تحقق همگرایی ملی و مقاومت در برابر تجاوز خارجی به رغم جنگ رسانهای و عملیات روانی گسترده دشمن که در راهپیماییهای پس از نماز جمعه ۳۰ خرداد در همه شهرهای ایران به نمایش گذاشته شد.
• اسرائیل و آمریکا انتظار داشتند پس از ترور فرماندهان عالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حمله به پایگاههای پدافند هوایی و مراکز موشکی، ایران قدرت واکنش نخواهد داشت و بلافاصله میدان را به اسرائیل واگذار خواهد کرد. اما پاسخ سریع و قاطع ایران به دنبال فرمان رهبر معظم انقلاب و شروع حملات موشکی به اراضی اشغالی، نشان داد که ساختار دفاعی ایران همچنان مستحکم است و با از دست دادن فرماندهان خود، همچنان قدرت وارد کردن ضربات خود به اهداف مشخص در اسرائیل را دارد.
• ضعف دفاعی اسرائیل به ویژه در سامانههای ضد هوایی به خوبی خود را نشان داد و معلوم شد به رغم ادعاهای واهی و هزینههای گزاف، قادر به رهگیری و مقابله با موشکهای دقیق و قوی جمهوری اسلامی ایران نمیباشد.
• قابلیتهای نظامی جمهوری اسلامی ایران به ویژه در عرصه موشکی و پهبادی خصوصا موشکهای پیشرفته همچون فتاح، سجیل، قدر، عماد و خیبرشکن دشمن را غافلگیر کرد، زیرا تا پیش از این جنگ نسبت به دقت و قدرت این موشکها ایجاد تردید میشد.
• آمریکا در نبرد ۱۲ روزه خصوصا با ورود مستقیم در روزهای پایانی معرکه نشان داد هیچ گونه تعهدی نسبت به مذاکره و دیپلماسی ندارد و آنچه تاکنون شعار میداد در حد فریب یوده است. با رو شدن دست دونالد ترامپ در تقابل با جمهوری اسلامی ایران از این پس هیچگونه اعتمادی در عرصه سیاسی باقی نمانده و واشنگتن عملاً درهای دیپلماسی را بسته است.
• جامعه جهانی در نبرد ۱۲ روزه آزمون خوبی از خود نشان نداد و جز محکوم سازی لفظی نسبت به تجاوز دشمن، واکنش جدی به ویژه از سوی مجامع بین المللی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد مشاهده نشد. حتی چین و روسیه به عنوان متحدان ایران هم در حمایت از ایران آنگونه که انتظار میرفت تلاش خاصی صورت ندادند.
• زیرساخت و فناوری هستهای ایران به رغم برخی آسیبهایی که در اثر حملات دشمن به مراکز هستهای و نیز ترور برخی مسئولان و دانشمندان هستهای متحمل شده است؛ همچنان پابرجاست و در نتیجه آمریکا در توقف برنامه هستهای ایران ناکام مانده است.
• و نهایتاً نبرد ۱۲ روزه نشان داد جمهوری اسلامی ایران همچنان با عزت و اقتدار بر مواضع اصولی خود ایستاده و بر خلاف برخی کشورهای دیگر که به ذلت وابستگی به آمریکا و سازش با رژیم صهیونیستی تن دادهاند، در برابر هر گونه ظلم و تعدی، به تنهایی از حقوق و مبانی خود دفاع میکند.